پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | بدون عنوان

بایگانی مطالب :

سرنوشت «زاگرس» مسئلۀ ملی نشده است

«قابل توجه مسئولان استان لرستان، آقای استاندار، آقای بخشدار چگنی، آقای فرماندار؛ دَه روز از آتش‌سوزی جنگل‌ها و مراتع چگنی می‌گذرد و هیچ‌کس این‌جا سر نزده است.» این جمله‌ را یکی از داوطلبان مقابله با آتش‌سوزی می‌گوید؛ گفته‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی همه‌گیر شده و نموداری از وضعیت زاگرس است. یک گام به عقب برویم؛ آن زمان که باران‌های خوبی در بهار بارید و همه می‌دانستند امسال آتش‌سوزی‌ها بیشتر خواهد بود! یا چند گام پیش‌ازآن؛ به سال قبل و سال‌های قبل‌تر که زاگرس بارها و بارها هم خود سوخت و هم جان داوطلبانی که برای خاموش‌کردن آن رفته بودند را گرفت و به این پرسش برسیم که آیا می‌شد زاگرس طعمۀ حریق نشده و انسان‌هایی هم برای اطفای حریق آن، جان‌ عزیزشان را از دست ندهند؟ در گفت‌وگو با دکتر «رحیم ملک‌نیا» از او دربارۀ راه‌حل حریق در زاگرس پرسیدیم. او در این مصاحبه بیش‌ازپیش بر پیشگیری تأکید کرد و خواستار تبدیل زاگرس به یک مسئلۀ ملی شد.
سرنوشت «زاگرس» مسئلۀ ملی نشده است

۶ میلیون هکتار جنگل زاگرسی در خطر نابودی است

جنگل‌های زاگرسی که با شش میلیون هکتار وسعت در یازده استان واقع شده‌اند، نقش مهمی در چرخۀ اقتصاد و امنیت غذایی کشور دارند. از جمله اهمیت این رویشگاه‌ها، تأمین چهل درصد آب شیرین کشور است. باوجوداین، بیش‌از چهارده سال است که پدیدۀ خشکیدگی (زوال) بلوط‌ها، دامن جنگل‌های زاگرسی را گرفته و بر اثر این پدیده حدود دو میلیون هکتار از این رویشگاه‌ها تخریب شده و درحال احتضارند؛ روندی که همچنان ادامه دارد. این درحالی‌است‌که، شماری از کارشناسان می‌گویند، تداوم وضع موجود باعث نابودی جنگل‌های زاگرسی در آیندۀ نزدیک می‌شود. «دکتر سودابه احمدعلی کروری»، پژوهشگر منابع‌طبیعی و محیط‌زیست، اما نظر دیگری دارد. او می‌گوید: «با وجود همۀ مشکلاتی که بر سر راه احیای جنگل‌های زاگرسی وجود دارد، می‌توان با تشکیل کارگروه‌های تخصصی، مدیریت اکوسیستمی و مشارکت جوامع بومی، این رویشگاه‌ها را نجات داد.» درعین‌حال تأکید می‌کند: «اگر تعلل کنیم، نابودی جنگل‌های زاگرسی حتمی است.»
۶ میلیون هکتار جنگل زاگرسی در خطر نابودی است

مجازات ناچیز آتش‌‌افروزان جنگل‌ها

|پیام ما| از سه هفتۀ قبل، آتش، ارتفاعات استان فارس را رها نکرده. ارتفاعات «ورمال» در کوهمره‌سرخی، تا دیروز عصر هم در آتش می‌سوخت و به‌گفتۀ «بهمن ایزدی» فعال محیط‌زیست منطقه، «نیروهای منابع‌طبیعی نیم‌ساعت پس از خاموش‌کردن آتش توسط نیروهای بومی، به دامنۀ کوه رسیدند.» آتش امسال زودتر و تندتر راهش را به زاگرس باز کرده و باوجودآنکه تابستان هنوز نرسیده، خبرها از گسترۀ زاگرس نگران‌کننده است. دراین‌میان، سخنگوی سازمان مدیریت بحران گفته: دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی به استانداران برای شناسایی عاملان آتش‌سوزی عمدی نامه زده‌اند. اتفاقی که به گفتۀ ایزدی، انداختن مسئولیت به‌گردن دیگری است. «سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی خود باید ستادی تشکیل دهند و به شناسایی عاملان آتش‌سوزی بپردازند و دستگاه قضا هم با جدیت وارد عمل شود.»
مجازات ناچیز آتش‌‌افروزان جنگل‌ها

جنگلداری اجتماعی طرحی برای نجات جنگل‌های زاگرس

رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان منابع طبیعی بر لزوم انجام جنگلداری اجتماعی و جلب مشارکت محلی برای کاهش تخریب جنگل‌های زاگرس تاکید کرد.
جنگلداری اجتماعی طرحی برای نجات جنگل‌های زاگرس

بودجه؛‌ حیاط خلوت کارگزاران

مردم علاقهٔ چندانی به خواندن و دانستن بندهای لایحه و قانون بودجهٔ سالانه کشور نشان نمی‌دهند و درعین‌حال، دولت و مجلس هم گرایشی به مشارکت مردم و نهادهای مدنی در روند بودجه‌ریزی سالانه ندارند؛ هرچه سطح آگاهی مردم و نخبگان از چند‌وچون درآمدها و هزینه‌های سالانهٔ کشور کمتر باشد، «حیاط خلوت» کارگزاران به‌ویژه در بخش هزینه‌کردها گسترده‌تر و بزرگتر است.
بودجه؛‌ حیاط خلوت کارگزاران

زاگرس، قربانی درآمدزا نبودن

قتل‌های‌‌ سریالی درختان بلوط زاگرس‌ تک عاملی نیست. اینکه یک گزینه مثل آفت را متهم بدانیم و بعد با انواع و اقسام آفت‌کش‌ها به جان درختان بیفتیم و بقیهٔ گونه‌ها را هم از بین ببریم،‌ تنها پاک کردن صورت مسئله است. «رحیم ملک‌نیا»، عضو هیئت‌علمی‌ گروه جنگلداری دانشگاه لرستان معتقد است آنچه هر سال در زاگرس اتفاق می‌افتد‌، به رهاشدگی این عرصه‌ها برمی‌گردد. به‌گفتهٔ او، ما در ایران برنامهٔ بلندمدتی برای مدیریت زاگرس نداریم و آنچه انجام می‌شود طرح‌های مقطعی است که راه به جایی نمی‌برند.
زاگرس، قربانی درآمدزا نبودن

«نان بلوط» زاگرس را عقیم می‌کند

«نان بلوط» بهانهٔ جدید برداشت از زاگرس است. در راستای تأمین «امنیت غذایی» و به‌بهانهٔ «خودکفایی» این‌بار قرار است بلوط‌ها از سطح جنگل‌های زاگرس جمع‌آوری شوند. جنگل‌هایی‌ که دهه‌هاست زیر بار انواع فشار‌ها از قبیل چرای بی‌رویهٔ دام،‌ تغییر کاربری، گردوغبار، زغال‌گیری، حریق‌‌، آفت و ... نفسشان به شماره افتاده است.
«نان بلوط» زاگرس را عقیم می‌کند

افزایش همیشگی قاچاق چوب

|پیام ما| فقط هفت ماه از سال گذشته است و آمار تکان‌دهنده‌ای از قاچاق چوب اعلام شده است. سازمان منابع‌طبیعی اعلام کرده است که ۱۰ میلیون مترمکعب چوب فقط به قصد رفع نیاز جامعهٔ محلی مصرف می‌شود و این، علاوه‌بر شش میلیون مترمکعبی است که برای رفع نیاز کارخانه‌های صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد. کنترل استخراج غیرمجاز چوب درحالی در کشور به‌دشواری انجام می‌شود که در اکثر موارد مبدأ و مقصد چوب برداشت‌شده مشخص است. بنابه آمار این سازمان شش ماه اول سال گذشته حدود دو هزار و ۵۳۹ مترمکعب قاچاق چوب در کشور صورت گرفت و امسال در شش ماه اول سال حدود سه هزار و ۸۵ مترمکعب چوب قاچاق شده است. بر این اساس، کشف قاچاق چوب نسبت به سال گذشته ۲۲ درصد افزایش یافته است. عددی که در محاسبهٔ تخریب جنگل به نسبت زایش آن بسیار بالاست. آنچه بیش‌ازپیش می‌تواند نگران‌کننده به نظر برسد این است که طی سال‌های گذشته به‌ویژه از ابتدای دههٔ ۹۰ قاچاق چوب هر سال به نسبت سال قبل از آن با افزایش ۱۰ درصدی روبه‌رو بوده است. این آمارها یعنی جنگل‌های ایران به‌صورت مستمر و با سرعت قطع می‌شوند و از بین میٰ‌روند.
افزایش همیشگی قاچاق چوب

حصار سنگی پای ریشه‌های بلوط

تصاویر، بیل مکانیکی بزرگی را نشان می‌دهد که سنگ‌ها را به کنار ریشه‌های از خاک بیرون افتاده بلوط می‌برد. اینجا «الگن» است. منطقه‌ای در ۷۰ کیلومتری مرکز شهرستان کهگیلویه و از توابع بخش «چاروسا» که از دو سال قبل پروژه‌ای به نام «ریشه در باد» در آن اجرایی شده. به این ترتیب بنیاد الگن با جمع‌آوری کمک‌های مردمی، ریشه بلوط‌های از خاک بیرون‌زده را با دورچین کردن سنگ محصور می‌کند تا «مانع افتادن آنها و فرسایش خاک» شود. پروژه اما مخالفانی هم دارد. بسیاری این کار را دستکاری در اکوسیستم منطقه، فریب دادن اذهان و ورود بیل مکانیکی و تجهیزاتی از این دست به مناطق بکر زاگرس را اشتباهی فاحش می‌دانند. اتفاقی که در طولانی‌مدت نه تنها باعث حفاظت از بلوط نخواهد بود که اذهان را از انجام کارهای اصولی و پیگیری مشکلات اصلی زاگرس دور خواهد کرد.
حصار سنگی پای ریشه‌های بلوط

جنگل ز پای افتاد

بررسی وضعیت جنگلها و مراتع ایران در سالی که گذشت
جنگل ز پای افتاد