پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | حرف‌های گفتنی، ولی ناگفته

حرف‌های گفتنی، ولی ناگفته





۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۲۳:۰۳

خداحافظ امروز
امروز از خواب پا شدم، نگاهی به اطراف اتاقم کردم. دیدم همون اتاقه. همون اتاقی که یکی از دیوارهاشو پر از دست نوشته های تاثیر گذار کردم که مثلا وقتی به مشکلی برخوردم بهشون نگاه کنم و ازشون سر مشق بگیرم. امروز نگاهم مستقیم به نوشته، امروز فردای دیروزه، افتاد. خندم گرفت چون دیروز هم نگاهم به همین جمله افتاد. اگر امروز فردای دیروزه پس چرا آرزوهای من برآورده نشدن. کارهایی که میخواستم انجام بدم نشد.جاهایی که میخواستم نرفتم….
پس باورش برام سخته که فردا فردای امروز من باشه.چون امروز، فردای دیروز من نیست. من امروز کارهای زیادی میخواستم انجام بدم ولی نمیدونم انجام میدم یا نه. پس چرا این همه آدم با حرف زدنهاشون فقط فرداها رو نشون میدن. که اون فرداها همین امروزه .امروز .امروز.وقتی ازشون میپرسیم میگن امروز که گذشت فکر فردا باش. فردا. کدوم فردا، فردایی که من اصلا ممکنه نباشم. من هنوز امروزم تموم نشده که به فکر فردام باشم.یا شاید میخوان فکر فرداها باشم و امروز رو درک نکنم. شاید امروز مال خودشونه. با خودم میگم دوباره بخوابم ،چون فایده نداره و زندگی امروز مال من نیست مال همونایی که میخوان من به فردا فکر کنم. و نمیدونم که من امروز رو هم نیاز دارم. بی خیال من باز میخوابم تا فردا بشه که همون فردای امروزم هست. خداحافظ امروز

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *