نتایج جستجو برای: وضعیت جوی تهران
خط قرمز های مداخله در جامعه محلی
عمر فعالیتهای داوطلبانه در سرزمین ایران به درازای تاریخ است. مقصود از فعالیت های داوطلبانه البته صرفا اشکال مدرن فعالیت مدنی نیست. بلکه اشکال سنتی این نوع فعالیت ها در تاریخ جوامع قابل ردیابی است. چنانکه به گفته مرتضی فرهادی، مردمشناس، فرهنگ «یاریگری» و «دیگریاری» در سرزمین ایران عمری بلند دارد. او در آثارش کوشیده با رد نظریه «فردگرایی ایرانیان» نمونههایی از کوششهای جمعی نشان دهد که ایرانیان اهل کار گروهی بودهاند و میل به «فردگرایی» کنونی حاصل کژتابیهای توسعه در ایران است. اما در جهان اکنون مختصات کار داوطلبانه و زمینههای موفقیت و موانع آن متفاوت از تجربههای تاریخی است. در جامعهای که بسیاری پذیرفتهاند «ایرانیان اهل کار گروهی نیستند» یا این انگاره تبلیغ و باتولید میشود که «همه به فکر خویشاند و باید کلاه خویش را چسبید»؛ هنوز هم کسانی هستند که به فرهنگ داوطلبی پایبندند و در این راه به سهم خویش میکوشند. اما فعالیتهای داوطلبانه هم باید از استانداردهای مشخصی پیروی کند و اینکه هر فرد داوطلبی با نیت خیر دست به مداخله اجتماعی بزند لزوما موثر نخواهد بود. شنیدن یافتهها و آموختههای کار داوطلبانه از زبان کسانی که سالهاست در استان سیستان و بلوچستان به عنوان یکی از مناطق هدف فعالیت میکنند میتواند بخشی از این حساسیتها و نکات مهم را هویدا کند. پلتفرم «روستاتیش» به عنوان یک «کارآفرین اجتماعی» در زمینه توسعه و فروش محصولات روستایی فعالیت میکند و بخشی از ماموریتش را به توانمندسازی جوامع روستایی اختصاص داده است. «روستاتیش» تلاش میکند از طریق فروش محصولات روستایی به مخاطبان خود، آنها را در انجام پروژههای توسعه روستا شریک کند. این پلتفرم هفته گذشته نشست «فرصتها و چالشهای فعالیت داوطلبانه با تمرکز بر استان سیستان و بلوچستان» را برگزار کرد تا فعالان اجتماعی بیش از پیش از دغدغهها و تجربههای یکدیگر آشنا شده و در حوزه فعالیتهای داوطلبانه عملکرد بهتری داشته باشند. این نشست با حضور حکیم پادهبان، نسرین خضری، کمال میهندوست، فرزاد میرشکاری و شرمین نادری بهعنوان میهمانان ویژه و جمعی دیگر از فعالان اجتماعی برگزار شد. «پیام ما» گزارش خلاصهای را از دیدگاههای مطرح شده در این نشست منتشر میکند.
«یداالله سحابی» و توسعه زمینشناسی قبل و پس از کودتا
خط قرمز های مداخله در جامعه محلی
«یداالله سحابی» و توسعه زمینشناسی قبل و پس از کودتا
آب و فرونشست دو ابر چالش کشور
درحالیکه مسئلهٔ کمآبی به پهنهٔ ایران، همهٔ شهرها، روستاها دشتها و حتی پهنههای آبی و تالابی کشور را فراگرفته است و ناترازی آب حتی با وجود حذف سهم محیط زیست و طبیعت، هر روز بیشتر از پیش میشود، بهنظر میرسد که دولتها هنوز و در آستانهٔ برنامهٔ هفتم توسعه نتوانستهاند راهحلی برای مقابله با این چالش بزرگ پیدا کنند. باوجوداین، جامعهٔ متخصصان و کارشناسان غیردولتی، همچنان تلاش میکنند تا با ارائهٔ راهحل و برنامه، از شکلگیری فجایع ناشی از بیآبی جلوگیری کنند. مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب ایران اینبار در نشستی با موضوع بازتخصیص آب و نقشهراه آبی کشور بهصراحت اعلام کرده است که مسیر آبی کشور درصورت تداوم به همین شیوه به بیراهه میرسد.براساس اعلام مرکز مطالعات راهبردی کشاورزی و آب اتاق ایران، کل منابع آب تجدیدشونده ۱۰۳.۱ میلیارد مترمکعب است که ۹۴.۴ میلیارد مترمکعب آن برداشت میکنیم؛ یعنی ۹۰ درصد پتانسیل تجدیدپذیر را مصرف میکنیم.
آب و فرونشست دو ابر چالش کشور
باغفروشی راه اداره شهر نیست
شهردار تهران بارها گفته «ساختوساز در شهر قفل شده است» و قصد دارد لایحهای جدید برای صدور مجوز ساختوساز در باغات شهر را به تصویب شورای شهر برساند. هنوز کسی از چندوچون دقیق این لایحه خبر ندارد، اما همان مقدار که از مفاد این لایحه به بیرون راه یافته، صدای بسیاری را درآورده است. خیلیها آن را ادامهٔ طرح «برجباغها» در دههٔ ۱۳۹۰ میدانند و بعضی میگویند که لایحهٔ جدید، ابعاد تخریبی بیشتری نسبت به طرح برجباغها دارد. بهنظر میرسد برخی اعضای شورای شهر هم مخالفتی با آن ندارند. همین شد که برخی اعضای سابق شورای شهر تهران به مطرح شدن این لایحه انتقاد کردند. از آن جمله، «محمد حقانی»، عضو چهارمین دورهٔ شورای شهر و معاون اسبق خدمات شهری شهرداری تهران در دهه ۱۳۷۰ است. با او در دفترش، حوالی چهارراه پارکوی تهران به گفتوگو نشستیم. جایی مشرف به محلهٔ الهیه که حالا ساختمانهای بلندمرتبه و گرانقیمت بهجای باغهای سابق این محله قد علم کردهاند. حقانی باغات را «ژن برتر» شهر میداند و معتقد است روند تخریب قانونی باغات از زمان طرح برجباغها آغاز شد و «این تهران تفتیده» را روی دستمان گذاشت. او البته نگاه مدیران شهرداری دورههای مختلف به مدیریت شهری را در این وضعیت مؤثر میداند و میگوید «الان شورای شهر یعنی هیچ!» در میان گفتوگو هر از گاهی نگاهش به بیرون میافتد و برای اشاره به وضعیت تهران، به برجهای الهیه اشاره میکند؛ جایی که تا چشم کار میکند، هیچ درخت و باغی دیده نمیشود و فقط ساختمان است و برج.
باغفروشی راه اداره شهر نیست