بایگانی
دومین گورخر باغ وحش صفادشت تلف شد
دو هفته پس از مرگ یکی از گورخرهای وارداتی به باغ وحش صفادشت ملارد، گورخر آفریقایی دوم تلف شد.
در حالی که این مجموعه در روزهای گذشته از آبستن بودن هر دو گور ماده بازمانده خبر داده بود. حالا پیگیریهای «پیام ما» از منابع آگاه نشان میدهد دومین گورخر هم در باغ وحش صفادشت تلف شده است. پس از انتشار خبر تلف شدن دومین گورخر در باغ وحش صفادشت، شهاب الدین منتظمی مدیر کل دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست در گفتوگو با خبرگزاری مهر این خبر را تایید کرد. او با اشاره به اینکه کارشناسان استانی محیط زیست در حال حاضر در محل باغ وحش حاضر شدهاند. گفت: دلایل تلف شدن گورخر در دست بررسی است.
پیش از این پیام ما در جریان انتشار خبر تلف شدن گورخر اول، در گزارشی نوشته بود: «در حالی که رئیس باغ وحش صفادشت پیشتر در گفتوگو با صداوسیما دلیل مرگ یک گورخر را «حمله کارتنخوابها و اراذل و اوباش» در گمرک بازرگان عنوان کرده بود، فیلمی منتشر شده که علیرضا اشرفی را در حال آزار این حیوان نشان میدهد». این فیلم ابهامات درباره مرگ این گونه وارداتی را بیشتر کرده است. پس از ورود سه راس گورخر آفریقایی به ایران و نگهداری چندروزه آنها در گمرک. گورخر نر تلف شد. اما ماجرای انتقال گورخرها و مرگ یکی از آنها همچنان با ابهامات و اظهارات متناقضی همراه است.
رئیس مجموعه در یکی از فیلمهایی که برای توجیه این اتفاقات منتشر کرده. توضیح داده بود که حیوانات را از هلند خریداری کرده است. و ناچار شده آنها را به دلیل ندادن اجازه ترخیص، برای ۹ ماه در بلغارستان نگهداری کند. او در این توضیحات علاوه بر اینها اشاره میکند که حیوانات در طول مدت نگهداری در بلغارستان به «سوتغذیه» دچار شدهاند».
بنویسیم «سردهات»، بخوانیم «بحران مدیریت»
یادداشت
رضا رمضانی
در پی گزارش مفصلی که روزنامه «پیام ما» درباره مسائل محیط زیستی پسماندهای شهرک روی زنجان منتشر کرد، روابط عمومی ادارهکل حفاظت محیط زیست زنجان جوابیهای را ارسال کرد که با انتشار آن، جنبههای دیگری از تخلفهای صورت گرفته در طرح انتقال پسماندهای سمی و خطرناک شهرک روی زنجان به اراضی روستای سردهات آشکار شد. اگر چه در این جوابیه نکات پرتعدادی در اثبات بحران مدیریت و قانون شکنی وجود دارد، اما سه محور مهمتر از بقیه به نظر میآید.
نقض آییننامه ارزیابی محیط زیستی
اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان –که خود استفاده از کلمات عامیانه را مورد انتقاد قرار داده- ابراز داشته است که «مطابق با مقررات، دانشگاهها میتوانند ارزیابی محیط زیستی و مطالعات انواع پروژهها را انجام دهند». در حالی که اگر چنین بود، باید مشخص میکردند که طبق کدام مقررات چنین مجوزی برای دانشگاهها صادر شده است؟
واقعیت آن است که طبق آییننامه اصلاح شده ارزیابی محیط زیستی طرحها و پروژهها (مصوبه شماره 43465/ت52087ه تاریخ ۹۵/۰۴/۱۵) تنها مشاورانی میتوانند مطالعات ارزیابی محیط زیستی را انجام دهند که تعیین صلاحیت شده باشند و این در حالی است که دانشگاه زنجان در فهرست مشاوران ذیصلاح قرار ندارد. جالبتر آن است که سازمان بازرسی کل کشور در نامه شماره 83581 تاریخ ۹۷/۰۴/۱۹ و در پاسخ به پیشنهاد سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرده است که رعایت آییننامه یاد شده الزامی است.
به عبارت واضحتر تاکید شده است که معاونتهای پژوهشی دانشگاهها هم بدون تعیین صلاحیت نمیتوانند مطالعات ارزیابی محیط زیستی را انجام دهند. حال باید اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان پاسخ دهد که وقتی دانشگاه زنجان در فهرست مشاوران ذیصلاح قرار ندارد، چرا مطالعه یاد شده را به سبب نقض قانون رد نکرده است؟ نکته دیگر آن است که اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان اعلام کرده است که دانشگاه زنجان تاکنون دهها طرح مطالعاتی در زمینه محیط زیست انجام داده است.
بدیهی است طبق مقرراتی که توضیح داده شد، هر کدام از این مطالعات که در زمره مطالعات ارزیابی محیط زیستی باشد، ادارات کل حفاظت محیط زیست موظف به رد کردن آنها بودهاند و اگر این وظیفه خود را انجام نداده باشند، مرتکب تخلف شدهاند و انتظار میرود سازمان بازرسی کل کشور و دستگاه قضایی به این ترک فعل رانتآفرین رسیدگی کند.
نکته دیگر آن است که اگر چه در دانشگاه زنجان گروه تخصصی «علوم محیط زیست» وجود دارد ولی مطالعه یادشده را گروه مواد و متالوژی انجام داده است و یکی از ذینفعان شناختهشده صنایع روی استان زنجان که عضو هیات علمی این گروه است هدایت مطالعه را برعهده داشته است.
بهرهبرداری قبل از اتمام پروژه آمادهسازی
دومین موضوع حائز اهمیت، آن است که در این جوابیه اعلام شده محل جدید لندفیل پسماند در اراضی روستای سردهات در روز چهارشنبه -۹۹/۱۲/۱۳- افتتاح شد.
در ادامه همین بخش از جوابیه آمده است که «تمامی مراحل انتقال و آماده سازی لندفیل، با صرف هزینههای گزاف و با مشخصات فنی اعلام شده در حال اجرا است که تا کنون 130 میلیارد ریال برای لندفیل جدید هزینه شده است و تا تکمیل نهایی آن به 350 میلیارد میرسد».
آیا مسئولان اداره محیط زیست استان زنجان نمیدانند وقتی یک لندفیل در حال اجرا بوده و مراحل تکمیل نهایی آن به پایان نرسیده باشد، قابل افتتاح و بهرهبرداری نیست؟ طبق بازدیدی که در روزهای اخیر از منطقه به عمل آمد، مشخص شد که لندفیل جدید تا تکمیل نهایی اقدامات فنی فاصله زیادی دارد.
معنای نگرانکننده این موضوع آن است که با بهرهبرداری پیش از موعد از لندفیل، اجرای عملیات فنی بعدی بیاثر خواهد بود و با انتقال پسماندهای سمی و خطرناک در این مرحله، امکان ممانعت از ورود آلایندهها به منابع آب و خاک و … سلب شده است.
آلودگی، آری یا نه؟!
در جوابیه انتشار یافته این انتقاد قید شده است که «به کار بردن کلماتی مانند هزار برابر بیش از حد استاندارد یک عنصر، نه علمی و نه فنی میباشد» و «در صورت تحقیقات کامل میبایست استناد به حد مجاز هر عنصر در طبیعت و سپس ارائه نتایج با ذکر عدد واقعی و در مقیاس آن کرد».
اما احتمالا فراموش شده است که چند روز پیش، اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان نامه رسمی خود را خطاب به یکی از همین شرکت ها منتشر کرده و در این نامه، آلاینده بودن شرکت یاد شده را با بکار بردن کلماتی مانند «بیش از 47برابر حد استاندارد» و «بیش از 29 برابر حد استاندارد» و … ابلاغ کرده است.
همین نامه در کنار مستندات پرتعداد موجود اثبات میکند که آلودگیهای هولناکی در شهرک روی وجود دارد که قابل استناد بودن نتایج اعلام شده توسط آزمایشگاههای معتمد را در معرض تشکیک جدی قرار میدهد. به خصوص که در مصداق نامه منتشر شده توسط محیط زیست زنجان نیز مشخص شده است که نتایج بررسیهای اداره کل و آزمایشگاه معتمد، فاصله زیادی از هم دارند.
آنچه گفته شد، تنها به سه محور از اعترافهای ضمنی اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان به نقض مقررات قانونی و فنی در طرح انتقال پسماند شهرک روی اختصاص داشت. وگرنه موضوعات دیگری مانند صحت و سقم افتتاح با حضور خود اهالی سردهات، غیر علمی بودن مکانیابی، علمی و کارآمد نبودن حفر کانال برای هدایت سیلاب و … نیز مطرح است.
اما در پایان، ذکر این نکته حائز اهمیت است که خلاف ادعای ادارهکل حفاظت محیط زیست زنجان، مدیر عامل شرکت بهین فرآور طی اظهاراتی رسمی درباره مطالعات ارزیابی محل جدید پسماند در اراضی سردهات اعلام کرده است که «مطالعات را خود اداره محیط زیست انجام داده است و ما فقط مجری طرح هستیم».
اگر این اظهارات صحیح باشد، اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان مرتکب تخلفی بزرگ شده است و اگر این اظهارات کذب باشد، اداره کل حفاظت محیط زیست زنجان موظف است به سبب سلب مسئولیتی که مدیرعامل شرکت یاد شده درباره این مطالعه ابراز کرده، مطالعه یاد شده را غیرمعتبر اعلام کرده و مجوز صادره را ابطال کند و در عین حال به سبب افترایی که نسبت داده شده، پیگرد قضایی این مدیر عامل را به عنوان مفتری در دستور کار قرار دهد.
تضاد حصارکشی تئاتر شهر با شعار مدیریت شهری
موضوع حصارکشی دور مجموعه تئاتر شهر از فضاهای پیرامونی آن در حالی مطرح شده که موضوع با کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران مطرح نشده است و کمیسیون از آن مطلع نیست. براساس جلساتی که پیشتر در مورد موضوعات مربوط به جامعه هنری برگزار شده بود، کمیسیون فرهنگی و اجتماعی چندان با این موضوع موافق نبود. ما نباید فضای شهری را طبقاتی کنیم و بخشی از فضای شهر را برای قشر مشخص ایزوله کنیم و مانع حضور همه شهروندان شویم این اتفاق در تضاد با شعار شورای پنجم و همینطور شعار شهردار تهران جناب آقای دکتر حناچی است. ایزوله کردن مجموعه تئاتر شهر از پارک دانشجو در تعارض با شعار «تهران شهری برای همه» است. اساسا نمیشود ما بخشی از شهر را که سالیان طولانی همه شهروندان میتوانستند در آن حضور داشته باشند و در کنار آن قدم بزنند را محدود کنیم و ورود همه شهروندان را به آن ممنوع کنیم و متعاقبا شعار دهیم که تهران شهری برای همه تهرانیهاست. دیدگاه کمیسیون این چنین است. همچنین بعید است که در این موضوع مشخص هم اگر بحثی مطرح شود در کمیسیون رای به حصارکشی در مجموعه تئاتر شهر باشد. نکته دیگری که وجود دارد این است که شهرداری منطقه 11 در بودجه سال 99 ردیفی برای حصارکشی ساختمان تئاتر شهر ندارد و اگر بخواهد از محلی دیگر هزینه کند موضوع از سوی ما دنبال میشود. سازمان زیباسازی هم در موضوعاتی این چنینی که کاملا جنس اجتماعی و فرهنگی دارد، حتما نظر کمیسیون را جویا میشود. لذا در این بخش هم بعید میدانم که سازمان زیباسازی هم ارادهای برای حصارکشی در این محدوده داشته باشد. نکته مهم این است که ما هیچگاه نتوانستیم با جداسازی و با پاک کردن صورت مسئله، مشکلی را حل کنیم. اگر کسی باورش بر این است که فضای پیرامونی تئاتر شهر پر از آسیب اجتماعی است با جدا کردن این بخش از شهر از فضای پیرامونی نمیتواند آن آسیب اجتماعی را حل کند. ضمنا با وقوع چنین اتفاقی ممکن است که جامعه تصور کند که آدمهای شناخته شدهای که در بسیاری مواقع در سختیها در بلایای طبیعی و حوادث کنار مردم بودند و حرف مردم را زدند، زمانی که آسیب اجتماعی به فضای مربوطهشان نزدیک شده ترجیح دادند که خودشان را از باقی جامعه جدا کنند تا این آسیبها را نببینند. به هیچ وجه فکر نمیکنم که این طبقاتی کردن موضوعات و جداسازیها پیام خوبی برای جامعه داشته باشد و همچنین واکنش مثبتی هم از سوی شهروندان به دنبال داشته باشد. لذا به همه کسانی که میخواهند از فضای عمومی شهر برای خود فضای اختصاصی بسازند، پیشنهاد میکنم از این دست اقدامات اجتناب کنند و در شرایط دشوار تحریم اقتصادی و شرایط نابسامان برآمده کرونا تلاش کنند تا انسانها را به هم نزدیک کنند، به جای اینکه بخواهند میان انسانها دستهبندی راه بیندازند و بخشی از آنها را از یکدیگر جدا کنند.