نتایج جستجو برای: صنایع دستی
الگوی نجات اقتصاد صنایع دستی
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در تازهترین گزارشی که در حوزهٔ صنایعدستی منتشر کرده به بررسی وضعیت صنایعدستی و آسیبشناسی آن پرداخته است؛ گزارشی که در یک بخش به آسیبشناسی روند تحولات صنایعدستی و در بخش دیگر به محورهای قابل ملاحظه در توسعهٔ صنایعدستی پرداخته است. این گزارش در بخش اول یعنی مدیریت صنایعدستی نقطهنظرات کارشناسان و فعالان را در چند بخش دستهبندی کرده است. همچنین در بخش دوم به آسیبشناسی روند تحولات صنایعدستی پرداخته است.
الگوی نجات اقتصاد صنایع دستی
کاروانسراهای ایران در نوبت ثبت
با از دست رفتنِ احتمالی ثبت جهانی «منظر فرهنگی ماسوله» که هفتۀ گذشته از سوی شورای جهانی بافتها و بناهای تاریخی (ایکوموس) اعلام شد، پروندۀ ثبت کاروانسراهای ایرانی از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. هر چند برخی تأکید میکنند تا زمان برگزاری اجلاس ریاض میتوان به بررسی پروندۀ ماسوله امیدوار بود، اما بهنظر میرسد تنها شانس ثبت جهانی کشورمان پروندۀ ۵۶ کاروانسرای ایرانی است که بهعنوان بزرگترین و وسیعترین پروندۀ میراث تاریخی ایران در یونسکو و در تاریخ ۱۹ شهریور تا ۳ مهر در عربستان به داوری گذاشته میشود؛ با ثبت این کاروانسراها، شبکهٔ راههای تاریخی و باستانی ایرانی هم ثبت جهانی خواهد شد.
کاروانسراهای ایران در نوبت ثبت
بازگرداندن جزیره مرده
قوه قضائیه در خبری اعلام کرده که مشکل حقوقی اراضی جزیره آشوراده حل شده است و حالا زمینهای روستای «آشور» دوباره در اختیار بنیاد مسکن قرار گرفته است. اهالی میتوانند با ارائهٔ اسناد برای گرفتن مجوز اقامتگاههای بومگردی و اخذ سند مالکیت اقدام کنند. گروهی نگرانند و گروهی دست میزنند و هورا میکشند. نام برخی شرکتهای بزرگ خصوصی هم در ماجرای «توسعهٔ گردشگری» این منطقه شنیده میشود. اما این میان اهالی روستای «آشور » بر این باورند که راه درازی تا بازگشت خودشان به جزیره و بازگشت زندگی به آشوراده مانده است. بسیاری از اهالی درگذشتهاند و بازماندگان نیز برای پیگیری حقوقی دستی خالی دارند. انگیزهٔ دولت، توسعه گردشگری و اقامت مسافران در جزیره است و از طرفی هم میخواهد فعالیتهای بخش خصوصی در حوزهٔ گردشگری را در ساحل بندر ترکمن متمرکز کند. انگیزههای مردم آشور اما خانه بود؛ خانهای که میگویند حالا شبیه نوشداروی پس از مرگ به آنها بازگردانده میشود.
بازگرداندن جزیره مرده
مانیفستی برای رنگرزی طبیعی
معلوم نیست بوی قرمز دانه است یا نیل که با هر بالا آوردن دست به مشامم میرسد. به زهرا میگویم بو کن، انگار از این حشرههای ریز میآید که ما به نام قرمزدانه میشناسیم. زهرا با نزدیک شدن دستم به صورتش، سرش را عقب میکشد. همهٔ انگشتها و کف دستم رنگ نیل به خود گرفته، اما قرمزدانهها هنوز صحیح و سالمند. آنها را گوشهٔ کیف میریزم و ذهنم از نمایشگاه فرش دستبافت دور میشود تا خودش را به موزهٔ ملی فرش برساند. موزهای که رنگ فرشهایش از نیل، قرمزدانه، اسپرک، کاه، برگ حنا، پوست پیاز، گل زعفران، بنه، مازو، پوست انار، پوست گردو، هلیله، هلیلهٔ سیاه، برگ مو، وسمه، روناس، گلرنگ، گندل و .. به دست آمده است؛ درست خلاف نمایشگاه فرش دستبافت سال ۱۴۰۲ که رنگهای شیمیایی در رنگرزی اغلب قالیها به کار رفتهاند. البته برخی فروشندهها قسم و آیه میخورند که قالیشان رنگ طبیعی دارد، در مقابل گروه دیگری میگویند رنگ طبیعی را فراموش کن و فروشندههایی هم که اصرار به استفاده از این رنگها دارند را جدی نگیر!
مانیفستی برای رنگرزی طبیعی