بایگانی مطالب : محیط زیست
خداحافظ ستارگان
گویی آسمان شب واقعاً از یاد رفته است. سر که به آسمان تهران بلند کنی، تا چشم کار میکند بتن و سیمانِ چیده تا ناکجاست که نه میگذارد خورشید را به روز ببینی و نه ستارگان را به شب. اما همهٔ ماجرا از این قرار نیست. تقصیرِ فراموشی آسمان فقط گردن بتن و سیمان و اینهمه سازه نیست، حتی دیگر نمیشود ماجرا را به گردن غبار و سرب هوا انداخت. ماجرا از جایی آب میخورد که کمتر فکرش را میکنیم: نور و رنگ! یک کارشناس آلودگیهای محیط زیست میگوید تهران صدر جدول آلودگی نوری شهرهای ایران است و این آلودگی ستارگان آسمان را کمفروغ میکند. اما آلودگی نوری فقط انسان را نمیآزارد، بلکه بر همهٔ ابعاد محیط زیست او نیز مؤثر است.
خودسوزی دوبارهٔ «هور»
تابستان گرم و خشک خوزستان، طولانی و کشدار است. هورالعظیم چندماهی میشود که در برزخ مرگ و زندگی است. حالا خودسوزی این آخرین بازمانده تالابهای بینالنهرین بازهم گریبان خوزستانیها را گرفته است. آتشسوزی در نیزارهای هور، درحالی از چند روز پیش آغاز شده که این تالاب مرزی سومین سال خشک را سپری میکند. هورالعظیم امسال هم، نه از رود کرخه سهمش را گرفته است و نه از دجله. دود غلیظ خودسوزی هور تا کیلومترها آنسوتر، نفس خوزستانیها را بند آورده است. آتشسوزی در سه نقطه از بخش عراقی هورالعظیم از چهارم شهریور آغاز شده است و همچنان ادامه دارد. معاون محیط زیست استان خوزستان میگوید محل آتشسوزی در نزدیکی منطقهٔ «أمالنعاج» است که در فاصلهٔ هفت کیلومتری مرز ایران و روبهروی مخزن شماره ۲ بخش ایرانی این تالاب واقع شده است.
کسی از «کمبر» خبر ندارد
«کمبر» تولهخرس سیاه آسیایی گم شده است و مسئولان اداره کل محیط زیست سیستانوبلوچستان هم نمیگویند کجاست. تصاویر او که تولهای نر است نیمه خرداد امسال برای اولین بار در حالی در منطقه «حفاظت شده باهوکلات» سیستانوبلوچستان منتشر شد که گردنش با طنابی به درخت بسته شده بود. اداره کل محیط زیست سیستانوبلوچستان اعلام کرد که توله را چوپانی پیدا کرده به سازمان تحویل داده است. تیرماه خبر آمد که خرس از محل نگهداریاش در اداره محیط زیست گریخته و آتشنشانی توانست او را زندهگیری کند. حالا بعد از چند ماه دوباره خبری از تولهخرس نیست و فعالان حوزه میگویند تماسهایشان برای اطلاع از وضعیتش بینتیجه بوده است. رئیس اداره حفاظت و مدیریت حیات وحش اداره کل محیط زیست سیستانوبلوچستان هم «پیام ما» را به روابط عمومی و مدیر کل این اداره ارجاع میدهد اما حتی آنها هم جوابی نمیدهند. این وضعیت در حالی است که از خرداد پارسال تاکنون، پنج تولهخرس سیاه آسیایی کشف شده که از نگاه فعالان حوزه حیات وحش اخبار درباره وضعیت آنها به صورت قطرهچکانی و با مخفیکاریهای فراوان منتشر میشود و معلوم نیست مقصد نهایی این تولهها کجا بوده است.
ارائهٔ پیشنهاد تشکیل شورای عالی آبخیزداری
|پیام ما| معاون آبخیزداری، مراتع و امور بیابان سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور، روز گذشته و یک نشست مطبوعاتی از تدوین لایحهٔ آبخیزداری و پیشنهاد تشکیل شورایعالی آبخیزداری خبر داد و گفت: «آخرین جلسهٔ مربوط به این لایحه هفتهٔ گذشته برگزار شد، بهطوریکه در کمیسیون فرعی دولت خیلی از مسائل تعیین تکلیف شد.» به گفتهٔ «حسن وحید» با توجه به اهمیت حوزهٔ آبخیزداری، در کمیسیون فرعی دولت پیشنهاد شد شورایعالی آب به شورایعالی آب، منابعطبیعی و آبخیزداری تبدیل شود و دبیرخانهٔ آن به وزارت جهاد کشاورزی منتقل شود.»
رد سبزشویی در سیاستهای مقابله با تغییراقلیم
رویدادهای ثبتشده در دهههای اخیر، تغییراقلیم و جستوجو دربارهٔ علل و پیامدهای آن را در کانون توجه حوزههای مختلف جهان قرار داده است
زمانی برای حفاظت مرالها
این روزها همه غصهٔ جنگلهای هیرکانی را میخورند، جنگلهایی که توانستند خود را از عصر یخبندان زنده بیرون بکشند و حالا برخی گونههای گیاهی ارزشمندش مانند درخت انجیلی که بومی ایران است، در شومینهها میسوزد. ویلاسازان هم به جان این جنگلها افتادهاند و آنها را تکهتکه میکنند. مقایسهٔ آنچه در دهههای گذشته در جنگلهای شمال دیده میشود با وضعیت امروز بسیار ناراحتکننده است. بااینحال در دنیایی که رانت و ثروت حرف اول را میزند، کسانی هستند که میخواهند از طبیعت کشورمان حفاظت کنند. ما تجربههای موفقی را در پارک ملی گلستان و سایر مناطق شاهدیم که باعث شده است صدای مرال که پیشتر در برخی مناطق شنیده نمیشد، در سالهای اخیر بیشتر به گوش برسد. اینها همه از نتایج حفاظت مشارکتی است، شیوهای که باعث شده شاهد رونق بومگردیها و تبدیل شدن شکارچیان به حافظان حیاتوحش در حاشیهٔ مناطق چهارگانهٔ سازمان حفاظت محیط زیست در شمال کشور و از جمله آنها پارک ملی گلستان باشیم. اینها گفتههای هوشنگ ضیایی پیشکسوت محیط زیست در گردهمایی «همافزایی راهکارهای حفاظت مشارکتی در فصل گاوبانگی» است که گروههای مختلف تجربههایشان در حفاظت از مرالها در کیاسر، چلاو، پرور، ارفعکوه و گلستان را شرح دادند.
اتهام سبزشویی به شیخ اماراتی
|پیام ما|با آغاز شمارش معکوس برگزاری اجلاس COP28 انتقادها از میزبان این رویداد جهانی بالا گرفته است. کمتر از صد روز دیگر رؤسای جمهور و نمایندگان کشورهای مختلف برای شرکت در بیستوهشتمین کنفرانس تغییراقلیم سازمان ملل متحد راهی «دوبی» میشوند، اما رئیس این اجلاس، «سلطان الجابر» که همزمان وزیر کشور امارات متحده عربی و مدیرعامل شرکت ملی نفت «ادنوک» است، در نوک پیکان انتقادات است. منتقدان میگویند بعید است که یک مدیر نفتی بتواند کشورها را برای کاهش استفاده از سوختهای فسیلی متقاعد کند، آنهم درحالیکه خودش مشغول توسعهٔ میادین نفت و گاز است. در این شرایط الجابر بهدلایل مختلف متهم به سبزشویی است؛ مثل آمارسازی دربارهٔ میزان انتشار کربن، 10 سال تعلل در ارائهٔ گزارش انتشار به سازمان ملل و تلاش برای پاکسازی سابقه کار با شرکتهای آلاینده.
چالش انتقال آب سد ساختهنشده
نام «سد» که به میان میآید، معمولاً عنوان طرح «کوچ»، «جابهجایی»، «آسیب به جامعهٔ محلی» و همچنین خسارتهای محیط زیستی نیز شنیده میشود. سد «خِرسان» نیز از این قاعده مستثنی نشد. سدی که در یکی از محرومترین نقاط روستایی دو استان چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد و در مجاورت منطقهٔ حفاظتشدهٔ دنا احداث میشود. امروز (هفتم شهریورماه) هم قرار است سازمان حفاظت محیط زیست درباره طرح انتقال آب از این سد به استانهای اصفهان و یزد تصمیمگیری کند. حالا اهالی میگویند تکلیفشان مشخص نیست، دولت هیچ اقدام عمرانی در روستایشان انجام نمیدهد و برخلاف وعدهها، کسی از جوانان روستا در کارگاه مشغول کار نیست. دولت اما سکوت میکند. چرا که به نظر کاسهای زیرنیم کاسه مجوزهای این طرح است. یک منبع آگاه از سازمان حفاظت محیط زیست به «پیام ما» میگوید:«برای اینکه دولت بتواند ذیل مصوبه پیشرفت فیزیکی به این طرح مجوز بدهد در استان و با فشار مسئولان ارشد استانی در سال ۱۳۹۶ برای آن عدد سازی کردند. عملا اختیار کار به این روش از سازمان حفاظت محیط زیست خارج و به هیات وزیران سپرده میشد. مجوز اجرای طرح با مصوبه هیات وزرا و فقط بر اساس اعداد اعلامی از سوی استان اخذ شده است. این منبع تاکید میکند که معدود مخالفان استان حالا فقط به دلیل اینکه موضوع انتقال آب بین استانی مطرح شده است واکنش نشان میدهند.
رنج سیاه «گناوه»
هر ساعت بر سیاهی ساحل گناوه افزوده میشود. سه روز است که نفت، راه ساحل را گرفته، وسعت بزرگی از سیاهی روی آبیِ دریای جنوب شناور است و با هر جذر و مد جلو میآید، به ماسههای ساحل میرسد و هرچه بر سر راه است را میآلاید. ظهر شنبه یک شناور مسافربری لکهٔ نفت را دید و ادارهٔ بندر و دریانوردی را خبر کرد. آنها کارشناسان پایش را به دریا فرستادند و روز و شب نفت را از آب گرفتند اما بیفایده بود. محیط زیست گناوه از چند ماه پیش به شرکت نفت نامه فرستاده بود که به داد دریا برسد و فکری به حال آلودگیها کند؛ سالی چند مرتبه آلودگی مشتقات نفتی دریا و ساحل را فرامیگیرد و معمولاً شرکت نفت آخرین کسی است که سر میرسد. مثل دیروز که بالاخره غواص شرکت نفت به دریا پرید و در اعماق دریا، رد نشتی را در لولههای انتقال نفت به خارگ گرفت.
سودای یکدستسازی دانشگاه
آرزوی دیرین یکپارچهسازی جامعه مدنی بار دیگر با الک کردن استادان منتقد از سوی دانشگاه اوج گرفته است. گو اینکه گروهی در دانشگاهها از شنیدن صدای منتقدان عاصی شده و به هر دری میزنند تا فضای آکادمی را برای آنها تنگتر کنند. شیوهای که عمری به درازای دو دهه دارد و گاهی به استناد قوانین بالادستی و گاه با سلیقه مدیران دانشگاهی و رویکرد دولتها، حضور آنهایی که راه توسعه را در نقد و گفتوگو میدانستند را محدود کرده است. پس از اعتراضات سال گذشته حکم قطع همکاری، قطع حقوق، بازنشستگی زودهنگام و اجباری، تمدید نشدن قرارداد تدریس، اختصاص ندادن كلاس در ترمهای تحصیلی بدون اطلاع قبلی، حذف كد استادی، انفصال موقت از تدریس و در بعضی موارد احضار استادان دانشگاه از جمله رایجترین شیوه حذف استادان منتقد بوده است. با پررنگ شدن این رویکردهای سلبی، بسیاری به این اقدامات افراطی اعتراض کردند و بیانیهها و نامههای سرگشاده را برای حفظ ساحت علمی و مستقل دانشگاه به امضا رساندند. در آخرین واکنشها، کانون صنفی استادان دانشگاهی در بیانیهای ضمن انتقاد شدید از دخالت فراوان نهادهای امنیتی -اطلاعاتی در رابطه با مباحث درون دانشگاه، نسبت به زوال تدریجی وجوه علمی دانشگاه با جایگزینی رفتارهای سیاسی به جای شیوههای علمی در مقابل توسعه علمی کشور هشدار داد.