پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آتش زیر خاکستر

ایذه و باغملک انباشتی از سوابق درگیری داشتند ولی مسئولان درمانش نکردند

آتش زیر خاکستر





آتش زیر خاکستر

۲۸ آبان ۱۴۰۱، ۹:۳۰

قتل «کیان پیرفلک» در حوادث روزهای اخیر در شهرستان ایذه واقع در خوزستان علاوه بر تلخ‌کردن کام همه مردم ایران واکنش‌های بسیاری داشته است. از جمله این واکنش‌ها، توییت سخنگوی دولت سیزدهم یکی از پرکارترین دولتمردان در ۶۵ روز گذشته در زمینه اظهارنظر است. باید توجه داشت که نمی‌توان به سادگی درباره آنچه در ایذه و باغملک روی داده اظهارنظر کرد یا توییت نوشت. بدون توجه به جغرافیای این بخش از خوزستان و سابقه‌های درگیری ناشی از بافت طایفه‌ای آن هر ورود غیرکارشناسی فقط اوضاع را وخیم‌تر می‌کند. اما پرسش این است که دولتمردان توجهی به این ظرافت‌ها دارند؟ اگر بناست درباره حوادث ایذه قضاوتی صورت گیرد باید نگاهی به موقعیت این شهر و آنچه در دودهه گذشته تجربه کرده داشت.

 

وقتی در بیست و پنجمین روز آبان بازار شهرستان ایذه در استان خوزستان محل درگیری شد، تیراندازی به خودروی خانواده «کیان پیرفلک» منجر به قتل او و جراحت اعضای خانواده‌اش شد. «کیان پیرفلک» دانش‌آموز ۹ ساله‌ای که در روزهای گذشته ویدئوهای او با مطلع «به نام خدای رنگین‌کمان» در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد به ضرب گلوله جنگی به گلو جان باخته است.
خانواده‌اش حاضر نشدند جسدش را به سردخانه بسپارند. با ملتهب‌تر شدن شرایط در ایذه و شهر نزدیک به آن «باغملک»، مجروحان به بیمارستان‌های دولتی و مراکز درمانی دانشگاهی اهواز از جمله بیمارستان‌های گلستان و امام‌خمینی(ره) اعزام شدند. یک نفر از اعضای کادر درمان در گفت‌وگو با «پیام ما» گفت این خبر را اعلام کرد. استاندار خوزستان هم دیروز از دستگیری 11 نفر در ارتباط با حادثه تروریستی ایذه خبر داد. در همین حال «علی بهادری‌ جهرمی» سخنگوی دولت سیزدهم در توییتی نوشت: «‌تروریست‌های رسانه‌ای، تجزیه‌طلب و آشوبگران سه ضلع پازل دشمن، با خیال خام تکه پاره کردن ایران و جلوگیری از پیشرفت آن هستند.

چرا مسئولان ارشد کشور به ویژه وزارت کشور توجهی به موقعیت شهرستان‌های ایذه و باغملک نداشته‌اند تا حداقل فرصت‌ها را از آنچه بهادری‌جهرمی «تروریست‌های رسانه‌ای» می‌خواند گرفته شود؟

کسانی که در زمین تروریست‌های رسانه‌ای بازی کردند، باید پاسخگوی عملکرد دنباله‌های آنان در خیابان‌های ‎ایذه و ‎اصفهان باشند.»
شاید سخنگوی دولت یکی از همان کسانی باشد که در فایل صوتی منتسب به یکی از مدیران ارشد امنیتی کشور گفته می‌شود «بسیاری که نباید حرف می‌زدند حرف زدند و موجب تحریک عموم شدند و دیگرانی که باید حرف می‌زدند سکوت اختیار کردند».
فارغ از نقش دشمنان کشور در حوادث، پرسش این است که چرا مسئولان ارشد کشور به ویژه وزارت کشور توجهی به موقعیت شهرستان‌های ایذه و باغملک نداشته‌اند تا حداقل فرصت‌ها را از آنچه بهادری‌جهرمی «تروریست‌های رسانه‌ای» می‌خواند گرفته شود؟ این پرسش وقتی معنا پیدا می‌کند که اندکی درباره وضعیت آسیب‌های اجتماعی در خوزستان و به طور خاص درباره ایذه و باغملک بدانیم. بافت طایفه‌ای و نفوذ الگوهای آن در این دو شهر بیش از سایر شهرهای خوزستان قابل توجه است. به عبارت دیگر این دو شهر که ساکنان آن بختیاری‌اند از منظری با شهرهای که طایفه‌های عرب در آن ساکن هستند شباهت‌هایی در عمل پیدا می‌کنند.
برای همین بهتر بود «بهادری‌ جهرمی» وضعیت استان خوزستان را عمیق‌تر از نظر می‌گذراند. برای مثال به این اظهارنظر «مهرداد مخمل‌زاده» مدیرکل امور اجتماعی استانداری وقت در ۲ مرداد ۱۳۹۵ توجه می‌کرد. او با اشاره به روند آسیب‌های اجتماعی در فاصله زمانی سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۳ گفته بود: در خوزستان در سال 80 به ازای هر 100 هزار نفر، سه نفر خودکشی می‌کردند که این آمار در سال 93 به 5.7 نفر رسید. در موضوع قتل نیز، در سال 80 به نسبت هر 100 هزار نفر 2 مورد قتل وجود داشت که در سال 93 به 4 مورد افزایش یافت. از سوی دیگر میزان نزاع دسته‌جمعی کاهش پیدا کرده است ولی سرقت خودرو افزایش چند برابری داشته است.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان همچنین تاکید کرده بود: در نزاع دسته‌جمعی لالی، هویزه و باوی در رتبه‌های نخست قرار دارند. در سرقت مغازه اهواز، ایذه و باوی، در سرقت منزل مسجدسلیمان رتبه نخست است. در سرقت خودرو نیز اهواز، اندیمشک و آبادان و سرقت موتورسیکلت نیز بهبهان، دزفول و اندیمشک در رتبه‌های نخست قرار دارند.
از «علی لندی» تا «کیان پیرفلک»
روزنامه‌نگاران قاعده‌ای در انجام کار خود دارند. این یکی از قواعد کار آنهاست؛ وقتی در منطقه‌ای با جغرافیای خاص رویدادهایی مشابه روی می‌دهد آن را بهانه تهیه گزارش تحلیلی و بررسی چرایی تکرار وقوع این حوادث قرار می‌دهند. جالب اینجاست در باغملک و ایذه رویدادهایی به وقوع پیوسته بود که هر فردی می‌توانست به این تحلیل برسد که آنجا نیازمند توجه شود. شهریور سال گذشته نوجوانی ۱۵ ساله به نام «علی لندی» وقتی از آتش‌سوزی در آپارتمان همجوار آپارتمان خودشان باخبر شد برای نجات زن همسایه لحظه‌ای تعلل نکرد. او برای نجات زن از شعله‌های گاز پیک‌نیک تصمیم گرفت آن را از آشپزخانه به بالکن ببرد و همین سبب شد تا شعله‌های آتش او را به کام خود بکشند. از ۱۸ شهریور تا هفته اول مهر هیچ مقام مسئولی به کمک خانواده لندی نرفت. جالب‌تر اینکه هیچ مقام مسئولی نپرسید که چرا ایذه در استان خوزستان گاز شهری نداشته که برای پخت و پز نیاز به گاز پیک‌نیک در آپارتمان بوده. این نشانه‌ها همه از موقعیتی نابه‌سامان می‌توانست خبر دهد و یک مسئول حواس‌جمع را راهی آنجا کند تا از نزدیک آنجا را بررسی کند. حالا از مرگ فداکارانه «علی لندی» یا قتل دلخراش «کیان پیرفلک» یکسال و اندی گذشته است اما رویدادهایی که امروز شاهدش هستیم انباشتی از همه آنچه در سال‌های گذشته رخ داده ریشه دارند.
اما این همه ماجرا نیست. ایذه، باغملک و در مواردی رامهرمز بافتی شبیه هم دارند و در دو دهه اخیر اتفاقاتی را تجربه‌ کرده‌اند که هر بار بازگرداندن آرامش به آن بعد از گرفتن تلفات بالا عملا به فرسایشی شدن خیلی از آثار آن منجر شده است. برای مثال در فاصله سال‌های ۱۳۹۰- ۱۳۹۱ یک درگیری ملکی در رامهرمز میان دو همسایه و طولانی شدن روند دادرسی و کارشناسی ملک چنان شد که یکی از طرفین تاب و توان از دست داد و با سلاح گرم به جان متعارض ملکش دست برد. درپی این درگیری دستکم ۶ تن اعم از دو مامور پلیس و خود ضارب نیز کشته شدند. اما رسیدگی به پرونده قتل هم نتوانست این ماجرا را به سرانجامی برساند و در فاصله سال‌های ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ نیز درگیری میان دو خانواده ادامه داشت.
این ماجرا که گزارش‌هایی از آن در روزنامه اعتماد و خبرگزاری مهر منتشر شد تنها نمونه‌ای از تاثیر دادرسی‌های طولانی به دعواهای ملکی و کشیده شدن دعوا به نزاع خونین بوده است. در یکی از تلخ‌ترین حوادثی که ۲۰خرداد ۱۳۹۶ در ایذه و باغملک روی داد نماینده وقت مردم این دو شهر در مجلس شورای اسلامی ضمن مطرح کردن موضوع خواهان برخورد غیرامنیتی و حل و فصل ریشه‌ای ماجرا شد. به مواردی از این دست که خبرگزاری ایسنا و ایرنا، باشگاه خبرنگاران جوان آن را منتشر کرده‌اند توجه کنید. گرچه در همه نقاط کشور و شهرهای آن ممکن است جرایم مختلفی رخ بدهد یا آسیب‌های اجتماعی بروز و ظهور داشته باشد اما وقتی تعداد یک نوع از آنها بیشتر می‌شود جای تامل دارد. به خبرهای توجه کنید می‌بینید که حضور سلاح به طرز قابل تاملی در این رویدادها پررنگ بوده و این مربوط به امروز و دیروز نیست. برای استخراج این نمونه‌ها دستکم ۵۸۱ مورد خبری که ایسنا در فاصله سال‌های ۱۳۹۰ تا کنون منتشر کرده مرور و این موارد انتخاب شده است:
۱۶مرداد ۱۳۹۲: واژگونی یک دستگاه مینی‌بوس در دریاچه سد
به سبب اجرای پروژه‌های سدسازی در خوزستان به ویژه دو سد کارون ۳ و ۴ دسترسی بسیاری از روستاهای این منطقه به ویژه «دهدز» قطع و ساکنان باید خود و خودرو‌اشان سوار بر قایقی مخصوص شود. در این برهه زمانی یک دستگاه مینی‌بوس در «گدار شهپیر» واقع در پشت سد کارون ۳ به دلیل نداشتن پل و واژگون شدن بارج در آب غرق و دستکم ۱۲ زن و کودک در پی آن جان باختند.
۹شهریور۱۳۹۳/ تیراندازی در عروسی
جهانبخش قلاوند فرماندار ایذه از زخمی شدن 5 نفر بر اثر شلیک هوایی در یک مراسم عروسی خبر داد. در این حادثه ساچمه‌ها به 5 نفر اصابت کرد که در حال حاضر وضعیت عمومی این افراد خوب گزارش شده است.
۲۴ شهریور ۱۳۹۴ درگیری مرگبار طایفه‌ای در باغملک
سرهنگ سید رحمان موسوی معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی خوزستان در گزارشی که ایسنا منتشر کرده گفته است: بر اساس آخرین گزارش از حادثه درگیری در«پِتک» یکی از روستاهای شهرستان باغملک، تاکنون این حادثه 11 کشته و 16 زخمی برجا گذاشته است.
۱۴ تیر۱۳۹۵ / درگیری در امامزاده عبدالله باغملک
سرهنگ دالوند فرمانده وقت نیروی انتظامی باغملک گفت : درگیری مسلحانه در منطقه امامزاده عبدالله باغملک چهار زخمی بر جای گذاشت. در این تیراندازی یک نفر از ناحیه چشم شدیدا آسیب دیده و با بالگرد به اهواز اعزام شد، ولی شدت آسیب سه زخمی دیگر خیلی جدی نیست. علت و انگیزه این درگیری اختلاف بر سر باغ و ملک بود که همه از اعضای یک خانواده بودند. ضارب اصلی بلافاصله دستگیر شد و هم اکنون تحت بازجویی قرار دارند.
۲۰ خرداد ۱۳۹۶/ دستکم ۲۲ کشته در درگیری طایفه ای در رامهرمز و باغملک
هدایت‌الله خادمی نماینده وقت مردم ایذه و باغملک با اشاره به درگیری طایفه‌ای گفت : متاسفانه در اثر درگیری مسلحانه شب گذشته با استفاده از تسلیحات پیشرفته نظامی در منطقه رامهرمز بیش از ۲۰ نفر (حدود ۲۱ تا ۲۲ نفر) کشته شدند و تعداد بسیاری از مردم این منطقه نیز مجروح و زخمی شدند و همچنین تعداد زیادی از مردم این روستاها نیز آواره شده‌اند و حداقل یک روستا به طور کامل تخلیه شده و مردم آواره این روستا به روستاهای اطراف پناهنده شده‌اند.
این نماینده در آن زمان تاکید کرده بود : با توجه به این‌که این درگیری‌ها از سال‌های قبل آغاز شده، نیروی انتظامی برخی از طوایف را به مناطق دیگر همچون رامهرمز منتقل کرده و با این حال، با توجه به این‌که برخورد درست و قدرتمندی با آن صورت نگرفته است، این درگیری‌ها هر از گاه از سرگرفته شده که در آخرین مورد، شب گذشته شاهد درگیری در رامهرمز بودیم.
۱۰ مرداد ۱۳۹۸ / تعقیب و گریز منجر به مرگ
سرهنگ «حسین زلقی» فرمانده انتظامی شهرستان باغملک به ایرنا گفت: در راستای اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و برخورد قاطعانه با سارقان حرفه ای، ماموران فرماندهی انتظامی بخش صیدون در حین ایست و بازرسی به ۲ دستگاه خودروی پژو ۴۰۵ که دارای ۴ سرنشین بودند مشکوک شده و فرمان ایست دادند که به سبب عدم توجه و تعقیب آنها با شلیک ماموران ۴ تن کشته شدند.
۲۳ اسفند ۱۳۹۸ / درگیری و نزاع در بیمارستان شهدای ایذه
احسان کیانی مدیر داخلی بیمارستان شهدای ایذه ماجرای انتشار فیلم منتشر شده در فضای مجازی و درگیری در این بیمارستان را تشریح کرد و گفت : این درگیری ارتباطی با کادر پزشکی، پرستاری و پرسنل بیمارستان نداشته است و بین ۲ نفر از همراهان بیماران رخ داده است.
17 آبان ۱۴۰۰ / درگیری منجر به قتل
سرهنگ عبدالرسول جوکار جانشین فرمانده انتظامی ایذه از دستگیری یکی از عوامل درگیری منجر به قتل در این شهرستان خبر داد. در این ارتباط یک قبضه سلاح جنگی و تعدادی فشنگ مربوطه کشف شد.
۲۷ دی ۱۴۰۰ / درگیری مسلحانه مرگبار در ایذه
سرهنگ هدایت شهبازی فرمانده انتظامی ایذه به خبرگزاری بسیج گفت: سه نفر از عوامل درگیری منجر به قتل در این شهرستان توسط ماموران انتظامی دستگیر شدند.
۲۶ مهر ۱۴۰۱
درگیری مسلحانه در منطقه مال آقا باغملک ۲ کشته داشت. یک نفر از عاملان قتل خودکشی کرد.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *