پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | برگه 2 | نتایج جست‌وجو برای “شوکا”

نتایج جستجو برای: شوکا

بی‌پناهی حیات‌وحش «خوش ییلاق»

|پیام ما|درگیری در «خوش‌ییلاق» این بار بخیر گذشت. دفعهٔ پیش شکارچیان با محیط‌بانان گلاویز شده و شلیک مستقیم کرده بودند. دو ماه پیش بود. بعد از آن درگیری با شکارچیانِ شناخته‌شدهٔ منطقه شکارممنوع «تِپال»، «علیرضا دزیانیان» سه روز در بیمارستان بستری بود. همین چهارشنبه هم درگیری دیگری این بار در پناهگاه حیات وحش خوش‌ییلاق اتفاق افتاد که کیلومترها از تپال دورتر است. باز هم شکارچیان غیرمجاز با اسلحه‌هایشان آمدند و یکی‌شان هنگام فرار محیط‌بانان را نشانه رفت و شلیک کرد. اما گلوله به محیط‌بان برخورد نکرد. محیط‌بانان آن شب از خورجین یک موتور سه لاشهٔ گوسفند وحشی پیدا کردند، به‌علاوه ۲۹ تیر فشنگ. چه شد که خوش‌ییلاق، با آن تصاویر بهشتی گذشته‌اش به امروز افتاد؟ محیط‌بان دزیانیان که به‌ناچار همزمان سرپرست تپال، خوش‌ییلاق و جنگل ابر است، می‌گوید حفاظت خوش‌‌ییلاق در این سال‌ها رها شده و اکنون ۱۱ محیط‌بان به‌تنهایی نمی‌توانند از پس حفاظت این منطقهٔ ۱۵۰ هزار هکتاری برآیند.

ماندگاری گوزن زرد در فهرست سرخ

کمتر از چهارده سال پیش، اتحادیه بین‌المللی حفاظت از طبیعت (IUCN)، گوزن زرد ایرانی را در رده گونه‌های «در معرض خطر انقراض» فهرست سرخ قرار داد. گونه‌ای که سال‌ها در زیستگاه طبیعی‌اش یعنی اطراف دز و کرخه و زاگرس هم به‌خوبی رویت نمی‌شد، از سال ۱۳۸۵ برای تکثیر در اسارت به سایت‌های مختلفی منتقل شد و البته همچنان نتوانست از رده گونه‌های در معرض خطر خارج شود. اکنون که بر اساس گفته مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست تنها ۳۰۰ گوزن زرد در ایران وجود دارد، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی گفته است: «با افزایش جمعیت گوزن‌های زرد ایرانی در مرکز تکثیر رشکان، افزون بر آنکه زمینه انتقال این گونه به زیستگاه اشک پارک ملی ارومیه وجود دارد، امکان انتقال به سایر زیستگاه‌ها هم ممکن است و با این اقدامات تاثیرگذار، امیدها برای خارج شدن گوزن زرد ایرانی از لیست قرمز (در معرض انقراض) وجود دارد.» کارشناسان حیات وحش اما این ادعا را رد می‌کنند. آنها می‌گویند این نقل و انتقالات و افزایش چند فرد، دلیلی برای خروج از فهرست قرمز نیست و گوزن زرد ایرانی همچنان گونه‌ای است در معرض خطر. در همین حال «هوشنگ ضیایی» که سال‌ها مسئول پروژه احیای گوزن زرد ایرانی بوده هم به «پیام‌ما» می‌گوید: «گونه‌ای که در اسارت تعدادش زیاد می‌شود، جزو حیات وحش نیست.»

ماندگاری گوزن زرد در فهرست سرخ

زمانی برای حفاظت مرال‌ها

این روزها همه غصهٔ جنگل‌های هیرکانی را می‌خورند‌، جنگل‌هایی که توانستند خود را از عصر یخبندان زنده بیرون بکشند و حالا برخی گونه‌های گیاهی ارزشمندش مانند درخت انجیلی که بومی ایران است،‌ در شومینه‌ها می‌سوزد.‌ ویلاسازان هم به جان این جنگل‌ها افتاده‌اند و آنها را تکه‌تکه می‌کنند. مقایسهٔ آنچه در دهه‌های گذشته در جنگل‌های شمال دیده می‌شود با وضعیت امروز بسیار ناراحت‌کننده است. بااین‌حال در دنیایی که رانت و ثروت حرف اول را می‌زند، کسانی هستند که می‌خواهند از طبیعت کشورمان حفاظت کنند. ما تجربه‌های موفقی را در پارک ملی گلستان و سایر مناطق شاهدیم که باعث شده است صدای مرال که پیشتر در برخی مناطق شنیده نمی‌شد، در سال‌های اخیر بیشتر به گوش برسد. اینها همه از نتایج حفاظت مشارکتی است،‌ شیوه‌ای که باعث شده شاهد رونق بومگردی‌ها و تبدیل شدن شکارچیان به حافظان حیات‌وحش در حاشیهٔ مناطق چهارگانهٔ سازمان حفاظت محیط زیست در شمال کشور و از جمله ‌آنها پارک ملی گلستان باشیم. اینها گفته‌های هوشنگ ضیایی پیشکسوت محیط زیست در گردهمایی «هم‌افزایی راهکارهای حفاظت مشارکتی در فصل گاوبانگی» است که گروه‌های مختلف تجربه‌هایشان در حفاظت از مرال‌ها در کیاسر، چلاو،‌ پرور،‌ ارفع‌کوه و گلستان را شرح دادند.

زمانی برای حفاظت مرال‌ها

«گاوبانگی» نزدیک است می‌خواهم به پاسگاه برگردم

پوست صورت کنده شده و گونه و پیشانی «حمید یاسمی» آسیب جدی دیده است. چند شب قبل، او و همکارانش وقتی در جنگل‌های «هزارجریب» بهشهر سراغ شکارچیان غیرمجاز رفتند، یکی از آنها درحالی‌که بازداشت شده بود، فلاسک آب جوش را بر سر یاسمی کوبید و آب داغ سوختگی شماره دو را برایش به‌همراه آورد. گوش سمت راستش هم از آب داغ بی‌نصیب نماند و حالا شنوایی‌اش بسیار کم شده. او هفت سال گذشته را به محیطبانی گذرانده و چند سال قبل هم در «میانکاله» ماشین یک متخلف او را زیر گرفت و دستش شکست. برای او که با سه همکارش مسئول حفاظت از ۷۴ هزار هکتار از مناطق هزار جریب است، حالا مواجهه با اتفاقاتی از این دست، سخت‌تر از همیشه است؛ اما او می‌گوید: «اتفاقاتی از این دست باعث نمی‌شود بترسیم و عقب‌نشینی کنیم. اگر جای لکه‌های سوختگی تا همیشه بر صورتم بماند، به آن افتخار می‌کنم.»

«گاوبانگی» نزدیک است می‌خواهم به پاسگاه برگردم

به خاطر همه رنج‌هایی که کشیدی برو