بایگانی مطالب : جامعه
رشت، شهر زنده در شب
رشت با اینکه عنوان جهانی «شهر خلاق غذا در یونسکو» را از سال ۱۳۹۴ یدک میکشد و سال گذشته هم نامزد ثبت جهانی در حوزهٔ صنایعدستی شد، حالا برای کسب عنوان دیگری تلاش میکند؛ چند روز پیش بود که «ولی جهانی» مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان از تدوین پروندهٔ ثبت جهانی شهر رشت بهعنوان تنها شهر زندهٔ ایران خبر داد و گفت که قرار است این شهر شامل میدان شهرداری، سبزهمیدان، خیابان شریعتی و بخشی از خیابان سعدی با عنوان «مرکز تاریخی رشت» و تنها شهر زندهٔ ایران ثبت جهانی شود. زندگی در رشت اما چطور و چگونه پیش میرود؟ و زندگی شبانه چه نقشی در زنده بودن آن دارد؟
یک عمر شاگردی به سبک استاد
دهۀ ۱۳۶۰ «فرامرز پایور» گروهی بهنام «گروه اساتید» را تشکیل داد. گروهی که اعضای آن را «جلیل شهناز»، «علی اصغر بهاری»، «محمد موسوی» و «محمد اسماعیلی» تشکیل میدادند و پایور خود سرپرستی، آهنگسازی و نوازندگی سنتور را برعهده داشت. دو تن از اعضای این گروه یعنی محمد موسوی و محمد اسماعیلی تنها بازماندگان گروه اساتید بودند؛ تا روز یکشنبه ۲۲ مردادماه که «محمد اسماعیلی»، پیشکسوت تنبکنواز هم از دنیا رفت.
معامله بر سر ساعات آموزش پزشکان آینده
انتشار تصاویری در فضای مجازی از مکالمات چند دانشجو بر سر خریدوفروش شیفت یا همان کشیکهای دانشجویان پزشکی، بار دیگر نگرانی دربارهٔ وضعیت آموزش دانشجویان پزشکی را افزایش داده است. ماجرا به انتشار تصاویر پیامهای ردوبدلشده در یک گروه دانشجویی رشتهٔ پزشکی برمیگردد. آنجا که فردی که به نظر میرسد دانشجوی رشتهٔ پزشکی است، درخواست خرید کشیک بیمارستان را دارد و در ادامه عضو دیگری درخواست شخص اول را با قیمت پایینتر مطرح میکند. این ماجرا و چندین مورد مشابه باعث شده است عدهای نسبت به وضعیت آموزش و دانش جامعهٔ پزشکی ابراز نگرانی کنند. البته فروش شیفت که معمولاً مربوط به دانشجویان ترم آخر پزشکی عمومی (اینترن و رزیدنتها) است، تازگی ندارد. اما شيوع اين اپيدمی خطرناك در نظام پزشكي كشور طی سالهای گذشته با واکنشهایی همراه بوده است.
نقد خودمحوری تاریخی ایرانیان
بمباران اخبار ناامیدکننده از تغییراقلیم، سیل و توفان، خشکی تالابها و از دست رفتن منابع آبی و بعد فرونشست و تخلیهٔ روستاها، همه نشان از این دارد که نه فقط انسان ایرانی که جهان در بزنگاهی تاریخی برای بقاست. نقطهای که یا راهی برای بقا مییابیم یا سند نابودیمان را امضا میکنیم. این بهانهٔ پنل حدوداً ۴ ساعتهای بود که «پرویز پیران»، جامعهشناس برجستهٔ ایرانی در آن بر ضرورت بازگشت به ریشههای فرهنگی و مفهومسازی حول محور تمدن، مدنیت و مدنی بودن تأکید کرد: «انسان ایرانی میتواند در روندی رفت و برگشتی از جهان بیاموزد و با تکیه بر آموزههای فرهنگ کهن خود به جهان بیاموزاند و الگوساز باشد.»
باغهای تهران در محاق
نابودی هفت هزار هکتار از باغات تهران و تخریب گستردهٔ پارکهای جنگلی تهران از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶، تنها گوشهٔ کوچکی از تراژدی تلخی است که بر سر ریههای حیاتی شهر تهران در مدت ۱۲ سال آمد. پیش از این دوره نیز صدها هکتار از باغات پایتخت تهران قربانی ساختوساز شده بود و تخریبها بعد از سال ۹۶ نیز همچنان با سرعت ادامه یافت.
ابتر ماندن شفافیت در شورای شهر
یکی از موضوعات مهم در چارچوب حکمرانی خوب، شفافیت اطلاعات در مورد مصوبات، دستور جلسات، طرحها و لوایح است. مجامع قانونگذاری منتخب مردم در این موضوع پیشگام هستند و سیستمهایی برای شفافیت مصوبات ایجاد میکنند. این کار جزء استانداردهای حکمرانی خوب در دنیا است.
طرح «برج باغ» چه بر سر باغات شهر آورد
برخلاف آنچه که شهرداری تهران در سالهای ادعا میکرد، مصوبه برجباغها که با هدف «حفظ باغات تهران» در دست اجرا بود، به نوعی باعث تخریب بخش زیادی از باغات باقیمانده در شهر تهران شد؛ آنهم با ابزاری قانونی! بر اساس این مصوبه قرار بود در ۳۰ درصد از مساحت باغها ساختوساز انجام شود و ۷۰ درصد مساحت باغ باقی بماند.
باغفروشی راه اداره شهر نیست
شهردار تهران بارها گفته «ساختوساز در شهر قفل شده است» و قصد دارد لایحهای جدید برای صدور مجوز ساختوساز در باغات شهر را به تصویب شورای شهر برساند. هنوز کسی از چندوچون دقیق این لایحه خبر ندارد، اما همان مقدار که از مفاد این لایحه به بیرون راه یافته، صدای بسیاری را درآورده است. خیلیها آن را ادامهٔ طرح «برجباغها» در دههٔ ۱۳۹۰ میدانند و بعضی میگویند که لایحهٔ جدید، ابعاد تخریبی بیشتری نسبت به طرح برجباغها دارد. بهنظر میرسد برخی اعضای شورای شهر هم مخالفتی با آن ندارند. همین شد که برخی اعضای سابق شورای شهر تهران به مطرح شدن این لایحه انتقاد کردند. از آن جمله، «محمد حقانی»، عضو چهارمین دورهٔ شورای شهر و معاون اسبق خدمات شهری شهرداری تهران در دهه ۱۳۷۰ است. با او در دفترش، حوالی چهارراه پارکوی تهران به گفتوگو نشستیم. جایی مشرف به محلهٔ الهیه که حالا ساختمانهای بلندمرتبه و گرانقیمت بهجای باغهای سابق این محله قد علم کردهاند. حقانی باغات را «ژن برتر» شهر میداند و معتقد است روند تخریب قانونی باغات از زمان طرح برجباغها آغاز شد و «این تهران تفتیده» را روی دستمان گذاشت. او البته نگاه مدیران شهرداری دورههای مختلف به مدیریت شهری را در این وضعیت مؤثر میداند و میگوید «الان شورای شهر یعنی هیچ!» در میان گفتوگو هر از گاهی نگاهش به بیرون میافتد و برای اشاره به وضعیت تهران، به برجهای الهیه اشاره میکند؛ جایی که تا چشم کار میکند، هیچ درخت و باغی دیده نمیشود و فقط ساختمان است و برج.
دستانداز در راه تحصیل کودکان مهاجر
هر ساله در ایام تابستان یکی از درگیریهای اصلی خانوادههای مهاجر در ایران مسئلهٔ تحصیل فرزندانشان در مدارس است. این دغدغه، به امری همیشگی برای آنها تبدیل شده و اغلب آنها تابستانها این ترس را دارند: «نکنه امسال آموزشوپرورش بچه ما را ثبتنام نکنه». در دورههایی مثل دههٔ ۷۰ و ۸۰ شمسی، سیاست غالب کشور ما فشار به اتباع خارجی ساکن در کشور بهخصوص افغانستانیها برای بازگشت به کشورشان بود. در راستای همین سیاست کلی، سختگیریهای بیشتری در زمینهٔ ثبتنام دانشآموزان تبعهٔ خارجی صورت میگرفت، چراکه این تصور وجود داشت که تسهیل تحصیل کودکان خارجی سبب بقای آنها و خانوادههایشان در ایران میشود. خوشبختانه در یکدههٔ اخیر، بهویژه پس از صدور فرمان رهبری مبنیبر جواز تحصیل همهٔ کودکان مهاجر اعم از بامدرک و بیمدرک در سال ۹۴، میزان این سختگیریها کاهش یافت و بیش از پیش شاهد تحصیل کودکان افغانستانی در مدارس ایران هستیم. با این اوصاف همچنان برخی کجسلیقگیها و نگرشهای منفی برخی نهادهای دولتی به مهاجران در بهرهمندی کودکان مهاجر از حق تحصیل سنگاندازی میکند.
شروع فصل صید میگو در خلیج فارس
امسال نیز مانند سالهای گذشته مرداد که از نیمه گذشت، صیادهای بوشهری به آب میزنند. با پایان هفتهٔ گذشته معاون صید و بنادر ماهیگیری شیلات استان بوشهر نیز این خبر را تأیید میکند و میگوید که نه هزار صیاد خلیج فارس با لنج از روز ۱۹ مرداد در پنج صیدگاه به آب زدهاند. به گفتهٔ «بیژن ساسانیپور»، قایقها یک روز زودتر از لنجها به آب زدند: «۴۶۰ فروند لنج صیادی دارای مجوز صید هستند و تاکنون ۵۸۲ قایق صیادی هم برای مشارکت در صید میگو مجوز گرفته و راهی دریا شدهاند. بیشتر از ۹ هزار صیاد در استان بوشهر در زمینهٔ صید میگو فعالیت میکنند. پیشبینی میشود امسال نیز میزان صید میگو همانند سال قبل حدود یکهزار و ۵۵۰ تا یکهزار و ۶۰۰ تن باشد. صدور مجوز صید میگو برای قایقها یک روزه است؛ یعنی قایقها صبح که راهی دریا میشوند، باید حداکثر تا ۲۴ ساعت بعد به اسکله برگردند. مجوز لنجهای صیادی نیز چهار تا شش روزه است. تعرفهٔ صدور مجوز صید برای قایقها تا پایان فصل، ۳ میلیون تومان و برای لنجها نسبت به ظرفیت آنها بین ۴ تا ۱۵ میلیون تومان تعیین شده است.