نتایج جستجو برای: کودکان
سریال سیلاب در بلوچستان
گزارش منتشرشده از سوی پژوهشکدهٔ اقلیمشناسی و تغییراقلیم پژوهشگاه هواشناسی و علوم جو کشور حاکی از تمرکز بارش هفتهٔ دوم اسفند ۱۴۰۲ بر شرق و جنوبشرق کشور، دامنهٔ شرقی کوههای زاگرس میانی، و دو سوی دامنههای البرز مرکزی و غربی بود. همچنین، بارش انباشته در جنوبشرق کشور با احتمال حدود ۷۵ درصد، بین ۳۰ تا ۸۰ میلیمتر بیش از نرمال پیشبینی شده بود. گزارش مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور نیز، میزان بارشهای سیستانوبلوچستان از ابتدای سال زراعی جاری تا آغاز ورود سامانههای بارشی اسفند ۱۴۰۲ را ۱۶.۴ میلیمتر نشان میدهد که این رقم نسبت به دورهٔ مشابه بلندمدت ۶۸ درصد کاهش داشته و پس از فعالیت سامانههای اخیر، میزان بارش استان به ۵۴.۹ میلیمتر رسیده است که نسبت به دورهٔ مشابه بلندمدت ۱.۵ درصد افزایش را نشان میدهد. بیشترین میزان بارش سامانههای هفتهٔ اول اسفند گذشته از ایستگاههای شارک قصرقند با ۳۱۹ میلیمتر، عورکی ۲۱۷، باهوکلات ۲۰۷.۵ و نگور ۲۰۳ میلیمتر و کمترین میزان بارشها در ژالهای ۵.۵، محمدآباد ۵، قلعهرستم ۶، زهک ۶.۱ و زابل ۶.۷ گزارش شده است. اعدادی که بهنظر میرسد میتوانند تا حدی سیلاب را توجیه کنند. اما گزارشهای رسمی کارشناسی روایتی دیگر دارند. نه خاک تشنه و بی گیاه و نبات بلوچستان توان جذب آب را داشت و نه سدها توانستند کارا عمل کند. پس از جاری شدن سیلاب نیز خانههای فرسوده و ساختهشده در مسیل، تخلیه نشدن بهموقع سدها، اراضی تغییر کاربری داده شده و طرحهای آبخیزداری به اجرا درنیامده، همه دستبهدست هم دادند تا خسارت سیلاب بالا برود. پژوهشکدهٔ سوانح طبیعی در گزارشی که پس از سیلاب سال گذشته در جنوب سیستانوبلوچستان بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان خسارت زد، علل تکرار وقوع سیلابها و خسارت بالای آن را فهرست کرده است که بهنظر میرسد همهٔ دلایل قابلمدیریت بود، اگر برایش برنامهای وجود داشت و ارادهای برای انجام.
بهار پردردسر کتابخانۀ «بهار»
سال 84 بود که مردی از اهالی روستای «رمین» شهرستان چابهار به سرش زد که یک کتابخانه راه بیاندازد. «عبدالحکیم بهار» که خودش از کودکی و نوجوانی به کتابخوانی علاقهمند بوده بهدلیل چالشهای دسترسی به کتاب برای کودکان روزی تصمیم گرفت که چند صد جلد از کتابهایش را برای کودکان کنار بگذارد. یکی از اتاقهای خانهاش هم شد کتابخانهای با نام «بهار». چند سال بعد کتابخانه از اتاق خانهاش کوچ کرد به کانکسی در زمینی که دهیاری در اختیارشان گذاشته بود؛ تا سال ۱۴۰۰که با کمک دهیاری و مردم ساختمانی برای کتابخانه ساخته شد. عبدالحکیم و دوستان و همکارانش حالا رویاهای بزرگتر در سر دارند. بچهها را به فعالیت محیط زیستی و رسانهای تشویق میکنند و تصمیم گرفته بودند که سراغ ایجاد بازی و سرگرمی برای بچههای روستا بروند که دردسرهایشان شروع شد. زمینی که مراحل آمادهسازی و نقشهبرداری را طی کرده بود اما پیش از طی مراحل قانونی واگذاری، از سوی برخی افرادی تصرف شده است.
گردشگری جنگلی بدون تخریب
فرض کنید در روی کره زمین محوطهای باشد که دایناسورها هنوز حضور دارند و زندگی میکنند، چه تصمیمی برای زیستگاه آنها باید گرفت؟ آیا منطقه را باید آزاد گذاشت تا هر تعداد ماشین میخواهند تردد و گوشهگوشه آن آتش روشن کنند؟ یا اینکه برنامهٔ حفاظت ویژهای برایش اجرا کرد؟ هر راهکاری که برای این زیستگاه در نظر گرفته میشود، برای «النگدره» هم صادق است؛ پارکی جنگلی و بخشی از جنگلهای هیرکانی در محدودهٔ شهر گرگان که همچون درختان انجیلی و... در آن وجود دارند، درختانی که بهعنوان فسیل زنده توانستهاند از عصر یخبندان نسلبهنسل خود را زنده نگه دارند و به سال ۱۴۰۳ برسانند. این گونهها نیاز به حفاظت ویژه دارند و در پی مطالبهٔ متخصصان، فعالان و کارشناسان جنگل و محیطزیست، در اسفند ۱۴۰۲ با تصمیم شورای حفظ حقوق بیتالمال به ریاست رئیسکل دادگستری استان گلستان و با حمایت دادستان گرگان، تردد تمامی وسایل نقلیه به این پارک جنگلی و افروختن آتش در آن ممنوع اعلام شد. از دکتر «مریم شهبازی»، دانشیار گروه محیطزیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان و رئیس کارگروه تنوع زیستی اتحادیهٔ انجمنهای علوم زیستی ایران، دربارهٔ دلایل این تصمیم و تبعات آن پرسیدیم. او قبل از هر سخنی تأکید داشت ازآنجاکه بهدلیل دخالتها و بهرهبرداریهای بیرویه، سطح قابلملاحظهای از جنگلهای دنیا از بین رفتهاند و یا در معرض خطر نابودی قرار دارند. امروزه بشر دریافته که مدیریت جنگل و هر نوع بهرهبرداری از آن باید بهصورت پایدار و با حفظ تنوع زیستی و منابع آب و خاک برای نسل آینده برنامهریزی شود. از این نظر گردشگری بهویژه در پارکهای جنگلی، نیاز به نگاه و رویکرد تازهای دارد.
هشدارهای ساده اما مهم آتشنشانی برای سفرهای نوروزی
سخنگوی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران هشدارهایی را درباره سفرهای نوروزی و نکاتی که باید قبل از ترک خانه رعایت شوند، ارائه کرد.
قاتل پلاستیکی
دانشمندان موفق به شناسایی ۴۲۰۰ ماده شیمیایی مضر برای سلامتی انسان در پلاستیکها شدهاند.
شنا خلاف جریان آب: چرا باید از حاشیه بنویسیم؟
واکنش مردم به یک آیین کهنه
چادرهای گل گلی با روهای گرفته، کاسه مسی و قاشق به دست؛ خاطرات بسیاری را برای رهگذران زنده میکرد، زنی یاد روز عقدش افتاد، سن و سالدارترها یاد دوران خوش جوانیشان میکردند و قاشقزنی را میشناختند، کاسبها ظرفمان را پر میکردند و برخی از جوانترها هم میپرسیدند «خب که چه؟» ما آیین قدیمی قاشقزنی را به جا میآوردیم. آیینی که به نیت شفای بیماران، بخت گشایی، گرفتن حاجت و جدال درونی انسانها برای انسانیت است و چهارشنبه آخر سال انجام میشده است؛ زمانی که کوچهها با صدای قاشق و کاسه پر میشد نه انفجار نارنجکهای دست ساز و آتش بازیهای هولناک و گوش کر کن.
ما در اشتباهات «کارشناسان» زندگی میکنیم
سال ۱۴۰۲ در حالی روبهپایان است که جامعهٔ ایران با مسائل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی متعددی روبهرو است. مسائلی که سیاستمداران همواره میگویند برای حلوفصلشان راهحلهای فوری در آستین دارند. راهحلهایی که دستکم در برخی از موارد نهتنها موجب حلوفصل مسائل نشدهاند؛ بلکه آنها را تشدید هم کردهاند. یکی از آخرین نمونههای این مسائل را میتوان به مصوبات و ایدههایی مربوط دانست که نمایندگان مجلس برای مقابله با موضوعات مربوط به پوشش زنان در پیش گرفتهاند یا در سر دارند. مثال آخرش ایده جریمه سه میلیون تومانی زنانی است که حجابشان را رعایت نکنند. ایدهای که موجی از واکنش را در جامعه به همراه داشت. در چنین وضعیتی مقصود سیاستگذار از «مردم» چه کسانی است؟ مردم چگونه صدایشان را به گوش تصمیمسازان میرسانند؟ آیا صدای آنها به جلسات دیوانسالاران راهی دارد؟ آیا جامعه ردی از صدایش در تصمیمات میبیند؟ اینها پرسشهایی است که عصر یک روز بارانی با نفیسه آزاد، جامعهشناس و پژوهشگری اجتماعی در میان گذاشتم. آزاد در تمام طول گفتوگو کوشید با صورتبندی مسائل موجود توضیح دهد که «سیاستگذار ظرفیت شنیدن صداهای متنوع جامعه» را ازدستداده و این وضعیت موجب شده از تقاضاهای عمومی در سیاستگذاری ردی دیده نشود. آزاد هر چند با نقدی صریح از مشکلات سیاستگذاری اجتماعی در ایران سخن گفت؛ اما در پایان یادآوری کرد که به «عاملیت جامعه» در بزنگاههای مهم امیدوار است؛ مثل بارانی همان عصر زمستانی که هر چند مخازن سدها را پر نکرد اما نشانهای از امید به ادامه زندگی است.