نتایج جستجو برای: آموزش و پرورش
صدای کودکان بازمانده از تحصیل باشیم
آتش فقر
در مذمت فقر گزارههای بسیاری مطرح شده و میشود و فقر یک امر ناپسند در تمامی ادیان، تمدنها و ایدئولوژیها است. رفع فقر و ریشه کنی آن نیز وجه مشترک آرمانها و شعارهای مردم و احزاب در دگرگونیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بوده و هست و نقطهٔ اشتراک نظریات مربوط به تکالیف دولتها است. در نکوهش فقر در اسلام همین بس که پیامبر اکرم (ص) آن را شدیدتر از قتل دانسته و فرمودهاند: «الفقر اشد من القتل» و حضرت علی(ع) فقر را «الموت الاکبر» خواندهاند. اما یکی از تعابیر جالب توجه و درعین حال تلخ در باب فقر آنجاست که حضرت ابراهیم (ع) فقر را از آتش نمرود بدتر دانسته است. از حضرت رسول (ص) نقل است که فرمودند: «خداوند متعال به ابراهیم (ع) وحی فرمود که من تو را آفریدم و به آتش نمرود گرفتارت کردم. اگر تو را به فقر مبتلا کنم و شکیبایی را از تو بر گیرم، چه خواهی کرد؟ ابراهیم (ع) گفت: خداوندا! فقر برایم سختتر از آتش نمرود است» (جامع الأخبار: ص ۲۹۹ ح ۸۱۷) نکته حائز اهمیت در این حدیث این است که حضرت ابراهیم (ع) بتشکن که به مقام برگزیده نائل شده و به فرمان خدا تیغ بر گلوی اسماعیل مینهد و با طیب خاطر وارد آتش نمرود میشود، آتش فقر را بدتر از آتش نمرود میداند و میگوید که تحمل فقر برای او سختتر از رفتن به دورن آتش نمرود است. اینجاست که میتوان به اهمیت تکلیف دولتها در رفع فقر و ایجاد نظام تأمین اجتماعی فراگیر پی برد.
آتش فقر
سودای یکدستسازی دانشگاه
آرزوی دیرین یکپارچهسازی جامعه مدنی بار دیگر با الک کردن استادان منتقد از سوی دانشگاه اوج گرفته است. گو اینکه گروهی در دانشگاهها از شنیدن صدای منتقدان عاصی شده و به هر دری میزنند تا فضای آکادمی را برای آنها تنگتر کنند. شیوهای که عمری به درازای دو دهه دارد و گاهی به استناد قوانین بالادستی و گاه با سلیقه مدیران دانشگاهی و رویکرد دولتها، حضور آنهایی که راه توسعه را در نقد و گفتوگو میدانستند را محدود کرده است. پس از اعتراضات سال گذشته حکم قطع همکاری، قطع حقوق، بازنشستگی زودهنگام و اجباری، تمدید نشدن قرارداد تدریس، اختصاص ندادن كلاس در ترمهای تحصیلی بدون اطلاع قبلی، حذف كد استادی، انفصال موقت از تدریس و در بعضی موارد احضار استادان دانشگاه از جمله رایجترین شیوه حذف استادان منتقد بوده است. با پررنگ شدن این رویکردهای سلبی، بسیاری به این اقدامات افراطی اعتراض کردند و بیانیهها و نامههای سرگشاده را برای حفظ ساحت علمی و مستقل دانشگاه به امضا رساندند. در آخرین واکنشها، کانون صنفی استادان دانشگاهی در بیانیهای ضمن انتقاد شدید از دخالت فراوان نهادهای امنیتی -اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه، نسبت به زوال تدریجی وجوه علمی دانشگاه با جایگزینی رفتارهای سیاسی به جای شیوههای علمی در مقابل توسعه علمی کشور هشدار داد.
سودای یکدستسازی دانشگاه
مجنونِ سرزمین
«ترافل» شمال در رستورانهای اروپا
«من ساکن کلاله استان گلستان مهد ترافل سیاه هستم. ۳۰ درصد مردم این منطقه پنج ماه سال را از طریق برداشت ترافل از جنگلها روزگار میگذرانند. جهت تأمین دنبلان و قارچ گانودرمای کوهی آمادهٔ همکاری با دوستان و اساتید هستم. در بخش صادرات هم همکاری میکنم»، «اینجانب […] از استان گلستان شهر مینودشت هستم. این قارچ کیلویی ۵۰۰ هزار تومان در شهر ما خریدوفروش میشود، کسی خواست در خدمتم»، «سلام. من تأمینکنندهٔ ترافل سیاه، سفید و قهوهای هستم». اینها تنها سه پیام از انبوه پیامهایی است که در یک سایت مرتبط با قارچها و ذیل مطلبی با عنوان «نحوهٔ پرورش قارچ دنبلان» منتشر شده است. البته هرکدام پیامهایی از سوی متقاضیان بههمراه دارند و ایمیلهایی هم ردوبدل شده است. همهٔ اینها درحالی اتفاق میافتد که برداشت ترافل یا قارچ دنبلان در ایران ممنوع است.
«ترافل» شمال در رستورانهای اروپا