پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | آرزوهای دور برای «امید» و «پیروز»

واکنش کارشناسان به صحبت‌های رئیس سازمان محیط زیست درباره رهاسازی توله‌یوز «ایران» و پیدا کردن جفت برای تک‌درنای سیبری در گفت‌وگو با «پیام ما»

آرزوهای دور برای «امید» و «پیروز»

ایمان ابراهیمی، پرنده‌شناس: اراده‌ای برای افزایش تعداد درناهای سیبری از سوی سازمان محیط زیست وجود نداشت و فقط هرچند وقت یک بار دراین‌باره صحبت می‌شود ایمان معماریان، دامپزشک: رهاسازی «پیروز» نه ممکن است و نه الزامی و اگر اتفاق بیفتد ممکن است باعث مرگ این





آرزوهای دور برای «امید» و «پیروز»

۱۵ آبان ۱۴۰۱، ۹:۱۹

«امید» و «پیروز» در روزهای گذشته موضوع صحبت رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست بودند. امید، تک‌درنای سیبری که 15 سال است تنها به شمال ایران مهاجرت می‌کند و پیروز، تنها توله‌یوز آسیایی که در اسارت متولد شده و حالا هفت ماهگی‌اش را سپری می‌کند پایشان به جلسه روزهای گذشته هیئت وزیران باز شد و علی سلاجقه درباره آنها صحبت کرد. رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره «پیروز» گفته «پیروز به دلیل اینکه باید جنگنده شود، یک روز در منطقه توران رهایش می‌کنیم تا به خوی درندگی خود برسد» و صحبت‌های او درباره تک درنای سیبری به این شرح است: «دیدید که «امید» در تالاب انزلی می‌رود و می‌آید و داریم با کشورهایی که جفت آن را داشته باشند، رایزنی می‌کنیم تا آن را تامین کنیم.»
این صحبت‌ها دلیلی بود تا از مرتضی پورمیرزای، عضو انجمن یوزپلنگ ایرانی و ایمان معماریان، دامپزشک درباره رهاسازی پیروز بپرسیم و نظر ایمان ابراهیمی، پرنده‌شناس را هم درباره جفت‌یابی برای امید جویا شویم.

 

«پیروز» تنها توله باقی‌مانده از «ایران» و «فیروز» حالا هفت ماهه است. به دنیا آمدن او و دو برادرش یکی از پرسروصداترین اتفاقات بهار امسال بود. دو برادرش با فاصله اندک از هم از دست رفتند و پیروز تنها بازمانده از جفت‌گیری در اسارتی شد که حالا تصاویرش باعث خوشحالی و امید بسیاری از ایرانیان است. علیرضا شهرداری، در ماه‌های گذشته تیمار او را در پارک پردیسان تهران برعهده داشته و حالا آینده این یوز هفت ماهه یکی از مواردی است که برای بسیاری از فعالان این حوزه بااهمیت است. صحبت‌های اخیر علی سلاجقه، رئیس سازمان محیط زیست هم باعث واکنش بسیاری شده است. صحبت‌هایی که می‌گوید باید این یوز به توران منتقل شود و چون یوزی جنگنده به خوی درندگی خود برسد.

مرتضی پورمیرزای، عضو انجمن یوزپلنگ ایرانی: یوزهای متولد شده در طبیعت، وقتی به یک سالگی می‌رسند همراه مادر به شکار می‌روند و بعد از 18 ماهگی هم از مادر جدا شده و خودشان به تنهایی شکار می‌کنند. پیروز الان نزدیک به هفت ماه از عمرش می‌گذرد و از حالا باید برای ماه‌های آینده، آموزش برای شکار و کارهای دیگرش برنامه‌ریزی داشت

مرتضی پورمیرزای، مدیرعامل پیشین انجمن یوزپلنگ ایرانی اما گفته‌های سلاجقه را کلی می‌داند و با تاکید بر اینکه باید جزئیات دقیق برنامه‌های سازمان در این زمینه اعلام شود به «پیام ما» می‌گوید: «آزادسازی «پیروز» یا هر حیوان رشد کرده در اسارت، پیش‌نیازهایی دارد که باید ابتدا آنها برآورده شوند. این در حالی است که هنوز آینده پیروز از سوی سازمان محیط زیست تعریف نشده و معلوم نیست برای آینده‌اش چه هدفی دارند؟ از سوی دیگر پیروز هم حیوانی است که شرایط سختی داشته. ضعیف بوده، دو برادرش را از دست داده و مادرش هم او را نپذیرفته است.»
او با تاکید بر این شرایط معتقد است که در حال حاضر نحوه نگهداری از پیروز درست است و راه دیگری برای حفاظت از این توله‌یوز وجود نداشته است: «رها کردن یوزی که با این شرایط بزرگ شده راحت نیست. هرچند نمونه‌های موفقی هم در جهان وجود دارد اما هیچ کدام از آنها شرایط یکسانی با پیروز ندارند. نمونه‌ها اغلب به این صورت هستند که یا چند سالی با مادر بودند و بعد جدا شدند و برای تیمار به دست انسان رسیده‌اند که بعد از مدتی نگهداری در محدوده محصور رها شده‌اند و یا اگر هم شرایط بزرگ شدن مشابه پیروز را داشتند، در محیط محصور قرار داده شده‌اند نه اینکه در زیستگاه رهاسازی شوند.»
پورمیرزای می‌گوید جزئیات این حرف‌ها و تصمیمات مشخص نیست اما واقعیت این است که میزان مرگ و میر یوزپلنگ‌ها در طبیعت ایران بالاست و حالا با توله‌یوزی روبه‌رو هستیم که شرایط سختی را گذرانده و باید آموزش‌های زیادی ببیند. «اگر بخواهم از نمونه مشابه بگویم، باید به یوزی اشاره کنم که در آفریقای جنوبی آن را دیدیم. حتی مادر یوز هم در شرایط اسارت متولد شده بود. بعد از تولد توله، مانند پیروز به‌صورت دستی شیر داده شد و شرایط مشابهی داشت. در نهایت شکار و مهارت‌های دیگر را به آن آموزش دادند اما در طبیعت رهایش نکردند. بلکه در محدوده محصور ۲۵۰۰۰ هکتاری آزاد شد. این محدوده هم بسیار بزرگ است و اغلب حیوانات گوشتخوار دیگر را هم درون خود دارد و یکی از تلفات ناشی از یوزهای جوان هم به کشته شدن توسط شیرها برمی‌گردد.»

ایمان ابراهیمی، پرنده‌شناس: شاید این خیلی عجیب به نظر بیاید اما ما هنوز مطمئن نیستیم امید نر است. این نکته مهمی است. از سوی دیگر باید بدانیم درناها به صورت گله‌ای پرواز می‌کنند و زندگیشان جمعی است اما امید توانسته 15 سال تنها زندگی کند. این یعنی مهارت‌های بقا را به خوبی بلد است و احتمالا بزرگ‌جثه‌تر از میانگین درناهاست

این عضو انجمن یوزپلنگ ایرانی در نهایت تاکید می‌کند که باید با برنامه‌ریزی و آینده‌نگری وارد عمل شد. «یوزهای متولد شده در طبیعت، وقتی به یک سالگی می‌رسند همراه مادر به شکار می‌روند و بعد از 18 ماهگی هم از مادر جدا شده و خودشان به تنهایی شکار می‌کنند. پیروز الان نزدیک به هفت ماه از عمرش می‌گذرد و از حالا باید برای ماه‌های آینده، آموزش شکار و کارهای دیگرش برنامه‌ریزی داشت.»
ایمان معماریان، دامپزشک متخصص در حوزه حیات وحش هم فرستادن «پیروز» به طبیعت را کاری نادرست می‌داند و به «پیام ما» می‌گوید: «تجربیاتی که وجود دارد می‌گوید معرفی توله یوزهای بزرگ شده در اسارت به طبیعت کار بسیار دشواری است و این شامل حال یوزهایی است که با مادر، بزرگ شده‌اند و نه مانند پیروز که بدون حضور مادر بزرگ شده. معرفی آنها هم در شرایط تعریف شده و محصور اتفاق می‌افتد. به این ترتیب یوزها کاملا آزاد نیستند و در فنس‌کشی قرار داده می‌شوند. خطرات در محوطه بزرگ محصور شده هم برایشان محدود می‌شود، تعارض با انسان و مشکلات دیگر هم حذف می‌شود.»
او با تاکید بر اینکه هیچکدام از این موارد درباره پیروز صدق نمی‌کند، ادامه می‌دهد: «آزادسازی پیروز نه ممکن است و نه الزامی و اگر اتفاق بیفتد ممکن است باعث مرگ خودش شود.»
کم‌کاری در جلوگیری از انقراض درناها
15 سال است که «امید» تنها مهاجرت می‌کند و هر سال هم با آمدنش امیدهای فراوانی با خودش می‌آورد. اما حالا بار دیگر صحبت از پیدا کردن جفت برای او به میان آمده. پیش از این هم صحبت‌هایی در این‌باره مطرح شده بود اما هیچگاه به عمل نزدیک نشد. این در حالی است که حالا بر اساس برآوردها امید در حدود 30 سال سن دارد و این گونه به طور متوسط عمری 34 تا 36 سال خواهد داشت و در نتیجه شاید پیدا کردن جفت برای او کمی دیر به‌نظر برسد. اتفاقی که البته از نظر ایمان ابراهیمی، پرنده‌شناس و مدیرعامل انجمن «آوای بوم ایران» هم اینگونه است و بهتر بود در تمام 15 سال گذشته این مسئله به شکل جدی‌تر دنبال می‌شد. او به «پیام ما» می‌گوید: «هیچوقت برای «امید» مشکل پیدا کردن جفت وجود نداشت. چراکه بنیاد درنا در اروپا و حتی کشورهای چین و روسیه حاضر به همکاری در این کار بودند اما هرگز این اتفاق به صورت جدی پیگیری نشد. از سوی دیگر خصایص اخلاقی درناها هم یکی از مواردی است که تا حدودی این ماجرا را با اما و اگر مواجهه کرده است. درناها بعد از دست دادن جفتشان، امکان بسیار کمی برای جفت‌گیری جدید دارند و معمولا جفت جدید را نمی‌پذیرند اما این امکان صفر هم نیست.»
نکته دیگری که در این موضوع دارای اهمیت است، در اسارت بزرگ نشدن درنایی است که قرار است با امید آشنا شود. چراکه درنای سیبری جمعیت غربی که امید از آن جمله است و تنها بازمانده، 5 هزار کیلومتر را برای مهاجرت پرواز می‌کند و اگر درنایی در اسارت بزرگ شده باشد این توانایی را ندارد: «درناها سه جمعیت دارند. جمعیت غربی که امید تنها بازمانده آنهاست. جمعیت مرکزی که منقرض شده و جمعیت شرقی که حدود 2700 عدد از آنها باقی است و از روسیه به چین در حال کوچند. در این میان باید جوجه‌ای از جمعیت شرقی آورد و در شرایط بسیار دقیق که با انسان هیچ ارتباطی نداشته باشد و توسط ماسک عروسکی درنا به آن غذا داد تا بزرگ شود و به سن پرواز برسد. بعد آن را به امید معرفی کرد. در این میان مشخص نیست این دو با یکدیگر جفت‌گیری کنند یا نه. بسیاری از این موارد غیرقابل پیش‌بینی هستند و نمی‌توان به راحتی درباره‌شان صحبت کرد.»
نکته مهم دیگر در صحبت‌های ابراهیمی این است که در طول سال‌های گذشته حتی درباره جنسیت امید هم شبهاتی در میان بوده است: «شاید این خیلی عجیب به نظر بیاید اما ما هنوز مطمئن نیستیم امید نر است. این نکته مهمی است. از سوی دیگر باید بدانیم درناها به صورت گله‌ای پرواز می‌کنند و زندگیشان جمعی است اما امید توانسته 15 سال تنها زندگی کند. این یعنی مهارت‌های بقا را به خوبی بلد است و احتمالا بزرگ‌جثه‌تر از میانگین درناهاست. در نتیجه اگر درنایی به او معرفی شود، به دلیل اینکه توانایی‌های او را ندارد نمی‌تواند هم پای او بماند و امکان تلف شدنش زیاد است. در نتیجه بهتر است چند درنا برای این کار انتخاب شوند.»
این پرنده‌شناس درنهایت می‌گوید سازمان محیط زیست باید در سال‌های گذشته به فکر این اتفاق می‌افتاد و در این صورت حفظ این پرنده کار سختی نبود «اراده‌ای برای این کار وجود نداشت و فقط چند وقت یکبار دراین‌باره صحبت می‌شد. سازمان‌های مردم‌نهاد هم نمی‌توانستند کاری از پیش ببرند چرا که این کار به همکاری با کشورهای دیگر نیاز داشت و امکاناتش تنها در اختیار دولت بود. هر چند در سال 87 هم یکبار این تلاش انجام گرفت و «آرزو» در پروژه حفاظت از درنای سیبری به امید معرفی شد. آرزو ردیاب داشت و در هنگام بازگشت به ایران، در نزدیکی گیلان دیگر ردیابش کار نکرد و می‌شد فهمید که شکار شده. اتفاقی تلخ بود و بعد از آن هم ‌دیگر درنایی به امید معرفی نشد.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *