نتایج جستجو برای: منطقه حفاظت شده پرور
ماندگاری گوزن زرد در فهرست سرخ
کمتر از چهارده سال پیش، اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، گوزن زرد ایرانی را در رده گونههای «در معرض خطر انقراض» فهرست سرخ قرار داد. گونهای که سالها در زیستگاه طبیعیاش یعنی اطراف دز و کرخه و زاگرس هم بهخوبی رویت نمیشد، از سال ۱۳۸۵ برای تکثیر در اسارت به سایتهای مختلفی منتقل شد و البته همچنان نتوانست از رده گونههای در معرض خطر خارج شود. اکنون که بر اساس گفته مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تنها ۳۰۰ گوزن زرد در ایران وجود دارد، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی گفته است: «با افزایش جمعیت گوزنهای زرد ایرانی در مرکز تکثیر رشکان، افزون بر آنکه زمینه انتقال این گونه به زیستگاه اشک پارک ملی ارومیه وجود دارد، امکان انتقال به سایر زیستگاهها هم ممکن است و با این اقدامات تاثیرگذار، امیدها برای خارج شدن گوزن زرد ایرانی از لیست قرمز (در معرض انقراض) وجود دارد.» کارشناسان حیات وحش اما این ادعا را رد میکنند. آنها میگویند این نقل و انتقالات و افزایش چند فرد، دلیلی برای خروج از فهرست قرمز نیست و گوزن زرد ایرانی همچنان گونهای است در معرض خطر. در همین حال «هوشنگ ضیایی» که سالها مسئول پروژه احیای گوزن زرد ایرانی بوده هم به «پیامما» میگوید: «گونهای که در اسارت تعدادش زیاد میشود، جزو حیات وحش نیست.»
ماندگاری گوزن زرد در فهرست سرخ
گسترش بخش ثبتشده «جنگلهای هیرکانی» و ضرورت حفاظت بیشتر
در حالی بخش ثبتشده «جنگلهای هیرکانی» به عنوان میراث جهانی یونسکو گسترش یافت که به گفته یک پژوهشگر حوزه محیط زیست و منابع طبیعی لزوم حفاظت بیشتر از این منطقه و توجه به ارزشهای غیربازاری و غیراقتصادی آن احساس میشود.
کسی از «کمبر» خبر ندارد
زمانی برای حفاظت مرالها
این روزها همه غصهٔ جنگلهای هیرکانی را میخورند، جنگلهایی که توانستند خود را از عصر یخبندان زنده بیرون بکشند و حالا برخی گونههای گیاهی ارزشمندش مانند درخت انجیلی که بومی ایران است، در شومینهها میسوزد. ویلاسازان هم به جان این جنگلها افتادهاند و آنها را تکهتکه میکنند. مقایسهٔ آنچه در دهههای گذشته در جنگلهای شمال دیده میشود با وضعیت امروز بسیار ناراحتکننده است. بااینحال در دنیایی که رانت و ثروت حرف اول را میزند، کسانی هستند که میخواهند از طبیعت کشورمان حفاظت کنند. ما تجربههای موفقی را در پارک ملی گلستان و سایر مناطق شاهدیم که باعث شده است صدای مرال که پیشتر در برخی مناطق شنیده نمیشد، در سالهای اخیر بیشتر به گوش برسد. اینها همه از نتایج حفاظت مشارکتی است، شیوهای که باعث شده شاهد رونق بومگردیها و تبدیل شدن شکارچیان به حافظان حیاتوحش در حاشیهٔ مناطق چهارگانهٔ سازمان حفاظت محیط زیست در شمال کشور و از جمله آنها پارک ملی گلستان باشیم. اینها گفتههای هوشنگ ضیایی پیشکسوت محیط زیست در گردهمایی «همافزایی راهکارهای حفاظت مشارکتی در فصل گاوبانگی» است که گروههای مختلف تجربههایشان در حفاظت از مرالها در کیاسر، چلاو، پرور، ارفعکوه و گلستان را شرح دادند.
زمانی برای حفاظت مرالها
مجنونِ سرزمین
«ترافل» شمال در رستورانهای اروپا
«من ساکن کلاله استان گلستان مهد ترافل سیاه هستم. ۳۰ درصد مردم این منطقه پنج ماه سال را از طریق برداشت ترافل از جنگلها روزگار میگذرانند. جهت تأمین دنبلان و قارچ گانودرمای کوهی آمادهٔ همکاری با دوستان و اساتید هستم. در بخش صادرات هم همکاری میکنم»، «اینجانب […] از استان گلستان شهر مینودشت هستم. این قارچ کیلویی ۵۰۰ هزار تومان در شهر ما خریدوفروش میشود، کسی خواست در خدمتم»، «سلام. من تأمینکنندهٔ ترافل سیاه، سفید و قهوهای هستم». اینها تنها سه پیام از انبوه پیامهایی است که در یک سایت مرتبط با قارچها و ذیل مطلبی با عنوان «نحوهٔ پرورش قارچ دنبلان» منتشر شده است. البته هرکدام پیامهایی از سوی متقاضیان بههمراه دارند و ایمیلهایی هم ردوبدل شده است. همهٔ اینها درحالی اتفاق میافتد که برداشت ترافل یا قارچ دنبلان در ایران ممنوع است.