پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب : محیط زیست

زاگرس قربانی اولویت‌­های اشتباه سازمان منابع طبیعی

سوختن بلوط‌های زاگرس دیگر داستانی غیرمنتظره و رخدادی عجیب نیست، اتفاق تکراری سالیان اخیر است که با تلاش مردمان زاگرس و نگاه توام با افسوس سایر مردمان این سرزمین همراه شده است.
زاگرس قربانی اولویت‌­های اشتباه سازمان منابع طبیعی

زیستگاه میش مرغ در قرق معادن

لودرها و ماشین‌های سنگین معدن که پایشان به دشت‌های اطراف روستای «کوچک سفلی» و «دشت سوتاو» باز شد، میش‌مر‌غ‌ها بی‌پناه‌تر از قبل شدند. آنها در پناه ساقه‌های گندم جوجه‌آوری می‌کردند و تلاش‌های چند ساله برای حفاظت هم بی‌جواب نمانده بود، تعداد زیادتر از قبل شد و امید به احیای این گونه کمی بالا رفت؛ اما معدن‌کاوی تیر خلاص دیگری بود. حالا دو معدن شن و ماسه کوهی در منطقه فعالند. یکی از آنها «معدن امیرآباد» در آذربایجان غربی و در نزدیکی دشت سوتاو که پناهگاه حیات وحش است و دیگری «معدن کوهستان کاوه» در کردستان؛ جایی که هنوز به عنوان منطقه حفاظت‌شده شناخته نمی‌شود اما بسیاری از میش‌مرغ‌ها تابستان را آنجا می‌گذرانند و حالا دشت برایشان ناامن‌تر از قبل است. محیط زیست می‌خواهد این منطقه «شکار ممنوع» شود تا شاید راهی باشد برای تبدیل آن به پناهگاه حیات وحش. راه زیادی باقی است و در این میان معادن با همه توان کار کرده و رشته‌های بافته شده برای حفاظت را پنبه می‌کنند. چنان که به محلی‌ها گفته‌اند در ازای دریافت پول بیشتر، گندم‌هایشان را درو کنند تا خانه میش‌مرغ ویران شود. آنها می‌خواهند میش‌مرغی در منطقه نباشد تا بتوانند از زمین و کوه «توله‌که» راحت‌تر شن و ماسه بردارند.
زیستگاه میش مرغ در قرق معادن

دریاچه ارومیه و هشدار مهاجران اقلیمی

دریاچهٔ ارومیه زمانی دومین دریاچهٔ بزرگ خاورمیانه بود که از اکوسیستمی غنی و سواحل مملو از مراکز توریستی و هتل‌ها برخوردار بود. نگرانی در مورد اینکه چگونه استفادهٔ بیش از حد آب و خشکسالی ممکن است بر این دریاچه تأثیر بگذارد، از اوایل دههٔ ۱۹۷۰ میلادی مطرح شده است. تنها هشت رودخانهٔ دائمی به دریاچه می‌ریزد و اکنون بیش از ۵۰ سد روی آن رودخانه‌ها ساخته شده است که جریان آب به دریاچه را به شدت کاهش می‌دهد. این دریاچه در سه دههٔ گذشته، ۹۵ درصد آب خود را از دست داده است. خشک شدن دریاچهٔ ارومیه منجر به سیل مهاجرت میلیون‌ها نفری می‌شود که در نزدیکی آن زندگی می‌کنند.
دریاچه ارومیه و هشدار مهاجران اقلیمی

اثر «داپ» بر اقلیم ایران

در شرایطی که به‌طور مستمر بر پیامدهای نامطلوب تغییر اقلیم مانند ناامنی آب و غذا، خشکسالی، بحران ریزگرد و از سوی دیگر بر آسیب‌پذیری خاورمیانه بیش از میانگین جهانی و لزوم همبستگی و همکاری کشورها در راستای کاهش سرعت پیشروی و ارتقای تاب‌آوری در مواجهه با این ابرچالش تأکید می‌شود، اقداماتی غیرمنطقی از سوی برخی دولت‌ها و خلاهای قانونی منتهی به پسرفت برنامه‌های مد نظر مشاهده می‌شود.
اثر «داپ» بر اقلیم ایران

جزیره در بحران اقلیمی خاکستر شد

تابستان سوزان با رسیدن به جزیره‌ای در هاوایی بلایی مرگبار رقم زده است. حوادثی که با آتش‌سوزی‌های پراکنده در «مائوئی» آغاز شد، اواسط هفتهٔ پیش به فاجعه انجامید؛ فاجعه‌ای که آخرین خبرها نشان می‌دهد دست‌کم ۸۰ نفر را کشته است، ده‌ها نفر را زخمی و هزاران نفر را آواره کرده است. در روزهای گذشته که آتش‌نشانان به‌دنبال مهار شعله‌ها بودند، بیش از همه به نادیده‌گرفتن تغییر اقلیم و بی‌توجهی مسئولان این ایالت به خطر آتش‌سوزی اشاره شد. چنان‌که بعضی رسانه‌ها نوشتند: «اگر تغییر اقلیم نبود، فاجعهٔ آتش‌سوزی در هاوایی رخ نمی‌داد».
جزیره در بحران اقلیمی خاکستر شد

پایان پروندهٔ فعالان محیط زیست؟

دو هفته پس از آنکه دولت از قصد خود برای شکایت رسمی از کره‌جنوبی و با هدف آزادسازی هفت میلیارد دلار مطالبات خود از بانک‌های این کشور خبر داد، پنج‌شنبه شب به ناگاه خبر انتقال چند زندانی دارای تابعیت آمریکایی به هتل و آزادی آنان در قبال دریافت مطالبات از کره‌جنوبی در رسانه‌های ایران پیچید. «مراد طاهباز»، «سیامک نمازی» و «عماد شرقی» به همراه دو فرد دیگر که نامی از آنها در اخبار نیامده است، پنج محکوم دارای تابعیت آمریکایی هستند که قرار است در قبال دسترسی تهران به ۶ میلیارد دلار «برای اهداف بشردوستانه» و آزادی چند زندانی ایرانی در آمریکا که قصد دور زدن تحریم‌های این کشور را داشته‌اند، از زندان آزاد شوند و خاک ایران را ترک کنند. با این حال هنوز مشخص نیست چرا مبلغ اعلام شده در رسانه‌ّها با مبلغی که پیش از این دولت درباره مطالبات خود از کره جنوبی اعلام شده بود، یک میلیارد دلار اختلاف دارد.
پایان پروندهٔ فعالان محیط زیست؟

«کاسپین» یا «خزر»

خاک ایرانشهر را از شمال، بزرگترین پهنهٔ آبی زمین در خشکی‌ها، «دریاچهٔ فیروزه‌فام کاسپیان» و از جنوب، «خلیج همیشه پارس» در برگرفته است. از نیلگون خلیج همیشه پارس و دریای مَکُران» بسیار گفته و شنیده شده. شوربختانه که دربارهٔ «کاسپیان»، این بنیانِ استوار فروریزش باران و رویش جنگل‌های سرزمین هیرکان، کمتر گفته و نوشته‌ایم. هر دوی این پهنه‌های آبی درگیر چالش‌های سیاسی، اقتصادی، مرزبندی و همچنین چالش‌های فرهنگی و هویتی هستند و از این نگاه همدرد و هم‌داستان. اگرچه خلیج فارس، همیشهٔ تاریخ در برابر دست‌درازی‌های بیگانگان و آزمندی‌های مرزی و فرهنگی و هویتی بیگانگان از پشتیبانی درخور و شایستهٔ همهٔ مردم این سرزمین برخوردار بوده است، ولی شوربختا که دریای شمالی ایران با چرایی‌های ناشناخته، در برابر زبان‌درازی‌ها و دست‌درازی‌های مرزی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هویتی رواشده به آن، همچنان بی‌پشتوانه و تنهاست. از فروکاست سهم کشورمان از اندوخته‌های انرژی بستر دریاچه از سوی دیگران تا سزاوار نپنداشتن نام ایرانی کاسپیان از سوی خودمان و پافشاری بی‌بنیان بر کاربرد نام اَنیرانی «خزر» بر این نیلگون پهنهٔ آبی، همگی بیانگر تنهایی این بزرگترین دریاچهٔ زمین است.
«کاسپین» یا «خزر»

حال ناخوش خزر

خزر گوهری بود و هست که اگر قدرش را بدانیم، سرمایهٔ بزرگی برای کشور محسوب می‌شود
حال ناخوش خزر

دردهای خزر

پرونده‌ای به مناسبت ۲۱ مرداد، روز ملی دریای خزر
دردهای خزر

استفاده ابزاری از محیط زیست در برنامه هفتم

منتقدان محیط زیستی لایحه برنامه هفتم توسعه می‌گویند این برنامه پر از کلی‌گویی و ابهام است، محیط زیست را مهم نشمرده و حتی به قوانین کشور هم بی‌توجه است. عصر چهارشنبه هفته گذشته، در همایشی که برای تحلیل این برنامه توسعه‌ای در دانشگاه خاتم برگزار شد، حاضران که اغلب از اعضای انجمن‌های علمی و مسئولان محیط زیستی کشور بودند، گفتند که توجه لایحه برنامه هفتم توسعه به محیط زیست بسیار اندک است. آنها بیشتر از ۶ ساعت زیر و بم لایحه را نقد کردند و از نقاط ضعف و قدرتش گفتند و درخواست کردند که مجلس برای اصلاح برنامه به آنها وقتی دو ماهه دهد، و دست آخر نماینده مجلسی که در همایش شورای انجمن‌های علمی کشور حاضر بود، به فرجه‌ای پنج‌روزه راضی شد.
استفاده ابزاری از محیط زیست در برنامه هفتم