بایگانی
سرنوشت قنات مسدود شده در گود هتل هجرت
سرنوشت قنات مسدود شده در گود هتل هجرت
سوگل دانائی | تهران 485 گود دارد که حدود 20 درصد آنها پرخطر محسوب میشوند. این آخرین آماری است که افشین حبیبزاده، عضو کمیسیون عمران و حملونقل ترافیک شورای شهر تهران چندی پیش درباره تعداد گودهای پایتخت اعلام کرد. حفرههایی با ابعاد چند ده متری یکی از معضلات این روزهای شهرند که حضور بلاتکلیفشان در پایتخت گاه موجب نشست زمین و آسیب به جدارههای ساختمانها میشود. گودهای بلاتکلیف اما باید پر شوند. شورای شهر تهران آخرین اولتیماتومها را چند ماه پیش به صاحبان گودها و شهرداران مناطق داده بود. یکی از این گودها، گود موسوم به هتل بینالمللی تهران در خیابان سیدخندان است. هتلی که در زمان جنگ تحمیلی ایران پناهگاه شماری از جنگزدگان بود. بعد از جنگ ساختمان هتل به محل تجمع معتادان متجاهر مبدل شد، زمینش به دست یکی از هولدینگهای شرکت مخابرات افتاد و مقرر شد تا به جای آن ساختمان بلند مرتبهای بنشیند. ساختمانی که اکنون بعد از گذشت بیش از 10 سال خبری از آن نیست. گودی که حین حفر شدن یک مشکل محیطزیستی بزرگی در منطقه 7 ایجاد کرده بود.
محمد سالاری، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر تهران درباره گود هتل بینالمللی که به هتل هجرت هم شهره است، به روزنامه «پیامما» گفت: «این گود یکی از گودهای نسبتا پرخطر در تقاطع خیابان شریعتی و سیدخندان است که در مکان پرتردد مردم و اتومبیلها قرار گرفته و از دوره گذشته مدیریت شهری بلاتکلیف است.» او تاکید کرد: «برای اولین بار در دوره چهارم دوره شهری متوجه گودبرداری در این محل شدم بعد از بررسیها مشخص شد اساسا برای این پروژه علیرغم اینکه رای کمیسیون ماده 5 مبنی بر 25 طبقه به صورت ساختمان بلند مرتبه اخذ شده اما پروانه ساختمانی در منطقه صادر نشده است و با یک دستور یا پیش پروانه مالک آنجا که ظاهرا یکی از هولدینگهای وزارت ارتباطات هم است نسبت به گودبرداری اقدام کرده است.»
این اما تمام ماجرا نیست، گود منطقه 7 شهرداری تهران یک مشکل محیطزیستی هم داشته و آن برخورد آن با یک قنات پر آب بوده است، عضو شورای شهر تهران در اینباره گفت: «گزارشهایی که به ما واصل شد مبنی بر این بود که در زیر این گود قناتی پر آب عبور میکند، به حدی که اگر یک اتومبیل در قنات قرار بگیرد، میتواند آن را با خودش حمل کند و ببرد. مشخص شده بود که بدون توجه به این موضوع سرمایهگذار ملک عملیات گودبرداری انجام داده و قنات به بیراهه رفته و در اصل مسدود میشود.»
او ادامه داد: «با پیگیریهای میدانی ما عملیات گودبرداری متوقف شد و شهرداری منطقه، مالک گود را ملزم کرد که نسبت به ساماندهی قنات زیرسطحی اقدام کند و نسبت به انتقال مسیر قنات به نحوی هیچگونه آسیب به دبی آب ورودی وارد نکند، اقدام کند.» سالاری با اشاره به تازهترین بازدید خود از منطقه درباره آخرین وضعیت این قنات گفت: «گزارش شهردار منطقه گویای این بود که مبتنی بر اصول فنی و تحت نظر اداره مسیلها این اتفاق صورت گرفته گرچه قرار شد که ما خودمان شخصا بازدیدی از فضای زیرسطحی داشته باشیم.»
سرنوشت گود هتل تهران اما چه میشود، این پرسش دیگری است که سالاری در توضیح آن میگوید: «باتوجه به اینکه پروانه ساختمانی برای پروژه گرفته نشده و اساسا الان هم ضابطه بلندمرتبهسازی لغو شده بهرغم اینکه آنها سابقه کمیسیون مصوبه ماده 5 را دارند اما چون پروانه ساختمانی هنوز نگرفتند بایستی پروانه ساحتمانتی که صادر میشود مبتنی بر مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری ایران باشد که الان دیگر مصوبه بلند مرتبه نمیدهند ما از شهرداری منطقه خواستیم تا در خصوص صدور مجوز به آن توجه داشته باشند و براساس ضوابط ملاک عمل حال حاضر پروانه صادر شود.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا مالک تاکنون تلاشی برای اخذ پروانه نکرده است نیز گفت: «به نظر میرسد که مشکلات مالی در این میان وجود دارد شهرداری هم میگوید درست است عوارض پرداخت کردهاید اما پروانه ندارید و برای گرفتن پروانه سامانه بر اساس نرخ امروز محاسبه میشود و ما به تفاوتی دارد که آنها نمیخواهند پرداخت کنند، اما به نظر باید همین را به فال نیک گرفت که باعث میشود ما شاهد یک ساختمان بلند مرتبه نباشیم.»
ظرف یکی دو ماه آینده سرنوشت خوبی در انتظار این گود نیست، رئیس کمیسیون معماری و شهرسازی شورای شهر میگوید: «شهرداری منطقه قرار شد به صورت قانونی پیگیری کند که اگر اینها ظرف یکی دوماه آینده نسبت به ادامه عملیات ساختمانی مبتنی بر ضوابط اقدام نکردند، نسبت به پر کردن گود اقدام کند.»
دومین نهنگ مرده به ساحل آمد
عضو پروژه حفاظت از پستانداران دریایی: هنوز نمیدانیم علت مرگ این نهنگ 14 متری چیست.
مهتاب جودکی | لاشه دومین نهنگ در ساحل مارینای کیش به گل نشست. درست 10 روز پیش در ساحل سیمرغ یک نهنگ مرده پیدا شد، لاشه آن بدون انجام آزمایش دفن شد و دلیل مرگ آن مشخص نشد. بعد از 16 سال این اولین نهنگی بود که در کیش به گل مینشست و ظهر دیروز، امواج لاشه نهنگ دیگری از گونه «برودی» را به ساحل آوردند. پیگیریهای «پیام ما» نشان میدهد هنوز علت مرگ این نهنگ 14 متری مشخص نشده و به عکس دفعه پیش که جابهجایی با بیل مکانیکی فک نهنگ شکسته بود، این بار قرار است برای سالمماندن اسکلت، کار جداسازی استخوانها در آب انجام شود.
بعد از کشف نهنگهای مرده در ساحل، اولین کار بازرسی فیزیکی است. بعد آزمایشهایی برای بررسی سایر علائم از جمله تاثیر آلودگی در کشتهشدن نهنگها صورت میگیرد.
علت دقیق مرگ نهنگی که کمتر از دو هفته پیش در ساحل سیمرغ پیدا شد، هیچوقت معلوم نشد اما گفته شد که آلودگی دریا، برخورد با شناورها و گیر کردن در تور صیادان به مرگ این حیوانات منجر میشود. نازنین محسنیان، کارشناس اکولوژی دریا و عضو پروژه حفاظت از پستانداران دریایی که روز گذشته برای بررسی لاشه به ساحل مارینا رفته بود، به «پیام ما» میگوید: «ما هنوز نمیدانیم دلیل مرگ این نهنگ چه بوده، چون هیچ اثری از ضربه و آسیب روی آن نبود. ترجیح میدهیم قبل از صحبت درباره علت مرگ، نظر چند متخصص را بپرسیم. لاشه تازه بود و به نظر میرسید که زمان زیادی از مرگش نگذشته است. فقط زبانش باد کرده بود که با ایجاد یک شیار مواد آن را خالی کردیم. توانستیم لاشه را اندازهگیری کنیم و از زوایای مختلف از آن عکس بگیریم. این نهنگ از گونه برودی بود و 14 متر طول داشت.» او اینها را میگوید و تعریف میکند که وقتی گروه با قایق در حال کشیدن لاشه به سوی ساحل بود، جلوی آنها را گرفتند. «نگذاشتند لاشه را به ساحل بیاوریم، گفتند باید روی آب بماند تا صبح چهارشنبه گروهی اسکلت آن را جدا کنند. گویا با محیط زیست هم هماهنگ بودند.» از صحبتهای مریم محمدی، رئیس اداره محیط زیست سازمان منطقه آزاد کیش به نظر میرسد که این بار کار جداسازی لاشه را به پیمانکار سپردهاند: « با توجه به اینکه دفن لاشه در خاک برکیفیت و مقاومت استخوانهای نهنگ تاثیر منفی دارد، این بار، با حمایت بخش خصوصی اسکلت نهنگ در آب از لاشه جدا شده و در ساحل به هم وصل میشود تا جهت استفادههای آموزشی و پژوهشی به موزه پژوهشکده دریایی کیش منتقل شود.»
در تصاویر منتشر شده از نهنگ مرده هم پیداست که لاشه با کمک یک لنگر، روی آبهای کم عمق ساحل ثابت مانده است. اینطور که محمدی گفته برای جداسازی لاشه از اسکلت نهنگ در دریا، سهشنبه شب گروهی متشکل از متخصصان حیات وحش وارد جزیره کیش شدهاند و عملیات صبح چهارشنبه انجام خواهد شد.
رئیس اداره محیط زیست کیش گفته که درباره علت مرگ نهنگ هنوز اطلاعاتی در دست نیست و «پس از انجام بررسیهای اولیه و نمونهبرداری، گونه و علت احتمالی مشخص خواهد شد.» نهنگی که دوم آذر در ساحل سیمرغ کیش پیدا شد را بدون انجام آزمایش دفن کردند. محمدی آن زمان گفته بود چون حدود پنج روز از مرگ این نهنگ میگذشت، لاشه دچار فساد شده و هیچ ضایعهای نداشت، نمونهبرداری ممکن نشد و علت دقیق مرگ هم معلوم نشد. عضو پروژه حفاظت از پستانداران دریایی هم همان زمان به «پیام ما» گفته بود که شلوغی جمعیتی که در ساحل سیمرغ دور لاشه را گرفته بودند، نگذاشت که بررسیها برای یافتن علت مرگ به درستی انجام شود.
رئیس اداره محیط زیست سازمان منطقه آزاد کیش گفته که ساعت 14 و 30 دقیقه از نزدیکشدن این لاشه به ساحل شرقی مطلع شده و چون این بار هم مثل دفعه پیش محل به گل نشستن نهنگ ساحلی پرتردد بوده، برای جلوگیری از انتشار بوی نامطبوع لاشه را به ساحلی خلوت انتقال دادهاند.
پیش از این حبیب مسیحی تازیانی، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان هرمزگان به «پیام ما» گفته بود که عامل اصلی مرگ نهنگها آسیب دیدگی در اثر برخورد با شناورهای خلیج فارس است: «ما نهنگهای به گل نشسته نداریم. نهنگی نداریم که سالم بیاید و در اثر جزر و مد یا شرایط خاص به گل بنشیند. بیشتر نهنگهایی که به ساحل آمدند، به نحوی آسیب دیدند و در اثر برخورد با شناورهای خلیج فارس و دریای عمان این اتفاق افتاده است.»
به گفته او این موارد انگشتشمار است و سازمان برنامه خاصی برای مقابله با این موضوع ندارد. گروه حاضر که لاشه نهنگ مرده را بررسی میکرد، شاید تنها گروه فعال در حفاظت از پستانداران دریایی است. آنها بر حفاظت و آموزش تمرکز دارند و سال 89 شبکه ملی امداد و نجات پستانداران دریایی را به راه انداختند و در سواحل جنوبی به گروههای محیط زیستی و مردم محلی آموزش دادهاند که وقتی نهنگی به گل نشست، چه کنند. این سومین نهنگ مردهای است که در طول 16 سال گذشته در کیش به ساحل رسیده اما چنین اتفاقی در سواحل دیگر بیشتر رخ میدهد و ساحل جاسک از پرخبرترین سواحل است. با این همه سازمان حفاظت محیط زیست چندان علاقمند به کمک در این حوزه نیست و حتی آمار دقیقی از موقعیت مکانی و جمعیت نهنگهای دریای جنوب وجود ندارد. به گفته محسنیان حتی گروههای فعال امکانات ساده را هم در اختیار ندراند؛ مثل تسمههای حمل دلفین و نهنگ یا برانکاردهای مخصوص حمل این حیوانات.
به گفته مدیر کل محیط زیست استان هرمرگان هم برنامههای سازمان برای آموزش در این حوزه در حد بروشور و کلاسهای آموزشی مجازی بوده است: «ما امسال یک آموزش را به صورت کلی و مجازی دادیم و از اعضای تعاونیها دعوت کردیم که این آموزشها را انتقال دهند. بروشورهای آموزشی را با کمک شیلات بین لنجها هم توزیع کردیم تا بدانند در زمان صید چه مهارتهایی را لحاظ کنند.» دلیل مرگ نهنگها در کیش هنوز معلوم نیست اما در این چند ساله آسیب فیزیکی در اثر برخورد پروانه کشتی بیشترین دلیل مرگ نهنگها در سواحل جنوبی کشور بوده است
حفاظت، از الزامات توسعه است
یادداشتی از علیرضا محمدی عضو هیئت علمی گروه علوم و مهندسی محیط زیست، دانشکده منابع طبیعی جیرفت
انتخاب کارآمد و مدیریت مناطق حفاظت شده یکی از مهمترین راهکارها برای حفاظت پایدار از تنوع زیستی در برابر تخریبهای شتاب زده بشر است. این تخریبها بر اثر توسعه ناپایدار، ایجاد بدون ملاحظه شبکههای جادهای، گسترش زمینهای کشاورزی و تخریب جنگلها در سراسر کشور به وجود آمده است. تمام الگوهای مناطق حفاظت شده در دنیا هم تنها برای حفظ تنوع زیست محیطی و رسیدن به توسعه پایدار است. شبکه مناطق حفاظت شده کشور، بر مبنای حفاظت از گونههای بزرگ جثه و شکاری مثل خرس، قوچ، میش و پلنگ و یوزپلنگ تعریف شده است،
در صورتی که امروزه در دنیا به سمت برنامه ریزی سیستماتیک در این زمینه حرکت کردهاند تا مناطق انتخاب شده، کل گونههای حیات وحش را پوشش بدهد.
حدود 11 درصد از وسعت کشور را مناطق حفاظت شده به خود اختصاص داده است اما طبق کنوانسیونهای بین المللی همه کشورها باید تا سال 2020 به 17 درصد مساحت کشور برسند.
کشور ما برای رسیده به این نقطه 6 درصد کم دارد و ما باید شبکه حفاظت شده کشور را برای افزایش کارایی حفاظت از تنوع زیستی، به صورت سیستماتیک گسترش دهیم. اما متاسفانه درک درستی از ارزیابی پراکنش حیات وحش و گونههای مختلف گیاهی وجود ندارد، بهویژه درباره خزندگان و کوچک جثهها دچار کمبود اطلاعات هستیم، بنابراین لازم است علاوه بر رفع کاستی شبکههای محیط زیستی حفاظتی، سطح حفاظت را با کمترین هزینه افزایش دهیم. در معرفی مناطق حفاظت شده جدید نیز باید پس از جمعآوری اطلاعات گونههای جانوری، مکانهای مناسب را برای آنها تعیین کنیم و اهداف حفاظتی نیز بر اساس آن تعیین شود.
کشورهای اروپایی در این زمینه، بر اساس اطلاعات جامعی که از فون و فلور مناطق مختلف کشورشان دارند، حرکت میکنند اما در کشور ما پراکنش بسیاری از دوزیستان در معرض خطر و بسیاری از گونههای جانوری نادر، خارج از مناطق اتفاق میافتد. اگر بخواهیم طبق کنوانسیونهای جهانی پیش برویم؛ باید به این مسئله توجه کنیم.
یکی از معضلات دیگر در مناطق حفاظت شده فعلی، عدم حفاظت از کریدورهای زیستگاهی است به ویژه کریدورهای زیستگاهی گونههای در معرض انقراض.
این کریدورها، اغلب خارج از منطقه حفاظت شده قرار دارد، بنابراین نیاز است که به ارتباطات بین شبکهای توجه شود و مناطق انتخاب شده برای حفاظت، به هم نزدیک باشند.
تحقیقات سال 97 در دانشگاه تهران از توسعه شبکه مناطق حفاظتی نشان میدهد که به طور متوسط کمتر از 13 درصد زیستگاههای جانوران داخل مناطق فعلی است و در خارج از مناطق، پتانسیل بالایی برای حضور گونههای جانوری وجود دارد بنابراین لزوم افزایش کارآمد حفاظت تنوع محیط زیستی بر میگردد به این که «مناطق را با چه الگویی انتخاب می کنیم.»
مشاهدات نشان میدهد که بسیاری از مناطق حساس حفاظت شده که گونههای در معرض خطر دارند، توسط جادهها محصور شدهاند
و حتی مرز برخی از این مناطق با جاده مشخص شده است و تنها 30 درصد از مناطق چنین شرایطی را ندارند. به عنوان مثال احداث جاده اصفهان به شیراز از چند سال گذشته در حال انجام است؛ جادهای که فقط یک ساعت و نیمه مسافت را کم میکند اما در طول مسیر از قلب جنگلهای بلوط زاگرس، حتی از درون و حاشیه استان فارس عبور میکند و اثرات بدی بر منطقه میگذارد. ارزیابی اثرات توسعهای برای بسیاری از طرحها، انجام میشود اما به ارزیابی بوم شناختی توجه نمیشود، در واقع فقط ارزیابی اقتصادی و اجتماعی طرحها را در نظر میگیرند. در صورتی که حفاظت، یکی از الزامات توسعه است. وقتی جادهای ساخته میشود، باید نقطهای هم برای عبور حیات وحش در نظر گرفته شود؛ در غیر اینصورت باعث افزایش تصادفات جادهای میشود. با توجه به کمبود محیطبان، کمبود منابع و بودجه محدودی که سازمان محیط زیست دارد، مناطقی هم که برای حفاظت انتخاب میشود، باید در برابر هزینه کم، کارایی بالایی داشته باشد.
نیاز است که سازمان حفاظت از محیط زیست، با دعوت از متخصصان در این زمینه و جمع بندی مطالعات جامع، مناطق را برای حفاظت و ایجاد تنوع زیستی انتخاب کند.
به جای تصفیه فاضلاب تونل زدند
تجریشی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست: باید آنقدر نامهنگاری میکردیم که قبل از اینکه پروژه به بهرهبرداری برسد جلوی آن را بگیریم، این اشتباه ما بود.
مرضیه قاضی زاده | لقمه را دور سر چرخاندند. گفتند فاضلاب وارد آب میشود و آب آلوده است. همین شد که تصمیم گرفتند آب را از 25 کیلومتر بالاتر بردارند، درست از پشت سد کرج. مجریان طرح انتقال آب کرج به تهران، چراغ خاموش پیش رفتند و تا مدتها حتی محلیها متوجه اجرای تونل انتقال آب نشدند. قرار بود فکری هم برای تصفیه فاضلاب رستورانها و مراکز خدماتی اطراف بکنند، اما نکردند.
تونل انتقال آب از سد کرج به تهران نه طرح ارزیابی دارد، نه مجوز محیطزیست. 15سال پیش هم به هیچ کدام این مسائل توجه نشد. پیش از این حسین محمدی، رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر کرج در گفتوگو با «پیام ما» گفته بود که در سازمان محیطزیست البرز هیچ مجوزی دال بر اینکه این پروژه ارزیابی محیطزیستی شده و یا مجوز گرفته وجود ندارد.
حمید جلالوندی، مدیرکل دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی سازمان حفاظت محیطزیست درباره اینکه این تونل مجوز گرفته یا نه، هیچ اطلاعی ندارد و «پیام ما» میگوید که حتی داشتن طرح ارزیابی هم برای این پروژه مهم نیست: «تونل انتقال آب از سد امیر کبیر برای تهران نیاز به ارزیابی زیست محیطی ندارد. طبق قانون فقط پروژههای انتقال آب بین حوضهای مشمول طرح ارزیابی زیست محیطی هستند.» به گفته او این تونل اگرچه مشمول ارزیابی نیست اما باید مجوز محیطزیست را برای اجرا میگرفت.
پروژه قدیمی بود، ارزیابی نشد
رئیس کمیسیون محیطزیست شورای شهر کرج، حرفهای مدیرکل دفتر ارزیابی اثرات زیست محیطی را رد میکند. او میگوید: «این پروژه شاید از نظر مقررات و آنچه مصوبه دولت است، مشمول ارزیابی زیست محیطی نباشد و در تعریف انتقال آب بین حوضهای نگنجد اما به قدری مهم و ارزشمند بوده که باید ارزیابی میشده چرا که در منطقه حفاظت شده اجرا شده است.» اشاره مستقیم او به آثار و پیامدهای محیطزیستی این طرح است؛ خشکی رودخانه و آلودگی آب. «مجری طرح باید از محیطزیست اجازه میگرفت و مطمئنا محیطزیست هم باید یک مطالعات ارزیابی انجام میداد. پروژهای با این عظمت و آثار و پیامدهای محیطزیستی اگر گزارش ارزیابی نمیخواست، دست کم گزارش اجمالی میخواست.»
پر واضح است که هیچ اطلاعاتی در خصوص تونل انتقال آب از سد کرج در سازمان محیطزیست موجود نیست. مدیر کل محیطزیست البرز در این خصوص حاضر به مصاحبه نیست و معتقد است که مقامات بالاتر باید پاسخگو باشند.
سرانجام مسعود تجریشی، معاون محیطزیست انسانی سازمان محیطزیست در گفت وگو با «پیام ما»، مجوز نداشتن این تونل را تایید میکند. تجریشی به «پیام ما» میگوید: «من با آقای حکیمی صحبت کردم، ایشان هم مستنداتی نداشت. در سیستم ما هم که بررسی کردند، گفتند اصلا چیزی درتهران نیست؛ چرا که این تونل از پروژههای مشمول ارزیابی نبوده است.» او میگوید ده سال پیش خیلی از پروژهها مشمول ارزیابی محیطزیست نشدهاند: «ما خیلی از پروژهها را از ده سال پیش گفتیم که مشمول ارزیابی میشود؛ یعنی اگر پروژه قدیمی باشد اصلا مشمول ارزیابی هم نبوده است.»
کوتاهی محیطزیست عامل اجرای پروژه بود
تجریشی کوتاهی سازمان محیطزیست در خصوص این پروژه را میپذیرد: «ما به عنوان سازمان محیطزیست باید اینقدر نامهنگاری میکردیم که قبل از اینکه پروژه به بهرهبرداری برسد نگذاریم این اتفاق بیفتد. این اشتباه ما بوده است. هیچ کس به فکر نسل بعدی در کشور نیست و همه به فکر اکنون هستند. میخواهند مسائل روز خودشان حل شود. بنابراین نگاه نمیکنند که نسل بعدی چه میشود.»
حفر تونل انتقال آب از سد کرج از سال 84 آغاز شد. با این حال تا 6 سال بعد از آن محیطزیست هیچ اقدامی در این رابطه نکرده است. سال 92 بحثهایی صرفا درباره میزان حقابه محیطزیستی مطرح شد. محمدی که آن زمان مدیرکل محیطزیست استان البرز بوده درباره پیگیریهایش میگوید: «قبل از زمان مدیرکلی بنده این پروژه اجرا شده بود. آن زمان ما به حقابه محیطزیستی که وزارت نیرو در نظر گرفته بود اعتراض کردیم. یعنی من در سازمان محیطزیست، استاندار وقت و خانم ابتکار پیگیر این موضوع شدیم و جلساتی را با وزارت نیرو در سازمان محیطزیست برگزار کردیم و قرار شد تا مطالعاتی را دانشگاه تهران در این خصوص انجام دهد.» مطالعات دانشگاه تهران 183 میلیون متر مکعب را برای حقابه محیطزیست در نظر گرفت، دقیقا سه برابر آب تخصیص داده شده از سمت وزارت نیرو. حقابهای که تاکنون تخصیص پیدا نکرده است. از سال 93 به بعد هم هیچ گونه مستنداتی درباره پیگیریهای محیطزیست وجود ندارد. معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست میگوید: «دانشگاه تهران مشاوری بوده که عدد را مشخص کرده، ولی وزارت نیرو و سازمان محیطزیست هیچ وقت عدد را نهایی نکردند. باید دو طرف روی این عدد به توافق برسند. ما باید پیگیری میکردیم و روی همان عدد 183 حداقل ده نامه به وزیر و آقای رییس جمهور میزدیم، ولی این کار را نکردیم.»
تاکید اصلی او بر گرفتن حقابه محیطزیستی است. «مطمئنا وزارت نیرو به بهانه اینکه آب شرب مهم است و شهر تهران باید آب داشته باشد تا چمن را آبیاری کند و مردم خیابان بشویند. میخواهد آب را منتقل کند. وزارت نیرو حاضر نیست که فشار بیاورد تا مردم مدیریت مصرف آب را داشته باشند و این نیاز زیست محیطی را بدهد.» او ادامه میدهد: «اداره کل ما در البرز باید پیگیری کند و به مردم بگوید که در پاییندست نیاز آبی وجود دارد و مردم شهر تهران دارند آب مردم کرج را میبرند.» معاون محیطزیست انسانی وعده میدهد تا در هفتههای بعدی این موضوع با جدیت از سمت سازمان حفاظت محیطزیست پیگیری شود.
تصفیه فاضلاب به سرانجام نرسید
هشت سال است که کار احداث تونل به اتمام رسیده. دلیل فاصله زمانی تا برداشت آب، آماده نبودن تصفیه خانهای بود که حالا آماده شده است. این بار بحث اصلی فعالان محیطزیستی بر فاصله 25 کیلومتری سد کرج تا بیلقان است. دو طرف این فاصله 25 کیلومتری پر است از رستورانها و مراکز خدماتی و گردشگری. در پاییندست سد اقتصاد مردم بر پایه کشاورزی است. اما آبی که وزارت نیرو تخصیص داده تنها 64 میلیون متر مکعب است. دو نکته در این خصوص وجود دارد؛ اول تامین نشدن نیاز آبی مردم پایین دست و دوم ورود فاضلاب روستایی به رودخانه. رودخانهای که بعد از این آب کمتری در آن جریان دارد و همین امر غلظت آلایندگیها را چند برابر میکند.
ورود پساب به رودخانه از همان دو دهه پیش مسئلهساز بود. تجریشی میگوید: «چندین بار اتفاق افتاده بوده که در آب رودخانه کرج از فاصله رهاسازی سد کرج تا بندی که به سمت تهران میآورده، نفت و فاضلاب دیده شود. همین مسئله عامل اصلی اجرای طرح انتقال آب از پشت سد بوده است.»
پیش از این سعید توکلی، مشاور کمیسیون محیطزیست شورای شهر کرج به «پیام ما» گفته بود که فقط تعدادی محدودی از رستورانها و مراکز این منطقه به سیستم تصفیه فاضلاب وصل شدهاند.
شرکت مهندسی وابسته به دانشگاه امیر کبیر از چند سال پیش طرح جمعآوری فاضلاب تمام مجتمعهای خدماتی جاده چالوس را به صورت سیستماتیک کلید زد. طبق قانون واحدهای بزرگ و رستورانها مستقر در منطقه ملزم به نصب سیستم تصفیه فاضلاب شدند. رستورانهای کوچک هم قرار بود تا وقتی تانکرشان پر میشود فاضلابشان را با تانکر منتقل کنند. این طرحهایی هیچکدام به مرحله اجرا نرسید.
به گفته توکلی فقط چند رستوران منطقه این الزامات را رعایت کردند و بخش زیادی از روستاها نیز به سیستم تصفیه فاضلاب مجهز نشدهاند :« 15 سال پیش قرار بود روستاها به سیستم تصفیه مجهز شوند. فاضلاب چهار، پنج روستای بزرگ هم به تصفیه مجهز شد اما طرح به مشکل مالی خورد و متوقف شد.»
آبگرفتگی ناشی از بارندگی باز هم برای خوزستانی ها دردسرساز شد
زندگی روی آب
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب خوزستان: سازمان برنامه هنوز معادل ریالی اعتبارصندوق توسعه ملی برای حل مشکل فاضلاب را پرداخت نکرده است.
سوگل دانائی | خوزستان باز هم در باران غرق شد. برای چندمین بار در سالهای اخیر آب باران به خانههای مسکونی، مراکز تجاری و حتی بیمارستانها راه پیدا کرد. آب تا کمر خانهها و خیابانها رسیده، شهرداری مطابق با ماده 55 قانون مدیریت شهری موظف به ایجاد معابری برای دفع آب سطحی است، اداره آب و فاضلاب هم باید برای جلوگیری از آبگرفتگی از ورود فاضلاب به کانالها جلوگیری کند، در این چهار روز که باران بارید اما هر سازمان علتی برای مقصر ندانستن خودش پیدا کرده است. یکی توان مالی ندارد و دیگری متولی اصلی را خودش نمیداند.
مدیر کل مدیریت بحران خوزستان به رسانهها گفته است، بیشترین آبگرفتگی در مناطقی از اهواز و ماهشهر و امیدیه مشاهده شده است. البته دو روز پیش همزمان با وقوع بارندگیهای سیل آسا، سیلاب خیابانهای شهر آبادان را هم نشانه گرفته بود و آب روان در سطح شهر جاری بود. امید بنعباس، مدیر کل مدیریت بحران استانداری خوزستان در آخرین آمارهایی که به خبرگزاری ایسنا ارائه داده، اعلام کرد که در حال حاضر وضعیت آبگرفتگی در شهر چمران نسبت به بندر امام(ره) بهتر است و بخش زیادی از آب از شهر چمران خارج شده است. تجهیزات مورد نیاز توسط شرکت ملی حفاری و دستگاههای اجرایی در اختیار این شهر قرار گرفت تا آب با سرعت تخلیه شود.» او درباره آخرین وضعیت آبگرفتگی در شهر اهواز نیز گفته بود: «به جز منطقه ۶ و ۸ و بخشی از منطقه ۴، در سایر نقاط شهر اهواز مورد خاصی از آبگرفتگی در معابر اصلی نداریم و در سایر نقاط تنها آبگرفتگی کاسهای وجود دارد.»
میزان نقاط بحرانی بیشتر میشد اگر …
این نخستین بار نیست که خوزستان را آب بر میدارد، استانی که سالها درگیر خشکسالی بود، حالا مدتی است که بارانهای سیلآسا را تاب ندارد، هم در سیل دو سال گذشته و هم در اتفاق کنونی دلایل مختلفی برای این بیتابی عنوان شده است. از جمله جای خالی نظام مدیریت و جمعآوری آبهای سطحی که دربارهاش حرف زیاد زده شده است. عبدالزهرا سنواتی، رئیس شورای شهر اهواز بر این نظر است که برای حل بحران آبگرفتگی در این مقطع زمانی نباید پاسکاری کرد. او به ایسنا میگوید: « مشکل فاضلاب و آبهای سطحی اهواز یک مشکل دیرینه است، شرکت آبفا در حد توان و بودجه عادی خود حتی قدرت نگهداشت شبکه فعلی خود را ندارد. زمانی که در شرایط تابستانه و بدون بارندگی ۴۰۰ خیابان اهواز گرفتگی و پسزدگی فاضلاب دارند، در ایام بارندگی چه انتظاری باید از این شرکت داشته باشیم؟»
او در بخش دیگری از صحبتهایش شهرداری را هم مبرا دانسته و گفته: «علیرغم وجود انتقادات به عملکرد شهرداری اما این نهاد عمومی غیردولتی در قالب طرح مصوب شورا و در چارچوب بودجه مصوب خود عملکرد خوبی داشته و شهرداری برای بیش از ۲۰ پروژه که به آن متعهد شده بود بدون دریافت یک ریال از دولت و از جیب مردم به کمک آبفا آمد. اگر این تلاشهای مدیریت شهری و زحمات مجموعه آبفا در طول این مدت نبود، میزان نقاط بحرانی و مانده آبها و ورود آب به منازل از سال گذشته هم بیشتر میشد.»
شهرداری بیش از این در توانش نیست
فاضلاب و شبکه جمع آوری آبهای سطحی در شهر آبادان هم متهم اصلی سیل روزهای اخیرند. اواخر آبان ماه بود که قرارگاه خاتم الانبیا(ص) با مشارکت سازمان منطقه آزاد اروند، تفاهمنامه اجرای چند پروژه عمران شهری را امضا کردند که به گفته یکی از اعضای شورای شهر آبادان، یکی از این پروژهها به شرکت آب و فاضلاب مربوط است، آرش بهفر، عضو شورای شهر آبادان به روزنامه «پیامما» میگوید: «کارهای اجرایی باید به منطقه آزاد واگذار شود، چون شهرداری توان ندارد.» او میگوید، شهرداری در زمان ورود او به شورای شهر حدود 2000 نفر نیرو داشته که تاکنون 300 نفر را بازنشسته کردند و فرد جدیدی را هم استخدام نکردند تا بتوانند مشکلات مالی را برطرف کنند.«اما همین مساله حقوق و دستمزدها هزینههای بالایی برای شهرداری دارد.»
بهفر البته علت دیگری را هم برای آبگرفتگی در معابر آبادان عنوان میکند، علتی که او، آن را برای حجم گسترده آب در خیابانها مکفی میداند: «مثلا در شهری مانند تهران بارندگی سبک است، باران نمنم و ملایم میزند اما در آبادان باران به شدت میبارد و همین باعث میشود که خروج آب به سرعت اتفاق نمیافتد و پمپها هم با حداکثر توان کار میکنند.»
عضو شورای شهر آبادان اما اوضاع شهر در محاصره آبهای سطحی را تحت کنترل میداند:«آب در اکثر مناطق آبادان فروکش کرده ما نسبت به سایر شهرستانهای استان بهتر عمل کردیم و در بیشتر مناطق آب را تخلیه کردیم.»
او در میانههای صحبتش به اتصال فاضلاب به سیستم دفع آبهای سطحی هم به عنوان یکی از عوامل کندی در تخلیه آبهای سطحی اشاره میکند، سیستم آبهای سطحی منظور کانالهایی است که باید در اغلب روزهای سال خشک باشند و فقط در زمانه بارندگی پر آب باشند اما اینگونه نیستند، همانطور که به گواه اویس ترابی، مهندس عمران آب در تهران نیز شرایط مشابه است و کانالها عموم اوقات پر آبهستند چون فاضلاب به آنها متصل است.
تقصیر آب و فاضلاب نیست
صادق حقیقیپور، مدیرعامل آبفای خوزستان اما شرکت آب و فاضلاب را مقصر این آبگرفتگیها نمیداند، او به روزنامه «پیامما» میگوید: «آب و فاضلاب وظیفه جمع کردن فاضلاب خانهها را دارد نه جمعآوری آبهای سطحی.» او که آب باران را مهمان ناخواندهای برای شبکه آب و فاضلاب شهری میداند، ادامه میدهد: «متولی اصلی جمع آوری آبهای سطحی شهرداری است، شبکه آب و فاضلاب ناچار است منهولهایی که اصلا برای آب باران نیستند را برای باران باز کند، همین میشود که باران وارد لولههای فاضلاب میشود و دیگر هم جا برای خود فاضلاب نیست و آن وقت آب و فاضلاب متهم میشود.»
شبکه فاضلاب شهری اگر در خوزستان به صورت اصولی و کامل هم تجهیز شود به عقیده مدیر عامل آبفا نمیتواند تاثیر قطعی در جلوگیری از آبگرفتگی معابر داشته باشد: «افق ما برای اجرای کامل شبکه فاضلاب شهری، برای سال 1425 است و این ربطی هم به رفع مشکل آبگرفتگی ندارد، آقایان میگویند اگر شبکه فاضلاب بود، بهتر میتوانستند برای مقابله با آبهای سطحی اقدام کنند. اگر شبکه یکپارچه هم ایجاد شود، افق ما این است که شبکه فاضلاب حدود 460 هزار متر مکعب ظرفیت داشته باشد، از دیروز تا الان حدود 10 میلیون متر مکعب باران آمده و یعنی بالاتر از ظرفیت پس مشخص است که حتی شبکه فاضلاب هم کاری از پیش نمیبرد، در ثانی در ایران تنها حدود 300 شهر هستند که شبکه مدرن فاضلاب را دارند.»
سال گذشته اما رهبری، اعتباری برای رفع مشکل فاضلاب که مشکل دیرینه برای شهری مانند اهواز است، دادند. اعتباری که قرار بود از صندوق توسعه پرداخت شود. با این پول قرار است پیمانکار پروژه که قرارگاه خاتم است، شبکه فاضلاب اهواز را تکمیل کند. حقیقیپور میگوید: «اعتباری که مقام معظم رهبری تعیین کرده بودند، حدود 50 میلیون یورو بود، که بعد سازمان ملی برنامه و بودجه معادل آن را حدود 570 میلیارد تومان تعیین کرد، البته ما نفهمیدیم که این مقدار به چه نرخ یورویی محاسبه شد، این درحالی است که تکمیل کل طرح فاضلاب اهواز حدود 4 هزار میلیارد تومان بودجه میخواهد، این پول معادل هم هنوز پرداخت نشده است.»او نسخه شفابخش برای جلوگیری از آبگرفتگی را ایجاد شبکه جمعآوری آبهای سطحی میداند، شبکهای که ایجاد آن خودش حدود 10 هزار میلیارد تومان هزینه برای شهرداری دارد: «امسال البته برای انجام حدود 56 پروژه کوتاه مدت با شهرداری اهواز به تفاهم رسیدیم همین هم شد که امسال باتوجه به شدت بارندگی اما وضعیت بسیار خوبی داشتیم و اقداماتی نظیر ایجاد پمپ و … اجرا شد همین هم شد که نقاط کمی دچار آبگرفتگی شدند و تردد مردم هم دچار مشکل نشد، تنها منطقه 6 کوی علوی بود که آبگرفتگی شدیدی در آن مشاهده شد.»مرد جوانی میان خانهای که تا کمرش را آب گرفته نشسته است، وسایلش را به گوشهای رانده، زنی میانسال روبه دوربین میگوید زندگی کردن در آب مشکل است. دختر بچهای عروسکش را نشان میدهد که خیس آب شده. صدای قدمهای شهروندان خوزستان در فیلمهایی که از آبگرفتگی ارسال کردند، پیداست، انگار نه انگار که خانه است، با رودخانه کم عمق تقاوتی ندارد. مقصر باران باشد، آبفا یا شهرداری تفاوتی ندارد، تصاویر تکرار میشوند و چهره مردم در عکسها و ویدیوها تکرار. خوزستان را هربار آب میگیرد، بدون آنکه کسی تقصیراتش را بپذیرد.