بایگانی مطالب : یادداشت
تغذیه ما را خواهد کُشت!
سینمای طبیعت، طبیعت سینمایی
زخم بازار کار از فقدان نظام صنفی یکپارچه
قوانین حوزهٔ تشکلهای کارگری معطوف به رویکردهای صنفی و حرفهای مستقل نیست و اکثر آنها بر اساس قانون کار شکل گرفتهاند. در قانون کار نیز از شورای اسلامی کارگران، به عنوان تشکل کارگری اسم برده شده است. افراد منتخب این شورا براساس مولفهها و ملاحظات غیرصنفی و سندیکایی با تأیید مراجع حکومتی روی کار میآیند. به طور طبیعی این نحوهٔ تشکلیابی و انتخاب نمایندگان نمیتواند برای کارگران جامعیت داشته باشد. همچنین استقلال تشکلهای کارگری را به مسلخ میبرد و به طور طبیعی چنین نمایندگانی نمیتوانند به طور مستقل حقوق کارگران را مطالبه کنند.
قدرت چانهزنی کارگران از دست رفت
اخبار را که دنبال میکنید حداقل یک هفته در میان گروهی از کارگران در گوشهای در اعتراض به حقی که از آنها ضایع شده است، تجمع کردهاند. یکبار قراردادهای بیپایه و اساس، بار دیگر ناامنی شغلی، یکبار دیگر حقوقهای عقبافتاده و بیمههایی که رد نمیشود و هزار و یک دلیل دیگر که آنها را به ستوه آورده است. باوجوداین، اما صدای مطالبهگری آنها آنچنان که باید شنیده نمیشود. اما چرا؟ براساس آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت تشکلهای کارگری در ایران، مستقل نبودن تشکلها در کنار بحران نمایندگی در این جمعهای کارگری با ناامنی شغلی و مهارتی در بازار کار دستبهدست هم داده تا قدرت ساختاری چانهزنی کارگران کاهش پیدا کند.
پرهیز از شتابزدگی در آبخیزداری
اقدامات آبخیزداری تحت عنوان مهندسی حفاظت آب و خاک
مهاجران اقلیمی قربانی نابرابری
پیامدهای تغییر اقلیم اکنون در همه قارهها و اقیانوسها احساس میشود. اثرات مخرب بر منابع آبی و خاک کم کم خود را نشان می دهد؛ کاستیهای روزافزون حکمرانی و ظرفیت جوامع برای رویارویی با شرایط جوی حاد و شدید مانند امواج گرمایی و آتشسوزیها و کم آبی نیز قابل مشاهده است. درک پیامدهای اجتماعی و مخاطرهآمیز تغییر اقلیم نیازمند استفاده از دانش جامعهشناسی است. گزینههایی که در محیطهای اجتماعی مختلف در دسترس است، فرایندهایی که در تصمیمگیری سیستمی دخیل است، تلاشهای فردی، اجتماعی، سازمانی و دولتی برای انطباق با پیامدهای تغییر اقلیم همگی به مجموعهای از دانش اجتماعی در کنار دانش اقلیمی نیاز دارد. بهطورکلی ظهور ریسکها و آثار ناشی از تغییر اقلیم و گرمایش به دیدگاههای نو و دانش بینرشتهای نیاز دارد که بتواند در جهت سازگاری با تغییر اقلیم بهویژه کم آبی و نابودی معیشت؛ اقدامات جمعی و سازمانی را افزایش و آسیبپذیری جوامع را کاهش دهد و اقدامات و تصمیمات منصفانه و عادلانه را به سیاستگذار پیشنهاد دهد. از جمله مهمترین مسائل به کاهش ریسک فاجعه و مهاجرت انسانها مربوط است.
تغییر اقلیم چه بر سر عراق میآورد؟
بر اثر پیامدهای تغییراقلیم ناشی از فعالیت انسانها، دجله و فرات، در سالهای اخیر دچار کمآبی نگرانکنندهای بودهاند. در برخی مکانها، اگر در سواحل رودخانه بایستید، میتوانید بستر رودخانهها را ببینید. بعضی جاها حتی میتوانید با پای پیاده نیز از عرض دو رودخانه عبور کنید. اکنون سازمان ملل متحد، عراق نفتخیز را که ۲۰ سال قبل دولت جورج بوش روی آن برای توسعهٔ آینده شرطبندی کرده بود، بهعنوان پنجمین کشور آسیبپذیر در برابر فروپاشی اقلیمی در میان ۱۹۳ کشور عضو خود اعلام کرده است. سازمان ملل هشدار میدهد که در آیندهٔ عراق میتوان «افزایش دما، بارندگی ناکافی و کاهشیافته، تشدید خشکسالی و کمبود آب، طوفانهای مکرر شن و گردوغبار و جاری شدن سیل» را بهصورت شاخصهای اقلیمی مشاهده کرد.
شهرسازیِ تحول
با رفتن «فرزانه صادق مالواجرد»، تخلفات شهری از جمله توسط شهرداری تهران گسترش مییابد؟
تعطیلی کتابفروشی آنلاین طاقچه و عواقب آن
آموختن از معماری گذشته ایران
یران سرزمین بیقراری است و نوسانات شدیدی دارد. به معنای دیگر فاصلهٔ میان حداقل و حداکثر برای مثال در درجهٔ حرارت زیاد است. تغییر اقلیم در واقع آنچنان را آنچنانتر میکند و فاصله حداقل و حداکثر را افزایش میدهد. در ایران نیز اصولاً به دلیل بیقراری، این فاصله همیشه زیاد بوده است.
برای کودکانی که هرگز به دنیا نمیآیند
مصیبت مشاعات
مسئله توسعه در روستاهای ایران، مسئله بهرهبرداری است. بعد از انقلاب رویکرد روستاهای ما به طرف خردهمالکی رانده شد. در مصوبهای که مربوط به شورای انقلاب است همان سالهای نخست، این اختیار به روستاییان داده شد که میتوانند که شرکتهای سهامی زراعی و شرکتهای تولید کشاورزی را منحل کنند که عمده شرکتهای سهامی زراعی و ۶۰ درصد تعاونیهای تولید روستایی براساس همین مصوبه منحل میشود.
دیپلماسی عمومی نسخهٔ مناقشۀ هیرمند
گسترش ابعاد مناقشهٔ ایران و افغانستان بر سر حقابهٔ سیستان و درگیری لفظی مقامات عالی دو کشور بر سر عدم رهاسازی آب بهسمت ایران، بار دیگر نشان داد که «مسئلهٔ آبهای فرامرزی» در کانون مسائل سیاستخارجی ایران با افغانستان قرار دارد. از بین چهار حوضهٔ آبریز فرامرزی در افغانستان، ایران در دو حوضهٔ آبریز «هیرمند» و «هریرود-مرغاب» با این کشور مرز مشترک آبی دارد. این نوشتار با تمرکز بر هیدروپلیتیک «حوضۀ آبریز هیرمند» تلاش دارد ضمن تشریح ابعاد اقدامات یکجانبهٔ افغانستان در بالادست، پیامدهای ناشی از گسترش بیرویۀ سازههای آبی بر سرشاخههای رودخانهٔ هیرمند و عدم رهاسازی آب بهسمت ایران را تشریح کند.
گزارشی برای همراهی یا رفیق نیمهراه کاربران؟
بلای خطای ادراکی در سیاستگذاری انرژی
چندسالی است که جهان روی دور تند استفاده از از انرژیهای تجدیدپذیر مختلف افتاده است. در برخی مناطق جهان و به دلیل تحولات ژئوپولتیکی نیز موضوع از یک تلاش اقتصادی یا محیط زیستی فراتر رفته و به مسابقهای برای تضمین حیات بدل شده است. در ایران ما اما گویا نه فقط شوقی به چشم نمیآید، بلکه در برخی موارد، حتی کوششی در مسیر معکوس یعنی تداوم تعهد به انرژیهای فسیلی به وضوح قابل رصد است. در این یادداشت قصد تحلیل فنی اقتصاد انرژیهای تجدیدپذیر ایران یا پرداختن به حجم غیرقابل باور عقبافتادگی ایران در این بخش را ندارم. بلکه صرفا تلاش خواهم کرد از منظر ماهیت فلسفی و ادراکی به چرایی عدم تمایل به توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران بپردازم. این یادداشت البته متکی به تجربیات و پدیدارهایی است که طی سالها کار در رسانهها در زمینه انرژی کسب کرده و دیدهام.