بایگانی مطالب برچسب: جامعه شناسی
این جامعه پر از سؤال است
مفهوم جامعهٔ مدنی در ایران در دههٔ هفتاد و با قدرت گرفتن اصلاحطلبان بروز و ظهور پیدا کرد. اما متفکران و روشنفکران آن دوره چه درکی از آن مفهوم داشتند و امروز پس از گذشت حدود سی سال، جامعهٔ مدنی چه معنایی پیدا کرده است و به چه کار میآید؟ آیا جامعهٔ مدنی در معنایی که سابقا به کار برده میشد میتواند پاسخگوی سوالات این نسل از جامعهٔ ایران باشد؟ محمدجواد غلامرضاکاشی، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «جامعهٔ مدنی، دولت و زندگی روزمره»، دربارهٔ لزوم تغییر درک ما از جامعهٔ مدنی و اشکالات آن میگوید: «درک ما از جامعهٔ مدنی همان درک دهه هفتاد است که عمرش به سر رسیده و لازم است که از آن فاصله بگیریم. درک از جامعهٔ مدنی در دهه هفتاد میان فرد و دولت مستقر میشد و کارکرد آن حمایت از مردم در مقابل دولت و قدرت بخشیدن به افراد در برابر ساختارهای قدرت بود و قرار بود عصای دست دولت اصلاحات برای پیشبرد دموکراسی باشد. بعدها اما معنای دیگری اضافه شد اینکه جامعهٔ مدنی دست ناتوانان را بگیرد و رنج مردم را التیام دهد.»
دنیای امروز مدام با آرمانشهر در میافتد
|پیام ما| دین و دینورزی در جامعهٔ ایرانی اشکال متنوع و پیچیدهای دارد که فهم و تحلیل آن فقط با یک رویکرد معرفتی و در چارچوب ایدههای روشنگری و اثباتگرایی علمی میسر نیست. «مقصود فراستخواه»، جامعهشناس در نهمین نشست از مجموعهنشستهای «جامعهٔ مدنی؛ راه رهایی یا ابزار سلطه»ی مؤسسهٔ رحمان، با موضوع «دین، فرهنگ و جامعهٔ مدنی در ایران» به موضوع اشکال مختلف دینورزی ایرانیها و پارادایمها و سرمشقهای فهم و مطالعهٔ دین پرداخته است. از نظر او، دین میتواند در ساحتهای مختلف و اشکال مختلفی در جامعه وجود داشته باشد و در عرصههای دولتی و غیردولتی و جامعهٔ مدنی بروز و ظهور متفاوتی را تجربه کند. این جامعهشناس با تأکید بر نیاز جامعه به پارادایمهای متنوع در مطالعات دینی گفت: «برخی گفتمانها مسلط شدند و اجازه نمیدهند دین فهمیده شود. برای همین نیاز به تنوع پارادایمی و پژوهش علمی داریم. البته پژوهشی که تبدیل به علمآیینی و پوزیتیویسم و تنها صورت معتبر و مجاز معرفت شناخته نشود و شکلی انحصارگرا پیدا نکند.»