بایگانی مطالب : خبر
اصل مسئولیت مشترک دربرابر تغییر اقلیم
در دهههای اخیر وقوع رخدادهایی مانند ثبت دادههای دمایی جدید، امواج گرمایی، توفانها و آتشسوزیها و افزایش خشکسالی یا بهعبارتی محسوسشدن پیامدهای تغییراقلیم، مردم جهان بهویژه دولتمردان را بر آن داشته است تا بر تدوین اصول و قوانین در جهت کاهش سرعت پیشروی این پدیده و تابآوری در مقابل آن و همکاریهای بینالمللی تأکید کنند.
رشد اقتصادی با شرایط فعلی دست نیافتنی است
مرکز پژوهشهای اتاق ایران در ادامهٔ ارزیابی لایحهٔ برنامهٔ هفتم توسعه، موضوع «رشد اقتصادی» را از نگاه بخش خصوصی ارزیابی کرد. این گزارش میگوید: «نهتنها سطح درآمد سرانه در طول بیش از چهار دهه رشدی نداشته است، بلکه دائم شکاف با سایر کشورها بیشتر و بیشتر شده است»؛یعنی حتی اگر سطح رفاهی را ثابت در نظر بگیریم، در مقایسه با سایر کشورها بسیار عقب ماندهایم. اکنون سؤال این است که آموزههای الگوی رشد اقتصادی دربارهٔ علت رشد کم و عقبماندگی ایران از دیگر کشورها چیست؟ و اینکه آیا در برنامهٔ هفتم نرخ رشد اقتصادی مبتنیبر الگوهای مرسوم تعیین شده است؟ در ادامهٔ گزارش به این پرسشها پاسخ داده شده است. در برنامهٔ هفتم توسعه فصل رشد بدون توجه به تحریم و بیثباتیهای سیاسی تدوین شده است. این درحالیاست که ذات تحریم ارسال سیگنالهای ضد تولیدی به فعالین اقتصادی است. رشد اقتصادی ۸ درصدی و رشد صادرات غیرنفتی ۲۳ درصدی به شرط تداوم شرایط موجود بههیچوجه امکان تحقق ندارد.
کمبود پزشک هزینه سلامت کارگران را افزایش میدهد
با وجود اینکه تقریباً ۵۰ درصد جامعه تحت پوشش بیمهٔ تأمین اجتماعی است، اما فقط هفت درصد تختهای بستری کشور به سازمان تأمین اجتماعی تعلق دارد. یکی از مشکلات مهم بیمهشدگان این صندوق، محرومیت استفاده از خدمات سرپایی است که علت آن کمبود پزشک و عدم اختصاص پزشکان طرحی از سوی وزارت بهداشت به مراکز تأمین اجتماعی است. بیشترین بار این کمبود روی دوش کارگران و حداقلبگیران است. در برنامهٔ هفتم توسعه هم مانند گذشته همچنان نگاه بخشی به بخش سلامت وجود دارد که نمایندگان مجلس میتوانند این ضعفها را جبران کنند. در همین زمینه با «محمدسعید کارآموز»، کارشناس بیمه و مدیرعامل اسبق سازمان بیمهٔ خدمات درمانی ایران به گفتوگو نشستیم.
تهدید شیرابهٔ زباله برای آب هراز
ضربالاجل تعیین شده است تا در همین هفتهای که در آن قرار داریم تصمیمی برای زبالههایی که به لندفیل «عمارت» یا همان «سایت زبالهٔ آمل» برده میشده، گرفته شود. ضربالاجل را علی سلاجقه، رییس سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده و دلیل آن را هم صحبتهای وزارت نیرو دربارهٔ آبگیری «سد هراز» دانسته است. سد تنهبهتنه سایت زباله ساخته شده است و در سالهای گذشته هم هرچه دربارهٔ جانمایی اشتباه آن گفته شده، اثری نداشته و حالا صحبت از آبگیری آن، دمل چرکین عمارت را هم یکبار دیگر باز کرده است. با اینحال عطااله کاویان، مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران، به «پیامما» میگوید تلاشهای آنها باعث شده است امسال سازمان برنامهوبودجه پولی به وزارت نیرو برای آبگیری پرداخت نکند و وزارت نیرو و آب منطقهای باید دو سال قبل از آبگیری سد، فکری برای ساماندهی این وضعیت بکنند و زبالهٔ جدیدی به عمارت آورده نشود. هنوز مشخص نیست برای مدیریت زبالههای آمل که قرار است از هفتهٔ آینده جایی در «عمارت» نداشته باشند، چه راهکاری مورد قبول قرار میگیرد؛ اما آنچه پیداست، کلاف سردرگم پسماند و سوءمدیریت آن در دهههای اخیر است که حالا با آبگیری سد هراز ابعاد متفاوتتری به خود گرفته است.
زخم بازار کار از فقدان نظام صنفی یکپارچه
قوانین حوزهٔ تشکلهای کارگری معطوف به رویکردهای صنفی و حرفهای مستقل نیست و اکثر آنها بر اساس قانون کار شکل گرفتهاند. در قانون کار نیز از شورای اسلامی کارگران، به عنوان تشکل کارگری اسم برده شده است. افراد منتخب این شورا براساس مولفهها و ملاحظات غیرصنفی و سندیکایی با تأیید مراجع حکومتی روی کار میآیند. به طور طبیعی این نحوهٔ تشکلیابی و انتخاب نمایندگان نمیتواند برای کارگران جامعیت داشته باشد. همچنین استقلال تشکلهای کارگری را به مسلخ میبرد و به طور طبیعی چنین نمایندگانی نمیتوانند به طور مستقل حقوق کارگران را مطالبه کنند.
حفاظت یا دستدرازی به جنگلها؟
در ۲۳ مرداد طرح «تأمین مالی و جهش تولید از طریق اصلاح قوانین حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور» در مجلس بررسی و بند «۳» ماده «۴۳» این طرح با این مضمون به تصویب رسید: «بهمنظور حفاظت و بهرهبرداری صیانتی از جنگلهای خارج از طرحهای جنگلداری، به سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور اجازه داده میشود جنگلکاری و حفاظت از جنگلها، جلوگیری از قاچاق چوب و برداشتهای غیرصیانتی را در قبال بهرهبرداری از درختان شکسته، افتاده، ریشهکن، خشک سرپا و آفتزده غیرقابل احیا به اشخاص غیردولتی بهصورت رقابتی در قالب قرارداد واگذار کند.»
بیم نابودی «هامون» تا «آمودریا»
ایران میگوید که فقط از ایستگاه سنجش «دهراود» بازدید کرده است و هنوز کارشناسان ایرانی حتی نتیجهٔ این بازدید را اعلام نکردهاند. دولت ایران میگوید هیچ اطلاعی از وضعیت سد کجکی ندارد و افغانستان میگوید اجازهٔ بازدید از سد و سنجش با هیچ متر و معیاری را نخواهد داد. اما بلافاصله پس از سفر ایران، اعلام کرد که کارشناسان ایرانی در مورد نبود آب و خشکسالی بالادست حوضهٔ آبریز هیرمند متقاعد شدهاند.
نیاز به اجماع علیه سیاستهای آبی طالبان
پس از احداث سد انحرافی کمالخان و کانالهای منحرفکنندهٔ آب که آب هیرمند را بهسمت گودزره هدایت میکنند و طبیعتاً حقابهٔ هامون را قطع میکنند، نوبت به کانالی موسوم به «قوش تپه» رسید تا علاوهبر ایران، کشورهای آسیای مرکزی هم از گزند جاهطلبیهای آبی طالبان در امان نمانند. خلاف آنچه در مورد ایران وجود دارد، افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی هیچ توافقنامهای در مورد استفاده از آب ندارند و براساس قوانین بینالمللی، افغانستان بهاندازهٔ سه کشور آسیای مرکزی حق دارد از آب آمودریا استفاده کند. پس از تکمیل و بهرهبرداری از کانال قوشتپه، جوامع پاییندستی در ازبکستان و ترکمنستان ممکن است ۱۵ درصد از آب آمودریا را که اکنون به این دو کشور میریزد، از دست بدهند. چالش مشترک حول محور آب که همهٔ این چهار کشور را تهدید میکند، شاید بتواند راه حل مشترکی داشته باشد؛ راهحلی مانند یک اجماع منطقهای.
قدرت چانهزنی کارگران از دست رفت
اخبار را که دنبال میکنید حداقل یک هفته در میان گروهی از کارگران در گوشهای در اعتراض به حقی که از آنها ضایع شده است، تجمع کردهاند. یکبار قراردادهای بیپایه و اساس، بار دیگر ناامنی شغلی، یکبار دیگر حقوقهای عقبافتاده و بیمههایی که رد نمیشود و هزار و یک دلیل دیگر که آنها را به ستوه آورده است. باوجوداین، اما صدای مطالبهگری آنها آنچنان که باید شنیده نمیشود. اما چرا؟ براساس آخرین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از وضعیت تشکلهای کارگری در ایران، مستقل نبودن تشکلها در کنار بحران نمایندگی در این جمعهای کارگری با ناامنی شغلی و مهارتی در بازار کار دستبهدست هم داده تا قدرت ساختاری چانهزنی کارگران کاهش پیدا کند.
اعیانیسازی محلات به سود چه کسانی است؟
یکی از مشکلات و چالشهای شهرهای امروزی، بافتهای فرسوده و مناطق رهاشدهٔ شهری چه در بافت شهری و چه در حاشیهٔ آنها است که عدم سرزندگی را برای شهروندان بهدنبال دارد. بافتهای فرسوده یکی از انواع بافتهای شهری هستند که بهدلیل فرسودگی کالبدی و وجود زیرساختهای نامناسب از نظر فضایی ناپایدار است و یکی از چالشهای اصلی پیش روی اکثر شهرها هستند. تخریب بافت شهری امروزه در اکثر شهرها به یک معضل تبدیل شده است و برای حل این معضل، نوسازیهای شهری از اقدامات مناسب و سازگار برای دخل و تصرف در بافت فرسوده است. یکی از روشهای مداخله در بافتهای فرسوده «اعیانیسازی» (Gentrification) است که همواره مورد بحث متخصصان شهرسازی و جامعهشناسی است و نگرانیهای اجتماعی و سیاسی بسیاری را با خود بههمراه دارد. در این مطلب آثار مثبت و منفی رویکرد اعیانیسازی را در قالب موردهای داخلی و خارجی بررسی خواهیم کرد.