پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب : حیات وحش

زمانی برای حفاظت مرال‌ها

این روزها همه غصهٔ جنگل‌های هیرکانی را می‌خورند‌، جنگل‌هایی که توانستند خود را از عصر یخبندان زنده بیرون بکشند و حالا برخی گونه‌های گیاهی ارزشمندش مانند درخت انجیلی که بومی ایران است،‌ در شومینه‌ها می‌سوزد.‌ ویلاسازان هم به جان این جنگل‌ها افتاده‌اند و آنها را تکه‌تکه می‌کنند. مقایسهٔ آنچه در دهه‌های گذشته در جنگل‌های شمال دیده می‌شود با وضعیت امروز بسیار ناراحت‌کننده است. بااین‌حال در دنیایی که رانت و ثروت حرف اول را می‌زند، کسانی هستند که می‌خواهند از طبیعت کشورمان حفاظت کنند. ما تجربه‌های موفقی را در پارک ملی گلستان و سایر مناطق شاهدیم که باعث شده است صدای مرال که پیشتر در برخی مناطق شنیده نمی‌شد، در سال‌های اخیر بیشتر به گوش برسد. اینها همه از نتایج حفاظت مشارکتی است،‌ شیوه‌ای که باعث شده شاهد رونق بومگردی‌ها و تبدیل شدن شکارچیان به حافظان حیات‌وحش در حاشیهٔ مناطق چهارگانهٔ سازمان حفاظت محیط زیست در شمال کشور و از جمله ‌آنها پارک ملی گلستان باشیم. اینها گفته‌های هوشنگ ضیایی پیشکسوت محیط زیست در گردهمایی «هم‌افزایی راهکارهای حفاظت مشارکتی در فصل گاوبانگی» است که گروه‌های مختلف تجربه‌هایشان در حفاظت از مرال‌ها در کیاسر، چلاو،‌ پرور،‌ ارفع‌کوه و گلستان را شرح دادند.
زمانی برای حفاظت مرال‌ها

«گاوبانگی» نزدیک است می‌خواهم به پاسگاه برگردم

پوست صورت کنده شده و گونه و پیشانی «حمید یاسمی» آسیب جدی دیده است. چند شب قبل، او و همکارانش وقتی در جنگل‌های «هزارجریب» بهشهر سراغ شکارچیان غیرمجاز رفتند، یکی از آنها درحالی‌که بازداشت شده بود، فلاسک آب جوش را بر سر یاسمی کوبید و آب داغ سوختگی شماره دو را برایش به‌همراه آورد. گوش سمت راستش هم از آب داغ بی‌نصیب نماند و حالا شنوایی‌اش بسیار کم شده. او هفت سال گذشته را به محیطبانی گذرانده و چند سال قبل هم در «میانکاله» ماشین یک متخلف او را زیر گرفت و دستش شکست. برای او که با سه همکارش مسئول حفاظت از ۷۴ هزار هکتار از مناطق هزار جریب است، حالا مواجهه با اتفاقاتی از این دست، سخت‌تر از همیشه است؛ اما او می‌گوید: «اتفاقاتی از این دست باعث نمی‌شود بترسیم و عقب‌نشینی کنیم. اگر جای لکه‌های سوختگی تا همیشه بر صورتم بماند، به آن افتخار می‌کنم.»
«گاوبانگی» نزدیک است می‌خواهم به پاسگاه برگردم

بیکاری جنگل مریوان را زغال می‌کند

پروندهٔ آتش‌سوزی در جنگل‌های مریوان با دستگیری ۱۴ نفر به‌عنوان عامل حریق، ۱۲ نفر عامل زغال‌گیری در روستاهای مریوان، یک نفر حریق عمدی و توقیف یک خودروی زغال‌گیری بسته شد. انجمن سبز چیا که فعال‌ترین سازمان مردمی در مهار حریق عرصه‌های منابع طبیعی در این منطقه است تخمین زده که دستکم ۱۲۰۰ کوره زغال‌گیری در این منطقه وجود دارد و مشکلات اقتصادی و بیکاری باعث شده تا بسیاری از روستاییان به زغال‌گیری روی بیاورند؛ موضوعی که یکی از دلایل مهم آتش‌سوزی در جنگل‌های این منطقه است. پرونده‌ای که به گفتهٔ بهزاد شریفی‌پور، مدیرکل منابع‌طبیعی استان کردستان، ۸۵ درصد پوشش گیاهی مرتعی منطقه را تحت‌الشعاع خود قرار داد. برای اطفای این آتش شریفی‌پور حضور همهٔ عوامل اجرایی با همکاری ۹ شهرستان استان، ۱۵ دستگاه خودرو، ۷۹ نفر پرسنل مجرب، مشارکت یگان‌های نظامی و انتظامی، نیروی هوایی سپاه، هلال‌احمر و ورود ۳ بالگرد را مؤثر دانست. بااین‌حال در گفته‌های شریفی‌پور خیل بزرگ داوطلبانی که برای اطفای این حریق همراه شدند، غایب ماندند.
بیکاری جنگل مریوان را زغال می‌کند

چشم در چشم متخلفان

تیر را که شلیک کرد به زیر پای محیطبان الندانی خورد‌، بعد کمانه کرد و به‌سمت آصف رضاییان کارشناس حیات‌وحش رفت. آصف روی زمین دراز کشیده بود، صدای سوت تیر را شنید که از بالای سرش رد شد‌، بقیه هم این صدا را شنیدند. شکارچیان غیرمجاز، اخطارشان را داده بودند. بنابراین، پس از شلیک، پشت به محیطبان و اعضای مؤسسهٔ رمیاران حیات‌وحش کردند و پشت تپه پنهان شدند‌، تا یک پروندهٔ دیگر از شکار غیرمجاز و تیراندازی به محیطبان در پارک ملی «صیدوا» باز شود.
چشم در چشم متخلفان

زاگرس قربانی اولویت‌­های اشتباه سازمان منابع طبیعی

سوختن بلوط‌های زاگرس دیگر داستانی غیرمنتظره و رخدادی عجیب نیست، اتفاق تکراری سالیان اخیر است که با تلاش مردمان زاگرس و نگاه توام با افسوس سایر مردمان این سرزمین همراه شده است.
زاگرس قربانی اولویت‌­های اشتباه سازمان منابع طبیعی

زیستگاه میش مرغ در قرق معادن

لودرها و ماشین‌های سنگین معدن که پایشان به دشت‌های اطراف روستای «کوچک سفلی» و «دشت سوتاو» باز شد، میش‌مر‌غ‌ها بی‌پناه‌تر از قبل شدند. آنها در پناه ساقه‌های گندم جوجه‌آوری می‌کردند و تلاش‌های چند ساله برای حفاظت هم بی‌جواب نمانده بود، تعداد زیادتر از قبل شد و امید به احیای این گونه کمی بالا رفت؛ اما معدن‌کاوی تیر خلاص دیگری بود. حالا دو معدن شن و ماسه کوهی در منطقه فعالند. یکی از آنها «معدن امیرآباد» در آذربایجان غربی و در نزدیکی دشت سوتاو که پناهگاه حیات وحش است و دیگری «معدن کوهستان کاوه» در کردستان؛ جایی که هنوز به عنوان منطقه حفاظت‌شده شناخته نمی‌شود اما بسیاری از میش‌مرغ‌ها تابستان را آنجا می‌گذرانند و حالا دشت برایشان ناامن‌تر از قبل است. محیط زیست می‌خواهد این منطقه «شکار ممنوع» شود تا شاید راهی باشد برای تبدیل آن به پناهگاه حیات وحش. راه زیادی باقی است و در این میان معادن با همه توان کار کرده و رشته‌های بافته شده برای حفاظت را پنبه می‌کنند. چنان که به محلی‌ها گفته‌اند در ازای دریافت پول بیشتر، گندم‌هایشان را درو کنند تا خانه میش‌مرغ ویران شود. آنها می‌خواهند میش‌مرغی در منطقه نباشد تا بتوانند از زمین و کوه «توله‌که» راحت‌تر شن و ماسه بردارند.
زیستگاه میش مرغ در قرق معادن

برخورد قهری با حامیان میش مرغ

فاز دوم پروژهٔ «حفاظت مشارکتی از میش‌مرغ» درحالی از آذرماه پارسال آغاز شده است که این پروژه در سه سال گذشته و در فاز نخستش توانست توجه بسیاری را به خود جلب کند و از گونه‌ای بگوید که کمتر شناخته شده است. فاز دوم با تأکید بر آموزش و تلاش برای حفظ گسترده‌تر مناطق محل زیست این گونه درحالی پیگیری می‌شود که اداره‌کل محیط زیست آذربایجان‌غربی دیگر مانند گذشته حمایت‌های لازم را از حضور مسئولان این پروژه در منطقه ندارد. مهدی نبی‌یان، مدیر پروژهٔ حفاظت مشارکتی از میش‌مرغ در گفت‌وگو با «پیام‌ما» به این موضوع پرداخته و می‌گوید: «ما با برخورد قهری روبه‌روییم.»
برخورد قهری با حامیان میش مرغ

اگر یک شکار بزنم به‌جایش ۱۰ تا نگه می‌دارم!

«محمد صیاد» روی پله‌های کنار ورودی کاروانسرا نشسته است و به رفت‌وآمد حاضران در کارونسرا نگاه می‌کند، انگار می‌‌خواهد هیچ‌چیزی از نظرش پنهان نماند. صیاد از شکارچی‌های قدیمی پارک ملی‌ کویر است. کلاهش را کج گذاشته و دوربین را هم اریب روی دوش انداخته است. سال‌ها شکار در بیابان و گرما، ردی عمیق کنار چشم‌ها و پیشانی‌اش به جا گذاشته، او ابا ندارد از اینکه بگوید هنوز در آرزوی شکار است‌، این‌بار با پروانه و به‌شکل قانونی.
اگر یک شکار بزنم به‌جایش ۱۰ تا نگه می‌دارم!

شکارچیان برای کمک آمدند

شنبه هفتم مرداد ساعت ۲۱ محیطبانان پارک ملی کویر و داوطلبان شرکت در سرشماری در اتاق شاه‌نشین کاروانسرای تاریخی «قصر بهرام» واقع در قلب پارک ملی کویر جمع شده بودند. یک ساعت قبل «رضا شاه‌حسینی»، رئیس پارک و «مهدی لهردی» معاون او، در گوشه‌ای از کاروانسرا براساس فهرست حاضران، نفرات در هر منطقه را مشخص کرده بودند و بنا بود در جمع به همه اعلام شود که ساعت چهار صبح در کدام نقطه مستقر شوند، چه گونه‌هایی را بشمرند‌، شمارش را چطور در فرم‌ها وارد کنند و عکس‌های گرفته‌شده باید چه مشخصاتی داشته باشند. بااین‌حال، به نظر رئیس پارک، کل این برنامه بهانه‌ای بود برای موضوع اصلی، یعنی «همدلی» که در خلال سرشماری اتفاق می‌افتد،‌ وگرنه محیطبان‌های پارک، بارها و بارها به هر کدام از این مناطق سرزده بودند و می‌دانستند در هر منطقه چه گونه‌هایی دارد و چه تعداد از آنها صبح‌ها سر آبشخورها می‌آیند.
شکارچیان برای کمک آمدند

شمال زاگرس جهنم شد

«اینجا جهنم شده،‌ بدجور دارد می‌سوزد» جهنم و سوختنی که «جمال قادری»، عضو انجمن سبز «چیا» از آن صحبت می‌کند، به درختان زاگرس در شمال‌غرب ایران مربوط می‌شود. به گفتهٔ او، تا جمعه ۱۳ مرداد بیش از ۱۲۰ مورد آتش‌سوزی در منطقه اتفاق افتاده، اما در دو هفتهٔ اخیر حجم آتش‌‌سوزی‌ها غیرقابل تصور بوده است. او می‌گوید: «بارندگی‌‌ها باعث شد پوشش گیاهی انبوه شود،‌ گرمای هوا منطقه را مستعد آتش‌سوزی کرد و باد زیادی که این روزها می‌وزد باعث شده حجم منطقهٔ حریق بیشتر و کنترل سخت شود.»
شمال زاگرس جهنم شد