نتایج جستجو برای: استان گلستان
زمینهای بلاتکلیف آشوراده
آنچه در بسیاری از مناطقی که اهالی آن بهدلیل طرح یا حوادث غیرمترقبه کوچانده شدهاند رخ میدهد، در جزیرهٔ آشوراده نیز اتفاق افتاد: دیر یا زود مردم میخواهند به خانه برگردند و حتی اگر تمام قوانین نوشته و نانوشته کشور هم این خواست را بیدلیل اعلام کنند، خواست مردم، خواست مردم است. حالا دولت میگوید خانههای جزیره را به هرکسی که سند ملکی یا مستند قابلتأییدی بر مالکیت داشته باشد، پس میدهد و در غیراینصورت املاک و اراضی مطابق رأی قضایی، از آن بنیاد مسکن انقلاب اسلامی است. گویا قانون این گفتهٔ دولت را تأیید میکند. مردم اما میخواهند به خانه برگردند و فکر میکنند حالا که پای پول در جزیره در میان است، دولت آنها را «پیچانده» است. کارشناسان حقوق اما فکر میکنند در مقررات اراضی کشور، بهویژه آنجاکه مربوط به واگذاری اراضی به صلاحدید دولت یا جبران خسارات بوده است، راهحلی برای اهالی جزیره وجود دارد. راهحلی که شاید پیچیده باشد، اما ممکن است. از سوی دیگر، گروهی از منتقدان طرح طبیعتگردی جزیره میگویند اگر در زمان تصویب طرح پیوستهای اجتماعی و فرهنگی نیز دیده میشد، امروز این مناقشه وجود نداشت یا لااقل پیشبینی شده بود.
خطای آمار یا کاهش جمعیت حیاتوحش در «کلاه قاضی»؟
|پیام ما| «کامبیز برادرانی»، فعال محیط زیست، چندروز قبل آماری از سرشماری اخیر حیاتوحش در پارک ملی «کلاه قاضی» منتشر کرد. بهگفتهٔ این بلاگر حیاتوحش، آمارها در این منطقه تنها ۶۰۰ تا ۷۰۰ فرد بز وحشی، ۴۰۰ تا ۵۰۰ فرد آهوی گواتردار ایرانی و ۲۰ فرد قوچ اصفهانی شمارش شده است که نشان از کاهش چشمگیر جمعیت حیاتوحش دارد. از نظر او سرشماریهای قبلی در این پارک، عدد ۱۵۰ تا ۱۷۰ فرد را برای قوچ اصفهانی در این منطقه ثبت کرده بود که رسیدن جمعیت به ۱۷ تا ۲۰ را شاید بتوان نشانی از انقراض این گونه در «کلاه قاضی» با ادامهٔ این روند دانست.
کسی ابرها را ندزدید
سرانجام باران و برف از آسمان باریدن گرفت و ادعای غیرعلمی «ابردزدی» را شست و با خود برد. در دو هفته اخیر نه فقط فضای مجازی بلکه حتی رسانههای رسمی و مجالس کارشناسان اقلیم، آب و هوا و آب پر بود از صحبت دربارهٔ این موضوع که چرا با آغاز زمستان پیش بینی های قبلی برای بارش باران به وقوع نپیوسته است. برخی کاربران شبکههای اجتماعی با انتشار عکسی مدعی بودند که در یک منطقه مرزی ایران و ترکیه، در کشور همسایه برف باریده و در ایران برف نباریده است.
اضطرار تأمین آب شرب
|پیام ما| برخلاف پیشبینیها، پاییزی پربارش را پشت سر نگذاشتیم و از طرفی میزان بارندگی در همین چندروز زمستان نیز بهمیزان قابلانتظار نبوده است. بههمین دلیل برای چند شهر در کشور برنامهٔ تأمین اضطراری آب آشامیدنی تعریف شده و در حال اجراست. این را «عیسی بزرگزاده»، سخنگوی صنعت آب کشور، اعلام کرد. هرچند که او تأکید داشت این اقدام بهمعنای وجود بحران نیست، ولی ارزیابی وزارت نیرو چنین است که باید اقداماتی اضطراری انجام شود. او البته از شهروندان خواست تا سعی کنند حداقل ۱۵ درصد در مصرف آب آشامیدنی صرفهجویی کنند تا سال کمبارش جاری بدون مشکل سپری شود. سخنگوی صنعت آب کشور البته گریزی هم به بحث داغ اینروزها یعنی «ابردزدی» زد و گفت که چنین موضوعی در مجامع علمی مطرح نشده است.
پیشبینی بارش برف و باران در اکثر استانها
سازمان هواشناسی با صدور هشدار نارنجی نسبت به بارش برف و باران در اکثر استانها هشدار داد.
اجرای طرحهای اضطراری تأمین آب تهران و ۴ نقطه دیگر کشور
سخنگوی صنعت آب از تعریف و اجرای طرحهای اضطراری تأمین آب در تهران، سیستان، مشهد، گلستان و شهر فسای استان فارس خبر داد.
زنگ خطر تشدید فقر آموزشی
گزارش وزارت آموزشوپرورش از نتایج امتحانات نهایی نشان میدهد که نمرات دانشآموزان در بازهٔ زمانی چهارساله یعنی از سال ۹۸ تا ۱۴۰۲ با اُفت همراه بوده است و وضعیت اغلب استانهای مرزی و جنوبی نسبت به مرکز طوری وخیم است که میانگین آن حتی به نمرهٔ ۱۰ هم نمیرسد. بر این اساس کارشناسان حوزهٔ آموزش مواضعی گرفته و بعضی از آنها دربارهٔ وضعیت آموزشی، نظام آموزشوپرورش و احتمال افزایش فقر آموزشی هشدار دادهاند. در این رابطه اما «مسعود کبیری»، دانشیار پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش میگوید: «امتحان نهایی بهعلت یکپارچهنبودن، معیار خوبی برای سنجش عملکرد دانشآموزان در سطح ملی نیست.» در مقابل «احمد میدری»، اقتصاددان این گزارش را شروع خوبی برای شفافشدن عملکرد دستگاه آموزشوپرورش میداند و معتقد است که همپوشانی فقر آموزشی با فقر اقتصادی با توجه به گزارش میانگین معدل امتحانات نهایی به تفکیک استانها باید مورد توجه سیاستگذاران قرار گیرد.
جنگل جلگهای روی خط نابودی
توسعهٔ زراعت و شالیکاری و افزایش قاچاق چوب جنگلهای جلگهای دلند را در موقعیتی قرار داده تا بهگفتهٔ کارشناسان ما آخرین نسلی باشیم که «دلند» را میبیند. سهم ایران از جنگلهای جلگهای در دشت و شمال جادهٔ اصلی در گلستان و مازندران تنها ۶۰۸ هکتار است. از بالا که به جنگل «دلند» نگاه کنید، محدودهای محصور در میان شالیزارها را میبینید! چاههای آب مجاز و غیرمجاز کشاورزی میان درختان انجیلی، آزاد و بلوط گم شده است، سه چاه آبی که مردم دلند را سیراب میکنند هم از بالا پیدا نیست. در عوض در محدودهٔ پیرامونی جنگل، درختانی با برگهای نارنجی را میبینید، اینها همان درختان «انجیلی» هستند، با پایین رفتن سطح آب، ریشهها تلاششان برای سیراب کردن درخت بیثمر مانده است. «دلند» درحال تبدیل شدن به جنگلی مخروبه است و با پایان عمرش، ایران برای همیشه این محدوده از جنگلهای جلگهای خود را از دست خواهد داد.