بایگانی مطالب : خبر
بازماندگی از تحصیل بیخ گوش کودکان مهاجر
«اینا رو ما خومون درست نکردیم… شیش روز صب به صب، ۸ نفر خانواده ماشین میگرفتیم، میرفتیم. برو اینور، برو اونور، برو این دفتر، برو اون دفتر، اینا کلی از ما پول گرفتن… آخرشم همهٔ بچههام از مدرسه موندن!» مادر اکبر به برگهٔ سفید و چهارگوشی که بهار پارسال از ثبتنام دقیقهٔ ۹۰ در «طرح سرشماری اتباع افغانستانی» گرفته، اشاره میکند. ظاهر کاغذ داد میزند که او مثل تخم چشمش از آن مراقبت کرده تا این تنها مدرک شناسایی ارزشمندی که دارد، از هر گزندی دور بماند. زن جنگزدهٔ سبزهروی افغانستانی که ۱۰ سال پیش به ایران پناه آورده، شش بچهٔ قد و نیمقد دارد که پنجتایشان در سن مدرسه هستند. صدای خسته و خشدار این زن که شاید به زحمت به میانهٔ دههٔ چهارم زندگیش رسیده باشد، در اتاق کوچک انجمن «پرندهٔ درخت کوچک» در محلهٔ کن که از تحصیل کودکان مهاجر حمایت میکند، میپیچد: «۲۰ جا امسال من رفتم. آموزشوپرورش، سفارت، پیشخوان دولت و هر جا که بگید، رفتم بلکه امسال دیگه بتونم بچهها رو بفرستم مدرسه، اما نشد که نشد.» او با اینکه نتوانسته هیچکدام از بچههایش را به موقع به مدرسه بفرستد، اما هر سال این امید در دلش زنده میشود که امسال شاید خبری از بهانهگیریهای مدارس نباشد. ولی صدور هر چندوقت یکبار بخشنامهها و قانونهای جدید دقیقاً در مهلت ثبتنام مدارس، هر سال برای دانشآموزان مهاجر مانعی تازه میتراشد. این یعنی مادر اکبر و اکبرها باید هر سال دلشان برای ثبتنام بچههایش در مدارس بلرزد. او امسال هم مثل هر سال به هر مدرسهای سر زده، بهانه آوردند: «چرا شناسهٔ ویژهٔ اتباع نداری؟ چرا شناسنامه نداری؟ نکاحنامه بیار! چقدر پول داری؟ پرینت موجودی حسابت کو؟» و چه و چه. چرا؟ که فقط بچههایی که حق اولیه و طبیعیشان تحصیل است، بتوانند کنار باقی دانشآموزان سر کلاسهای درس حاضر شوند.
موانع تحصیل مهاجران
در دو سال اخیر با افزایش تعداد کودکان مهاجر، موانع و دستاندازهایی در مسیر ثبتنام این کودکان از سوی برخی نهادهای دولتی یا خود مدارس ایجاد شده است
بافت تاریخی «استراسبورگ» چگونه حفظ شد
بافتهای تاریخی و میراث شهرهای مرزی ازآنرو که اشتراکهای فرهنگ دو کشور را در دل خود جای دادهاند، از ارزش بیشتری برخوردارند. از این شهرهای مرزی میتوان به «استراسبورگ» در مرز فرانسه و آلمان اشاره کرد که بهعنوان یک گوهر واقعی از دل تاریخ، شگفتیهای فراوانی دارد. ۱۶ استان از ۳۱ استان ایران هم دارای مرزهای زمینی و دریایی با کشورهای همسایه و مشابه «استراسبورگ» هستند؛ اما در میان همهٔ آنها آذربایجانغربی موقعیت استراتژیک مهمی دارد و شهرهای مرزی آن با داشتن آثار و بافت تاریخی میتوانند ظرفیتهای مشابه «استراسبورگ» را رقم بزنند.
خالصسازی کنشگران محیط زیست
|پیامما| پنجمین جلسه دورهای تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی سراسر کشور با «علی سلاجقه»، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در روزهای اخیر در حالی برگزار شد که از شهریور ماه پارسال تاکنون نشستی برگزار نشده بود و البته حواشی نشست برگزار شده هم کم نبود. نشستی که در آن تعدادی از فعالان و اعضای تشکلهای محیط زیستی دعوت نشدند و همین اتفاق، شبهات فراوانی را به دنبال داشت و این شائبه تقویت شد که منتقدان از این جلسه حذف شدهاند. این اتفاق در حالی رخ داده که «محمد الموتی»، دبیر شبکهٔ تشکلهای مردمنهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور به «پیامما» میگوید تا پیش از این شبکه تشکلها افراد را به نشستهایی این چنینی دعوت میکرد اما این نخستین بار است که دفتر مشارکتهای مردمی و مسئولیت اجتماعی سازمان حفاظت محیط زیست از شبکهٔ تشکلها فهرست اسامی خواسته، اما دعوت را خود انجام داده و گفته شده این بار برای دعوت، افراد نیازمند «بررسی حراستی» بودهاند.
اصل مسئولیت مشترک دربرابر تغییر اقلیم
در دهههای اخیر وقوع رخدادهایی مانند ثبت دادههای دمایی جدید، امواج گرمایی، توفانها و آتشسوزیها و افزایش خشکسالی یا بهعبارتی محسوسشدن پیامدهای تغییراقلیم، مردم جهان بهویژه دولتمردان را بر آن داشته است تا بر تدوین اصول و قوانین در جهت کاهش سرعت پیشروی این پدیده و تابآوری در مقابل آن و همکاریهای بینالمللی تأکید کنند.
رشد اقتصادی با شرایط فعلی دست نیافتنی است
مرکز پژوهشهای اتاق ایران در ادامهٔ ارزیابی لایحهٔ برنامهٔ هفتم توسعه، موضوع «رشد اقتصادی» را از نگاه بخش خصوصی ارزیابی کرد. این گزارش میگوید: «نهتنها سطح درآمد سرانه در طول بیش از چهار دهه رشدی نداشته است، بلکه دائم شکاف با سایر کشورها بیشتر و بیشتر شده است»؛یعنی حتی اگر سطح رفاهی را ثابت در نظر بگیریم، در مقایسه با سایر کشورها بسیار عقب ماندهایم. اکنون سؤال این است که آموزههای الگوی رشد اقتصادی دربارهٔ علت رشد کم و عقبماندگی ایران از دیگر کشورها چیست؟ و اینکه آیا در برنامهٔ هفتم نرخ رشد اقتصادی مبتنیبر الگوهای مرسوم تعیین شده است؟ در ادامهٔ گزارش به این پرسشها پاسخ داده شده است. در برنامهٔ هفتم توسعه فصل رشد بدون توجه به تحریم و بیثباتیهای سیاسی تدوین شده است. این درحالیاست که ذات تحریم ارسال سیگنالهای ضد تولیدی به فعالین اقتصادی است. رشد اقتصادی ۸ درصدی و رشد صادرات غیرنفتی ۲۳ درصدی به شرط تداوم شرایط موجود بههیچوجه امکان تحقق ندارد.
کمبود پزشک هزینه سلامت کارگران را افزایش میدهد
با وجود اینکه تقریباً ۵۰ درصد جامعه تحت پوشش بیمهٔ تأمین اجتماعی است، اما فقط هفت درصد تختهای بستری کشور به سازمان تأمین اجتماعی تعلق دارد. یکی از مشکلات مهم بیمهشدگان این صندوق، محرومیت استفاده از خدمات سرپایی است که علت آن کمبود پزشک و عدم اختصاص پزشکان طرحی از سوی وزارت بهداشت به مراکز تأمین اجتماعی است. بیشترین بار این کمبود روی دوش کارگران و حداقلبگیران است. در برنامهٔ هفتم توسعه هم مانند گذشته همچنان نگاه بخشی به بخش سلامت وجود دارد که نمایندگان مجلس میتوانند این ضعفها را جبران کنند. در همین زمینه با «محمدسعید کارآموز»، کارشناس بیمه و مدیرعامل اسبق سازمان بیمهٔ خدمات درمانی ایران به گفتوگو نشستیم.
تهدید شیرابهٔ زباله برای آب هراز
ضربالاجل تعیین شده است تا در همین هفتهای که در آن قرار داریم تصمیمی برای زبالههایی که به لندفیل «عمارت» یا همان «سایت زبالهٔ آمل» برده میشده، گرفته شود. ضربالاجل را علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده و دلیل آن را هم صحبتهای وزارت نیرو دربارهٔ آبگیری «سد هراز» دانسته است. سد تنهبهتنه سایت زباله ساخته شده است و در سالهای گذشته هم هرچه دربارهٔ جانمایی اشتباه آن گفته شده، اثری نداشته و حالا صحبت از آبگیری آن، دمل چرکین عمارت را هم یکبار دیگر باز کرده است. با اینحال عطااله کاویان، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، به «پیامما» میگوید تلاشهای آنها باعث شده است امسال سازمان برنامهوبودجه پولی به وزارت نیرو برای آبگیری پرداخت نکند و وزارت نیرو و آب منطقهای باید دو سال قبل از آبگیری سد، فکری برای ساماندهی این وضعیت بکنند و زبالهٔ جدیدی به عمارت آورده نشود. هنوز مشخص نیست برای مدیریت زبالههای آمل که قرار است از هفتهٔ آینده جایی در «عمارت» نداشته باشند، چه راهکاری مورد قبول قرار میگیرد؛ اما آنچه پیداست، کلاف سردرگم پسماند و سوءمدیریت آن در دهههای اخیر است که حالا با آبگیری سد هراز ابعاد متفاوتتری به خود گرفته است.
زخم بازار کار از فقدان نظام صنفی یکپارچه
قوانین حوزهٔ تشکلهای کارگری معطوف به رویکردهای صنفی و حرفهای مستقل نیست و اکثر آنها بر اساس قانون کار شکل گرفتهاند. در قانون کار نیز از شورای اسلامی کارگران، به عنوان تشکل کارگری اسم برده شده است. افراد منتخب این شورا براساس مولفهها و ملاحظات غیرصنفی و سندیکایی با تأیید مراجع حکومتی روی کار میآیند. به طور طبیعی این نحوهٔ تشکلیابی و انتخاب نمایندگان نمیتواند برای کارگران جامعیت داشته باشد. همچنین استقلال تشکلهای کارگری را به مسلخ میبرد و به طور طبیعی چنین نمایندگانی نمیتوانند به طور مستقل حقوق کارگران را مطالبه کنند.
حفاظت یا دستدرازی به جنگلها؟
در ۲۳ مرداد طرح «تأمین مالی و جهش تولید از طریق اصلاح قوانین حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور» در مجلس بررسی و بند «۳» ماده «۴۳» این طرح با این مضمون به تصویب رسید: «بهمنظور حفاظت و بهرهبرداری صیانتی از جنگلهای خارج از طرحهای جنگلداری، به سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اجازه داده میشود جنگلکاری و حفاظت از جنگلها، جلوگیری از قاچاق چوب و برداشتهای غیرصیانتی را در قبال بهرهبرداری از درختان شکسته، افتاده، ریشهکن، خشک سرپا و آفتزده غیرقابل احیا به اشخاص غیردولتی بهصورت رقابتی در قالب قرارداد واگذار کند.»