پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | برگه 62 | نتایج جست‌وجو برای “گرد و خاک”

نتایج جستجو برای: گرد و خاک

آداب زیستن در سرزمین بی‌قرار

پژوهشکده سوانح طبیعی یکشنبه (۲۲ مرداد) به بهانهٔ روز ملی تشکل‌ها و مشارکت اجتماعی میزبان نشست تخصصی «میراث فرهنگی ناملموس و مسئولیت اجتماعی در مواجهه با حوادث و سوانح» بود. این نشست در قالب سه پنل تخصصی «سیاستگذاری در حوزه‌ٔ میراث فرهنگی ناملموس‌ و بهره‌گیری از مسئولیت اجتماعی و مدیریت سوانح»، «تجربیات میدانی زیسته در مواجهه با بحران‌ها» و «سمن‌ها و مسئولیت اجتماعی برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در بحران‌ها» برگزار شد.

باغ‌فروشی راه اداره شهر نیست

شهردار تهران بارها گفته «ساخت‌وساز در شهر قفل شده است» و قصد دارد لایحه‌ای جدید برای صدور مجوز ساخت‌وساز در باغات شهر را به تصویب شورای شهر برساند. هنوز کسی از چندوچون دقیق این لایحه خبر ندارد، اما همان مقدار که از مفاد این لایحه به بیرون راه یافته، صدای بسیاری را درآورده است. خیلی‌ها آن را ادامهٔ طرح «برج‌باغ‌ها» در دههٔ ۱۳۹۰ می‌دانند و بعضی می‌گویند که لایحهٔ جدید، ابعاد تخریبی بیشتری نسبت به طرح برج‌باغ‌ها دارد. به‌نظر می‌رسد برخی اعضای شورای شهر هم مخالفتی با آن ندارند. همین شد که برخی اعضای سابق شورای شهر تهران به مطرح شدن این لایحه انتقاد کردند. از آن جمله، «محمد حقانی»، عضو چهارمین دورهٔ شورای شهر و معاون اسبق خدمات شهری شهرداری تهران در دهه ۱۳۷۰ است. با او در دفترش، حوالی چهارراه پارک‌وی تهران به گفت‌وگو نشستیم. جایی مشرف به محلهٔ الهیه که حالا ساختمان‌های بلندمرتبه و گران‌قیمت به‌جای باغ‌های سابق این محله قد علم کرده‌اند. حقانی باغات را «ژن برتر» شهر می‌داند و معتقد است روند تخریب قانونی باغات از زمان طرح برج‌باغ‌ها آغاز شد و «این تهران تفتیده» را روی دستمان گذاشت. او البته نگاه مدیران شهرداری دوره‌های مختلف به مدیریت شهری را در این وضعیت مؤثر می‌داند و می‌گوید «الان شورای شهر یعنی هیچ!» در میان گفت‌وگو هر از گاهی نگاهش به بیرون می‌افتد و برای اشاره به وضعیت تهران، به برج‌های الهیه اشاره می‌کند؛ جایی که تا چشم کار می‌کند، هیچ درخت و باغی دیده نمی‌شود و فقط ساختمان است و برج.

آداب زیستن در سرزمین بی‌قرار

باغ‌فروشی راه اداره شهر نیست

جزیره در بحران اقلیمی خاکستر شد

تابستان سوزان با رسیدن به جزیره‌ای در هاوایی بلایی مرگبار رقم زده است. حوادثی که با آتش‌سوزی‌های پراکنده در «مائوئی» آغاز شد، اواسط هفتهٔ پیش به فاجعه انجامید؛ فاجعه‌ای که آخرین خبرها نشان می‌دهد دست‌کم ۸۰ نفر را کشته است، ده‌ها نفر را زخمی و هزاران نفر را آواره کرده است. در روزهای گذشته که آتش‌نشانان به‌دنبال مهار شعله‌ها بودند، بیش از همه به نادیده‌گرفتن تغییر اقلیم و بی‌توجهی مسئولان این ایالت به خطر آتش‌سوزی اشاره شد. چنان‌که بعضی رسانه‌ها نوشتند: «اگر تغییر اقلیم نبود، فاجعهٔ آتش‌سوزی در هاوایی رخ نمی‌داد».

جزیره در بحران اقلیمی خاکستر شد

«کاسپین» یا «خزر»

خاک ایرانشهر را از شمال، بزرگترین پهنهٔ آبی زمین در خشکی‌ها، «دریاچهٔ فیروزه‌فام کاسپیان» و از جنوب، «خلیج همیشه پارس» در برگرفته است. از نیلگون خلیج همیشه پارس و دریای مَکُران» بسیار گفته و شنیده شده. شوربختانه که دربارهٔ «کاسپیان»، این بنیانِ استوار فروریزش باران و رویش جنگل‌های سرزمین هیرکان، کمتر گفته و نوشته‌ایم. هر دوی این پهنه‌های آبی درگیر چالش‌های سیاسی، اقتصادی، مرزبندی و همچنین چالش‌های فرهنگی و هویتی هستند و از این نگاه همدرد و هم‌داستان. اگرچه خلیج فارس، همیشهٔ تاریخ در برابر دست‌درازی‌های بیگانگان و آزمندی‌های مرزی و فرهنگی و هویتی بیگانگان از پشتیبانی درخور و شایستهٔ همهٔ مردم این سرزمین برخوردار بوده است، ولی شوربختا که دریای شمالی ایران با چرایی‌های ناشناخته، در برابر زبان‌درازی‌ها و دست‌درازی‌های مرزی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هویتی رواشده به آن، همچنان بی‌پشتوانه و تنهاست. از فروکاست سهم کشورمان از اندوخته‌های انرژی بستر دریاچه از سوی دیگران تا سزاوار نپنداشتن نام ایرانی کاسپیان از سوی خودمان و پافشاری بی‌بنیان بر کاربرد نام اَنیرانی «خزر» بر این نیلگون پهنهٔ آبی، همگی بیانگر تنهایی این بزرگترین دریاچهٔ زمین است.

دردهای خزر