بایگانی مطالب : آب
دریا را مثل کف دست میشناسیم
یکدیگر را صیاد صدا میکنند، مانند صیادان مرد. گرفتن مجوز نه آنان را خوشحال میکند و نه مضطرب. مشکلات آنان همان است که عموم صیادان کشور تجربه میکنند: بیمه ندارند، هزینههای کار زیاد است و مخارج بالا. بنزین سهمیهای گیر نمیآید و مانند همیشه ماهی در دریا کم است. از نظر آنها هیچکدام اینها ربطی به زن بودنشان ندارد و دولت باید مشکلاتشان را حل کند و دست از وعده دادن بردارد. هر چند به تازگی خبری منتشر شد که از صدور مجوز کار برای زنان صیاد در جزیره هنگام حکایت داشت و خشنودی برخی را انگیخت. اما وقتی به سراغ این صیادان میرویم متوجه میشویم که سالهاست صیادی پیشه آنهاست و صدور مجوز برای آنها مزیت به حساب نمیآید و به دور از تفاوتهای جنسیتی مشغول کارند.
«کاسپین» یا «خزر»
خاک ایرانشهر را از شمال، بزرگترین پهنهٔ آبی زمین در خشکیها، «دریاچهٔ فیروزهفام کاسپیان» و از جنوب، «خلیج همیشه پارس» در برگرفته است. از نیلگون خلیج همیشه پارس و دریای مَکُران» بسیار گفته و شنیده شده. شوربختانه که دربارهٔ «کاسپیان»، این بنیانِ استوار فروریزش باران و رویش جنگلهای سرزمین هیرکان، کمتر گفته و نوشتهایم. هر دوی این پهنههای آبی درگیر چالشهای سیاسی، اقتصادی، مرزبندی و همچنین چالشهای فرهنگی و هویتی هستند و از این نگاه همدرد و همداستان. اگرچه خلیج فارس، همیشهٔ تاریخ در برابر دستدرازیهای بیگانگان و آزمندیهای مرزی و فرهنگی و هویتی بیگانگان از پشتیبانی درخور و شایستهٔ همهٔ مردم این سرزمین برخوردار بوده است، ولی شوربختا که دریای شمالی ایران با چراییهای ناشناخته، در برابر زباندرازیها و دستدرازیهای مرزی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و هویتی رواشده به آن، همچنان بیپشتوانه و تنهاست. از فروکاست سهم کشورمان از اندوختههای انرژی بستر دریاچه از سوی دیگران تا سزاوار نپنداشتن نام ایرانی کاسپیان از سوی خودمان و پافشاری بیبنیان بر کاربرد نام اَنیرانی «خزر» بر این نیلگون پهنهٔ آبی، همگی بیانگر تنهایی این بزرگترین دریاچهٔ زمین است.
حال ناخوش خزر
خزر گوهری بود و هست که اگر قدرش را بدانیم، سرمایهٔ بزرگی برای کشور محسوب میشود
دردهای خزر
پروندهای به مناسبت ۲۱ مرداد، روز ملی دریای خزر
استفاده ابزاری از محیط زیست در برنامه هفتم
منتقدان محیط زیستی لایحه برنامه هفتم توسعه میگویند این برنامه پر از کلیگویی و ابهام است، محیط زیست را مهم نشمرده و حتی به قوانین کشور هم بیتوجه است. عصر چهارشنبه هفته گذشته، در همایشی که برای تحلیل این برنامه توسعهای در دانشگاه خاتم برگزار شد، حاضران که اغلب از اعضای انجمنهای علمی و مسئولان محیط زیستی کشور بودند، گفتند که توجه لایحه برنامه هفتم توسعه به محیط زیست بسیار اندک است. آنها بیشتر از ۶ ساعت زیر و بم لایحه را نقد کردند و از نقاط ضعف و قدرتش گفتند و درخواست کردند که مجلس برای اصلاح برنامه به آنها وقتی دو ماهه دهد، و دست آخر نماینده مجلسی که در همایش شورای انجمنهای علمی کشور حاضر بود، به فرجهای پنجروزه راضی شد.
اقتصاد ایران زیر تیغ تغییر اقلیم
با اینکه کشورهای بسیاری سازگاری با تغییر اقلیم را در سیاستگذاری اقتصادی خود گنجاندهاند، چنین رویکردی در ایران کاملاً نادیده گرفته شده است. مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران با انتشار گزارشی درباره لزوم تغییر سیاستهای تجاری مخصوص برای سازگاری با تغییر اقلیم هشدار داده است. بر اساس این گزارش تجارت کالاها و خدمات سازگار با تغییر اقلیم از همین سیاستهاست و باید در تحقیق و توسعه فناوریهای جدیدی سرمایهگذاری شود. این در حالی است که چنین سیاستگذاریای حتی در حاشیه لایحه برنامه هفتم توسعه دیده نشده است. هشدارها اما از افزایش زیانهای اقتصادی ناشی از تغییر اقلیم در طول زمان و روند رو به رشد نابرابری اقتصادی حکایت میکند. این میان کشورهای درحال توسعه در برابر این تأثیرات آسیبپذیر هستند زیرا بیشتر کشاورزی و منابع طبیعی متکی هستند.
تاثیر 85 درصدی رودخانه ولگای روسیه بر خزر
رئیس اداره ایمنی و حفاظت دریایی اداره کل بنادر و دریانوردی گیلان با اشاره به این که ۸۵ درصد آب دریای خزر از رودخانه ولگای روسیه تامین می شود گفت: اگر دبی آب ورودی به خزر از طریق ولگا کاهش پیدا کند، بیشترین تاثیر را در حجم و تراز دریای خزر خواهد گذاشت.
خطر سادهانگاری مسائل با «آب مجازی»
در نگاه نخست منطقی مینماید که محصولات و کالاهایی که به آب زیادی نیاز دارند، در کشورهایی که با کمیابی آب روبهرو هستند تولید نشوند. بنابراین، اگر مصرفکنندگان، شرکتها و دولتها بدانند چه مقدار آب استفاده میشود، میتوانند دربارهٔ اینکه چه چیزی بسازند و بخرند تصمیمات درستی بگیرند. کشورهایی که در وضعیت کمیابی آب به سر میبرند، بهجای استفاده از منابع محدود خود میتوانند به واردات «آب مجازی» فکر کنند. آب مجازی آبی است که برای تولید کالا در جاهای دیگر استفاده میشود.
آذربایجان و کویرهای بدون گردشگر
آذربایجان به واسطهٔ داشتن کوههایی همچون سبلان، سهند، بزقوش، میشوداغ و بسیاری از کوههای با ارتفاع بیش از ۳۰۰۰ متر و نیز وجود جنگلهایی از منطقهٔ قفقاز در نقشههای جغرافیایی و افکار عمومی به منطقهای سرسبز، کوهستانی و سردسیر تبدیل شده است. سالی نیست که این مناطق از نعمت برف و باران بینصیب نباشند و یکی دو ماه از تابستان را برف نداشته باشد. لذا با این اوصاف، وجود یک کویر در دل آذربایجان تعجب برانگیز است. کویری زیبا و منحصر به فرد در دل این کوهستانها چشم هر بینندهای را به خود خیره کرده است.
بغض دامداران میانکاله
«زمین را از ما گرفتند و دورش فنس کشیدند. هر چه گفتیم حرف ما را گوش ندادند. ما را به چراگاه گوسفندانمان راه نمیدهند و میگویند این زمین شورهزار و بایر است. آنجا چراگاه دام ما بود. حالا گوسفندان ما در مضیقهاند.» مرد راه پنج ساعته «للهمرز» بهشهر تا بلوار کشاورز تهران را آمده تا در جمع فعالان محیط زیست از آنچه پتروشیمی میانکاله بر سر دامداران مرتع حسینآباد و للهمرز آورده بگوید. او شاهد زنده حاصلخیزی زمینی است که بیش از ۶۰ مرتعدار دارد اما بیتوجه به حقوق مردم بومی، به سرمایهگذاران پتروشیمی میانکاله واگذار شده است.