نتایج جستجو برای: ثبت جهانی
دادگاه بین المللی محیط زیست راهگشاست
اعیانیسازی محلات به سود چه کسانی است؟
یکی از مشکلات و چالشهای شهرهای امروزی، بافتهای فرسوده و مناطق رهاشدهٔ شهری چه در بافت شهری و چه در حاشیهٔ آنها است که عدم سرزندگی را برای شهروندان بهدنبال دارد. بافتهای فرسوده یکی از انواع بافتهای شهری هستند که بهدلیل فرسودگی کالبدی و وجود زیرساختهای نامناسب از نظر فضایی ناپایدار است و یکی از چالشهای اصلی پیش روی اکثر شهرها هستند. تخریب بافت شهری امروزه در اکثر شهرها به یک معضل تبدیل شده است و برای حل این معضل، نوسازیهای شهری از اقدامات مناسب و سازگار برای دخل و تصرف در بافت فرسوده است. یکی از روشهای مداخله در بافتهای فرسوده «اعیانیسازی» (Gentrification) است که همواره مورد بحث متخصصان شهرسازی و جامعهشناسی است و نگرانیهای اجتماعی و سیاسی بسیاری را با خود بههمراه دارد. در این مطلب آثار مثبت و منفی رویکرد اعیانیسازی را در قالب موردهای داخلی و خارجی بررسی خواهیم کرد.
اعیانیسازی محلات به سود چه کسانی است؟
رشت، شهر زنده در شب
رشت با اینکه عنوان جهانی «شهر خلاق غذا در یونسکو» را از سال ۱۳۹۴ یدک میکشد و سال گذشته هم نامزد ثبت جهانی در حوزهٔ صنایعدستی شد، حالا برای کسب عنوان دیگری تلاش میکند؛ چند روز پیش بود که «ولی جهانی» مدیرکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی گیلان از تدوین پروندهٔ ثبت جهانی شهر رشت بهعنوان تنها شهر زندهٔ ایران خبر داد و گفت که قرار است این شهر شامل میدان شهرداری، سبزهمیدان، خیابان شریعتی و بخشی از خیابان سعدی با عنوان «مرکز تاریخی رشت» و تنها شهر زندهٔ ایران ثبت جهانی شود. زندگی در رشت اما چطور و چگونه پیش میرود؟ و زندگی شبانه چه نقشی در زنده بودن آن دارد؟
رشت، شهر زنده در شب
آداب زیستن در سرزمین بیقرار
پژوهشکده سوانح طبیعی یکشنبه (۲۲ مرداد) به بهانهٔ روز ملی تشکلها و مشارکت اجتماعی میزبان نشست تخصصی «میراث فرهنگی ناملموس و مسئولیت اجتماعی در مواجهه با حوادث و سوانح» بود. این نشست در قالب سه پنل تخصصی «سیاستگذاری در حوزهٔ میراث فرهنگی ناملموس و بهرهگیری از مسئولیت اجتماعی و مدیریت سوانح»، «تجربیات میدانی زیسته در مواجهه با بحرانها» و «سمنها و مسئولیت اجتماعی برای پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس در بحرانها» برگزار شد.
آداب زیستن در سرزمین بیقرار
دستانداز در راه تحصیل کودکان مهاجر
هر ساله در ایام تابستان یکی از درگیریهای اصلی خانوادههای مهاجر در ایران مسئلهٔ تحصیل فرزندانشان در مدارس است. این دغدغه، به امری همیشگی برای آنها تبدیل شده و اغلب آنها تابستانها این ترس را دارند: «نکنه امسال آموزشوپرورش بچه ما را ثبتنام نکنه». در دورههایی مثل دههٔ ۷۰ و ۸۰ شمسی، سیاست غالب کشور ما فشار به اتباع خارجی ساکن در کشور بهخصوص افغانستانیها برای بازگشت به کشورشان بود. در راستای همین سیاست کلی، سختگیریهای بیشتری در زمینهٔ ثبتنام دانشآموزان تبعهٔ خارجی صورت میگرفت، چراکه این تصور وجود داشت که تسهیل تحصیل کودکان خارجی سبب بقای آنها و خانوادههایشان در ایران میشود. خوشبختانه در یکدههٔ اخیر، بهویژه پس از صدور فرمان رهبری مبنیبر جواز تحصیل همهٔ کودکان مهاجر اعم از بامدرک و بیمدرک در سال ۹۴، میزان این سختگیریها کاهش یافت و بیش از پیش شاهد تحصیل کودکان افغانستانی در مدارس ایران هستیم. با این اوصاف همچنان برخی کجسلیقگیها و نگرشهای منفی برخی نهادهای دولتی به مهاجران در بهرهمندی کودکان مهاجر از حق تحصیل سنگاندازی میکند.