پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | صیادان بی‌ماهی

«پیام ما» از مشکلات صیادان استان‌های شمالی گزارش می‌دهد

صیادان بی‌ماهی

فصل صید در حالی آغاز شده که صیادان از گرانی ابزار کار، کاهش جمعیت ماهی‌ها و کاهش درآمد رنج می‌برند





صیادان بی‌ماهی

۱۸ مهر ۱۴۰۱، ۹:۵۱

صلات صبح است. ماهیگیران یک به یک از کومه‌های کوچک و چوبی صیادی بیرون می‌آیند. وقتش رسیده لاکِش (تور ماهیگیری) را به آب بزند. تمام کار صبح همین است. باید رج به رج در ردیف‌هایی منظم تور را توی قایق‌ها بچینند. توپی‌ها یک طرف، سرب‌ها یک طرف دیگر. این نظم را همه ماهیگیرها بلندند. بعد نوبت تراکتورهاست. قایق را تا دریا مشایعت کند و بعد به انتظار بایستد. آفتاب که طلوع کند نوبت انتظار است. تا نزدیک‌های نماز مغرب که تور از آب بیرون بیاید. صیادها ماهی‌ها را از تور جمع کنند. به شب نرسیده پوکه‌ها (لباس‌های ماهیگیری) و چکمه از ریسمان‌های مندرس آویخته میان کومه‌ها، آویزان است. شش ماه دیگر هر روز این روال کار است. با یک فرق بزرگ: هر سال اوضاع بدتر می‌شود. خزر کم برکت‌تر و هزینه‌ها بالاتر و تعداد صیادان کمتر. گویی سال‌ها کارگری روزمزد حداقل درآمدی ایجاد می‌کند که صیادی ندارد.

 

صیادی یکی از مشاغل سنتی حاشیه‌نشینان سه استان شمالی است که در یک دهه اخیر با افول و کاهش جمعیت صیادان مواجه شده است. در حالی که آمار رسمی‌ سازمان شیلات کشور اعلام می‌کند 10 هزار صیاد در حاشیه خزر از این راه ارتزاق می‌کنند اما بررسی‌های میدانی «پیام‌ ما» و گفت‌وگو با صیادان و مدیران تعاونی‌های مشغول در صیدگاه‌های شمالی نه فقط این عدد را تایید نمی‌کند بلکه نشان‌دهنده کاهش شدید تعداد صیادان است. امسال فصل صید خزر در صیدگاه‌های گلستان از 15 مهر، در صیدگاه‌های مازندران به ترتیب از شرق به غرب، از 17 تا 20 مهر و برای استان گیلان نیز از 20 مهر آغاز شده و یا می‌شود. حالا صیادان می‌گویند همه صیادهای سابق برای صید نمی‌آیند. این موضوع به تک صیادان اختصاص ندارد بلکه بسیاری از تعاونی‌هایی که ذیل شرکت تعاونی «پره» و با مجوز با سازمان شیلات همکاری می‌کنند نیز فعال نشده‌اند.
صیادهای پَره پی کار دیگری رفتند
در میانکاله تا ساحل آشوراده در استان گلستان صید معمولا چند روز زودتر از صیدگاه‌های غرب مازندران و گیلان آغاز می‌شود، اما سختی‌های صید در اینجا زیاد است و شرایط کار برای صیادان در این صیدگاه‌ها مشابه هیچ‌یک از صیدگاه‌های دیگر نیست.
حاجی جباری یکی از صیادان کهنه‌کار صیدگاه میانکاله، صیدگاهی واقع در منطقه‌ای حفاظت شده است. او معتقد است علاوه بر اینکه مشکلات عمومی‌ جامعه صیادی مانند نبود بنزین کافی سهمیه‌بندی، مشکلات بیمه و درآمد کم برای صیادان مناطق حفاظت شده وجود دارد مشکلات دیگری هم معیشت آنان را تهدید و بر سختی کار آنان اضافه می‌کند: «اینجا نه از برق خبری است و نه از گاز. حتی نمی‌توان ساحل را کوبید تا تردد قایق‌ها و تراکتورها آسان‌تر شود. ما تقریبا هر 4 روز یک‌بار به خانه می‌رویم. اگر ماهی نباشد، چیزی هم برای خوردن پیدا نمی‌شود. این را حتما بنویسید که همه اینجا در فقر زندگی می‌کنند و درآمد ما از دریای بی‌برکت هیچ است.»
محمد نظری، رئیس اتحادیه شهید رجایی در صیدگاه میانکاله هم از تخصیص نیافتن سوخت برای صیادان می‌گوید: «بعد از گذشت چند سال از وعده تخصیص بنزین سهمیه‌بندی، بنزینی اختصاص نیافته است. میزان بنزین مصرفی ما در یک روز 120 تا 130 لیتر است. البته این میزان مربوط به شروع فصل صید است که فقط تا 2 کیلومتری دریا تور می‌اندازیم. زمستان که آب سردتر می‌شود و ماهی در کناره نیست 6 تا 8 کیلومتر هم از ساحل فاصله می‌گیریم و مصرف بنزین چند برابر می‌شود بدون اینکه سهمیه‌ای به ما بدهند. هزینه‌های صید بالاست. با این هزینه‌ها صید صرفه ندارد، اما این شغل پدری ماست و چاره‌ای جز آن نداریم. جوان‌ترها مانند ما نیستند. آنها می‌توانند کارهای دیگری انجام دهند. از تعاونی طالقانی تا آشوراده را تماشا کنید. بسیاری از تعاونی‌ها فعال نیستند. سال گذشته سود ما از صید 250 هزار تومان شد. جوان‌ها می‌روند کارگری. ما در فصل غیرصید کارگری می‌کنیم. اما فصل صید آنها که می‌توانند هم نمی‌آیند. باید 6 ماه اینجا زندگی کنی و دست آخر هم با دستان خالی برگردی.»
صیادی شغل آبا و اجدادی محمد نظری است اما اجازه نمی‌دهد فرزندانش پی صیادی بیایند: «آنها باید درس بخوانند. البته من فکر نمی‌کنم همه باید درس بخوانند و بروند دانشگاه. این همه جوان دانشگاهی هم بیکار هستند. اما نمی‌خواهم فرزندانم به این فقر قانع باشند. تا 5 سال قبل هزینه یک تور لاکش 150 میلیون تومان می‌شد. امروز این هزینه به یک میلیارد و نیم می‌رسد. این پول را از کجا بیاوریم؟ فقط تور بدون ریسمان و سرب کیلویی 400 هزار تومان است. حساب کنید ببینید چقدر سرمایه باید برای تجهیز ابزارمان داشته باشیم؟ تعمیر موتور قایق، تراکتور، بازسازی تور، هزینه خورد و خوراک و… هم است. به همین دلیل است که دخلمان به خرجمان نمی‌رسد. حالا این روزهای اول است. وقتی قاچاقچیان بیایند، روزهایی که به تور ما می‌زنند و لاکش را پاره می‌کنند ما حتی هزینه تعمیر آن را نداریم. شیلات نه تسهیلاتی می‌دهد نه امکاناتی فراهم می‌کند.»

محمد، ماهیگیر گیلانی: بیکاری ما را تهدید می‌کند، درحالی‌که همه ما کاری جز صیادی بلد نیستیم. به تعاونی‌های پره سر بزنید. شرکتی که تا ۴سال قبل ۱۰۰ صیاد داشت، اکنون با ۲۰ صیاد هم کار نمی‌کند

دریای بی‌برکت
کاکا یکی دیگر از صیادان در صیدگاه آشوراده استان گلستان است. هر سال روز اول صید با قایق کاکا به آب می‌زدم. کاکا چم و خم کار را خوب بلد است و هیچ وقت به گزارش هواشناسی باور ندارد. او باد را موثرترین عنصر صید می‌داند و باید وزش باد را خودش چک کند. کاکای ترکمن فکر می‌کند دریا دیگر برکت ندارد؛ مخصوصا در این منطقه. «اینجا یک لاکش می‌اندازیم، اما بعد از بندر امیرآباد صید بیشتر می‌شود. به هر حال ما در منطقه خودمان صید می‌کنیم و همین صید کفال درآمد ما را تشکیل می‌دهد. در گذشته زندگی از راه صیادی بهتر بود. دریا، ماهی بهتری داشت و زندگی هم آنقدر سخت نشده بود. ما در حقیقت با درآمد صید زندگی نمی‌کنیم و تمام فصل غیرصید را مشغول کارگری هستیم.» سهم خانواده کاکا از صید بسیار ناچیز است. او پارسال برای خانه خودش فقط 8 کیلوگرم ماهی خورشتی برده است: «این موضوع فقط به صیدگاه‌های ما مربوط نمی‌شود. در آشوراده کارخانه و سردخانه نگهداری و کنسرو ماهی داشتیم که امروز نداریم.» حرف‌های کاکا نشان می‌دهد که محیط زیست دریایی به قدری آسیب دیده که دیگر دریا هم برکت گذشته را ندارد: «ماهی «کُلمه» پیشتر در گیلان زبانزد بود و در ساحل مازندران هم «‌صوف» و «تِلاجی» را داشتیم اما امروز از هیچ‌کدام خبری نیست. حقیقت است که دریا آنقدر عقب رفته و مسیر رودخانه‌هاچنان مسدود شده که ماهی مجال تخم‌ریزی ندارد. دولتی‌ها نمی‌خواهند این چیزها را بگویند اما من 50 سال است صید می‌کنم. دریا را می‌شناسم.»
آنچه صیادان صیدگاه میانکاله و آشوراده می‌گویند تقریبا مشابه آن‌چیزی است که صیادان نقاط دیگر در مازندران و گیلان هم مطرح می‌کنند. با یک تفاوت بزرگ که استقرار صیدگاه‌ها در مناطق حفاظت شده، گرچه یک شغل سنتی است و پیشینه‌ای کهن دارد، اما این روزها با ملاحظات گسترده‌تری برای اکوسیستم خزر و حواشی تالاب میانکاله همراه است. پسروی آب خزر و خشکی خلیج گرگان هم صیدگاه‌ها را مدام به عقب می‌راند.

کاکا ماهیگیر آشوراده: در گذشته زندگی از راه صیادی بهتر بود. دریا، ماهی بهتری داشت و زندگی هم آنقدر سخت نشده بود. ما در حقیقت با درآمد صید زندگی نمی‌کنیم و تمام فصل غیرصید را مشغول کارگری هستیم. سال گذشته برای خانه خودمان فقط 8 کیلوگرم ماهی خورشتی بردم؛ یعنی از ماهی‌ای که صید می‌کنیم هم چیزی نصیب خودمان و زن و بچه‌مان نمی‌شود

سایه بیکاری بر صیادان
محمد حسین یکی از صیادان صیدگاه ساری است. او مهم‌ترین هزینه صیادها را بنزین می‌داند که قیمت سرسام‌آوری دارد و می‌گوید: «20 سال قبل نه‌تنها صیادی شغل پر‌رونقی بود بلکه مشاغل زیادی مثل ساخت قایق، توربافی و مانند آن هم در یک زنجیره با آن فعال بودند. امروز قایق‌ها همه وارداتی است و هزینه‌های بافت تور هم آنقدر بالاست که همه صیادها تورشان را وصله و پینه می‌کنند. ما تا مجبور نباشیم سراغ خرید ادوات جدید نمی‌رویم، زیرا هزینه‌ها بسیار بالاست. ما باید ذیل قوانین تعاونی کار کنیم. چاره‌ای نداریم. غیر از آن به ما می‌گویند صیاد غیر مجاز. اما چگونه باید به این کار ادامه دهیم؟ ما که سرمایه‌ای نداریم در کارمان بیاوریم.»
اوضاع صیادان گیلان هم مانند دو استان دیگر شمالی است. گلایه‌ها و مشکلات مشابه و درآمدها هم کم‌ و بیش یکسان. مصطفی یکی از ماهیگیران گیلانی در آستارا، روایتش شبیه صیادان دیگر است: «بیکاری ما را تهدید می‌کند، درحالی‌که همه ما کاری جز صیادی بلد نیستیم. به تعاونی‌های پره سر بزنید. شرکتی که تا ۴ سال قبل ۱۰۰صیاد داشت، اکنون با ۲۰ صیاد هم کار نمی‌کند.»
او شغل ماهیگیری را از پدرش به ارث برده و 15 سال ادامه داده: «دو برادرم امسال برای صید نمی‌آیند و می‌گویند کارگری مطمئن‌تر از دریا است، اما مگر برای کارگر روزمزد هم هر روز کار پیدا می‌شود؟ بیکاری منتظر ما و سرنوشت ماست. اگر برای گرانی و هزینه‌های کار فکری نکنند ما هم مثل بسیاری از تعاونی‌های دیگر ورشکسته می‌شویم.»
آمارهای رسمی ‌شیلات
قاسم کریم‌زاده مدیرکل شیلات مازندران در مورد صید امسال خزر در این استان می‌گوید براساس مصوبات سازمان شیلات ایران 1100 صیاد این منطقه از دیروز (17 مهرماه) صید ماهی‌های استخوانی (ماهیان سفید، کفال و کپور) در منطقه میانکاله را شروع کرده‌اند. تعاونی‌های فعال در تکثیر طبیعی ذخایر دریای خزر از ۱۹ مهر‌ماه و سایر تعاونی‌های صیادی نیز از ۲۲ مهرماه صید را آغاز می‌کنند.
کریم‌زاده افزود: «فصل صید ماهیان استخوانی براساس تقویم اعلام شده توسط سازمان شیلات تا ۱۵ فروردین خواهد بود در مازندران حدود ۴ هزار صیاد دارد که در قالب ۵۴ تعاونی فعالیت می‌کنند.»
حمیدرضا تقی نصیری، مدیرکل شیلات استان گیلان هم می‌گوید امسال سه هزار و ۷۰۰ صیاد گیلانی در قالب ۴۷ پره صیادی اقدام به صید ماهیان استخوانی می‌کنند.
به گفته تقی نصیری صید ماهیان استخوانی تا فروردین سال ۱۴۰۲ ادامه دارد: «در فصل صید سال گذشته حدود هزار و ۶۰۰ تن انواع ماهیان استخوانی توسط صیادان در سواحل استان گیلان صید شده بود که ۸۸۱ تن آن از گونه ماهی سفید بوده است. همچنین برای این فصل صید سهم استان‌های شمالی از رهاسازی ماهیان استخوانی ۳۵۰ میلیون قطعه بچه ماهی است.»
محسن یحیایی، معاون صیادی اداره کل شیلات گلستان هم می‌گوید بیشتر اعضای شرکت‌های تعاونی ماهیگیری در گلستان پا به سن گذاشته هستند و بیش از ۶۰ بهار عمرشان را با دریا می‌گذرانند: «امسال ۸۱۳ صیاد در قالب ۱۸ شرکت تعاونی و به روش صید پره در سه منطقه بندرترکمن، آشوراده و گمیشان صیادی می‌کنند.»
مجموع آمارهای اعلام شده از تعداد صیادان به آب زده، براساس اعلام این اداره‌های کل در مجموع 8 هزار و 513 نفر از مجموع 12 هزار صیاد ثبت شده در سازمان شیلات کشور است. این علاوه بر تعداد تعاونی‌هایی است که برای صید امسال اعلام آمادگی کردند اما به گفته همکارانشان در صیدگاه حاضر نیستند.
تکلیف بنزین سهمیه‌بندی روشن نیست
در پیگیری «پیام‌ما» از وضعیت سهمیه‌بندی بنزین به صیادان که مشکل عمده 7 استان صیادی کشور در شمال و جنوب است؛ نه سازمان شیلات پاسخی می‌دهد و نه وزارت نفت و شرکت توزیع وفرآورده‌های نفتی. اخرین اخبار رسمی ‌از تصمیم‌گیری برای این موضوع نیز مربوط به آذر 98 است که میزان سهمیه بنزین برای هر قایق 1200 لیتر اعلام شده بود. سهمیه‌ای که هرگز تخصیص پیدا نکرد و آنچه از مصوباتش ماند وعده‌های پیگیری بی‌نتیجه بود.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *