نتایج جستجو برای: منابع طبیعی
آنچه از مدیریت جنگلها نیاموختیم
معدنکاری؛ تیغی دولبه دربرابر جوامع محلی
طبیعت را به کودکان پس دهید
وقتی از نمای نزدیک به کارها و آثار و فعالیتهای «عبدالحسین وهابزاده» نگاه کنیم، سه چهره از او نمایان میشود. وهابزادهای که معلم دانشگاه است و سالها به تدریس بومشناسی و تکامل مشغول بوده است؛ چهرهای که شاید دیگر از ذهن بسیاری افراد مگر دانشآموختگان خوشحافظهٔ سالهای دور دانشگاه فردوسی مشهد، محو شده است و جایش را به وهابزادهٔ مترجم داده است. او ۲۶ عنوان کتاب را در بیش از چهار دهه به فارسی ترجمه کرده که حجم آنها از هشت هزار صفحه گذشته است. در کسوت مترجم، وهابزاده پیگیر پروژهای بلندمدت برای آشنایی دانشجویان و پژوهشگران علومزیستی با کتابهای مهم در موضوعات اساسی حوزهٔ بومشناسی، محیطزیست، تکامل و رفتارشناسی بوده است. او آثار مهمی مانند «بهار خاموش»، «اژدهای بهشتی»، «مبانی محیطزیست»، «مقدمهای بر اکولوژی رفتار»، «تنوع حیات»، «شناخت محیطزیست»، «سوسیوبیولوژی»، «طراحی با طبیعت»، «بومشناسی: مطالعهٔ تجربی توزیع و فراوانی»، «تکامل»، «کودکوطبیعت»، «در سایهٔ انسان» و «حقِ مادرزاد» را به زبان فارسی برای خوانندگان مهیا ساخته است. گرچه او امروز متفکر و مترجم نامداری در حوزهٔ محیطزیست ایران بهشمار میآید، اما ماندن در محیطهای آکادمیک و پیوند غیرمستقیم با مخاطبان بهواسطهٔ کتابهایش هرگز غوغای درونی و ذهن خلاق و تیزبینش را تسلی نبخشید. امروز جامعهٔ ایران او را در قامت کنشگری اجتماعی برای خلق ایده و تأسیس مدرسهٔ طبیعت ایرانی میشناسد. او میگوید همیشه دوست داشته با کودکان کار کند و ذهش بهتازگی معطوف به موضوع کودک و طبیعت نشده است و تقریباً از زمانیکه در دانشگاه بومشناسی میخوانده است، تحتتأثیر کتاب «بومشناسی تخیلات کودکی» از «ادیت کاب»، به اهمیت تجربهٔ طبیعت در کودکی فکر میکرده است. با او دربارهٔ ایدهاش که اکنون فراگیر شده است و توانسته عدهٔ زیادی از خانوادههای ایرانی را دربارهٔ موضوع کودکی و تجربهٔ طبیعت و اهمیت فعالیتهای ساختارنیافته و بازی آزاد بر بستر طبیعت حساس کند و لشکری مشتاق از کنشگران را برای تحقق ایدهٔ مدرسهٔ طبیعت بسیج کند تا طبیعت را برای کودکان پس بگیرند، به گفتوگو نشستیم.
فرصتی برای پیگیری حقابهٔ هریرود
سهنهاد شصتساله
ششدهه از تأسیس «وزارت آب و برق»، «سازمان تعاون روستایی ایران» و «سازمان جلب سیاحان» گذشت. سهنهاد در سهحوزۀ مجزا اما هرسه مهم و مؤثر در توسعۀ پایدار، هرچند که تقریباً جایگاه و پایگاه هیچیک درست فهم و درک نشده است.
سریال سیلاب در بلوچستان
گزارش منتشرشده از سوی پژوهشکدهٔ اقلیمشناسی و تغییراقلیم پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو کشور حاکی از تمرکز بارش هفتهٔ دوم اسفند ۱۴۰۲ بر شرق و جنوبشرق کشور، دامنهٔ شرقی کوههای زاگرس میانی، و دو سوی دامنههای البرز مرکزی و غربی بود. همچنین، بارش انباشته در جنوبشرق کشور با احتمال حدود ۷۵ درصد، بین ۳۰ تا ۸۰ میلیمتر بیش از نرمال پیشبینی شده بود. گزارش مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور نیز، میزان بارشهای سیستانوبلوچستان از ابتدای سال زراعی جاری تا آغاز ورود سامانههای بارشی اسفند ۱۴۰۲ را ۱۶.۴ میلیمتر نشان میدهد که این رقم نسبت به دورهٔ مشابه بلندمدت ۶۸ درصد کاهش داشته و پس از فعالیت سامانههای اخیر، میزان بارش استان به ۵۴.۹ میلیمتر رسیده است که نسبت به دورهٔ مشابه بلندمدت ۱.۵ درصد افزایش را نشان میدهد. بیشترین میزان بارش سامانههای هفتهٔ اول اسفند گذشته از ایستگاههای شارک قصرقند با ۳۱۹ میلیمتر، عورکی ۲۱۷، باهوکلات ۲۰۷.۵ و نگور ۲۰۳ میلیمتر و کمترین میزان بارشها در ژالهای ۵.۵، محمدآباد ۵، قلعهرستم ۶، زهک ۶.۱ و زابل ۶.۷ گزارش شده است. اعدادی که بهنظر میرسد میتوانند تا حدی سیلاب را توجیه کنند. اما گزارشهای رسمی کارشناسی روایتی دیگر دارند. نه خاک تشنه و بی گیاه و نبات بلوچستان توان جذب آب را داشت و نه سدها توانستند کارا عمل کند. پس از جاری شدن سیلاب نیز خانههای فرسوده و ساختهشده در مسیل، تخلیه نشدن بهموقع سدها، اراضی تغییر کاربری داده شده و طرحهای آبخیزداری به اجرا درنیامده، همه دستبهدست هم دادند تا خسارت سیلاب بالا برود. پژوهشکدهٔ سوانح طبیعی در گزارشی که پس از سیلاب سال گذشته در جنوب سیستانوبلوچستان بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان خسارت زد، علل تکرار وقوع سیلابها و خسارت بالای آن را فهرست کرده است که بهنظر میرسد همهٔ دلایل قابلمدیریت بود، اگر برایش برنامهای وجود داشت و ارادهای برای انجام.
سیلزدگانِ مقروض
دولت پس از سیلاب اسفند سال ۱۴۰۲ در جنوب استان سیستانوبلوچستان خسارتهای سیلاب را برآورد کرد و به عادت معمول وعدهٔ جبران داد. بااینحال، اهالی مناطق سیلزده میگویند خسارت سیلهای پیشین نیز برایشان جبران نشده است. کشاورزان و دامدارانی که زمینها و دامهایشان را آب برده و محصولات کشاورزیشان از دست رفته است، میگویند هنوز بهدلیل وامهایی که سال گذشته برای بازسازی چاه و ادوات کار گرفتهاند، مقروض بانکها هستند و نمیدانند چطور باید از پس بازپرداخت آن برآیند؛ آنهم در شرایطی که تکلیف معاششان معلوم نیست. علاوهبراین، شهروندان و روستانشینان این مناطق میگویند بهداشت اندک، تخریب چاههای فاضلاب در این شرایط آنان را مبتلا به بیماری پوستی کرده است که با گرمتر شدن هوا بدتر نیز خواهد شد. بااینحال، دانشگاه علومپزشکی این استان و مرکز بهداشت و درمان این استان تاکنون طغیان یا همهگیری هیچ بیماری ناشی از سیلابی را تأیید نکرده است.
معدنکاری بیضابطه و تخریب البرز مرکزی