پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فاطمه یوسفی
فاطمه یوسفی

فاطمه یوسفی

روزنامه‌نگار

من یک «شوتی» هستم

فاطمه یوسفی

۹ آبان ۱۴۰۲

من یک «شوتی» هستم

«دوستان در لامرد کمین زدن. یک سمند گشت راه را پلمپ کرده. وارد حوزه نشید. تا زمانی که خبر ندادم از جاساز بیرون نیایید.» «ابراهیم» این پیام را در گروه «نان‌آوران» می‌فرستد و به «نسرین» زنگ می‌زند که «آیه‌الکرسی» بخواند تا این بار که بارشان لاستیک است، به «قفلی» نخورد. «همان‌طور که چشمان سُرخم را تیز کرده‌ام، همه حواسم برای پاییدن مامورها به آن سمت جاده است. ساعت نزدیک به سه صبح است. ماموران را تا پایگاه نیروی انتظامی تعقیب می‌کنم. مطمئن که می‌شوم ماشین را در پایگاه پارک کرده‌اند، به راننده‌هایم زنگ می‌زنم که جاده باز شد. چراغ‌ها را روشن کنید و سریع شوتش کنید.» همین‌طور که مرد در حال تعریف این خاطره است، همسرش بساط چای و میوه را آماده می‌کند. اسمشان را در این گزارش، «ابراهیم» و «نسرین» می‌گذاریم. دو سال از ازدواجشان می‌گذرد و خانه اجاره‌‌ای و نقلی‌شان هنوز رنگ‌وبوی زندگی تازه‌عروس و دامادها را می‌دهد.