سایت خبری پیام ما آنلاین | زیستگاه‌های ویران

در حالی که تخریب زیستگاه مهمترین عامل تهدید حیات وحش است، سازمان حفاظت محیط زیست از مشکلات همه زیستگاه‌ها خبر می‌دهد

زیستگاه‌های ویران

معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق: آماری از میزان تخریب زیستگاه‌ها نداریم اما همه زیستگاه‌ها تحت تاثیر عوامل انسانی دچار خسارات بسیاری شده‌اند در زاگرس افزایش دام بیش از توان مرتع و آتش‌سوزی، در مناطق شمالی و ارسباران تغییر کاربری اراضی و ویلاسازی





زیستگاه‌های ویران

۱۱ مهر ۱۴۰۱، ۸:۴۶

|پیام ما| «به یاد دارم قدری بیش از چهل سال پیش در ۱۵ کیلومتری غرب شهر شیراز به واسطه کثرت قوچ و میش به نظر می‌آمد که تمام کوه به حرکت در آمده باشد.» دیدن چنین تصویری در این نقطه جغرافیایی، دیگر تکرار نمی‌شود. یا این تصویر از زمانی در سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم که «دشت صاف و وسیع فرح‌آباد در شمال ساری پوشیده از هزاران، بلکه ده‌ها هزار غاز پیشانی سفید، غاز پیشانی سفید کوچک و غاز خاکستری بود؛ صحنه‌ای که تا آن زمان حتی تصورش مشکل بود و از آن پس نیز هرگز تکرار نشد». اسکندر فیروز که اوایل دهه هفتاد دیده‌هایش را در کتاب حیات وحش ایران تصویر کرده، می‌گوید آشکارا است که اثر بهره‌برداری بی‌وقفه و بی‌امان از زیستگاه‌ها، نسل جانور را محکوم به فنا می‌کند. حالا صحبت از کاهش 70 درصدی جمعیت حیات وحش ایران در نیم قرن اخیر است و معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق به «پیام‌ ما» می‌گوید همه زیستگاه‌های کشور یعنی هیرکانی، زاگرسی، ارسبارانی، ایرانی-تورانی و خلیج فارس-عمانی تحت تاثیر عوامل انسانی دچار خسارت شده‌اند.

«فریر، کلنل فرانسوی که قبلاً در قشون ایران به عنوان مشاور خدمت می‌کرده در ۱۸۴۵ طی سفری به شرق خراسان می‌نویسد: «تجسم آن همه حیوانات شکاری که بین هدیره و کاریز دیدیم، تقریباً غیرممکن است. مخصوصاً نزدیک محمودآباد گوزن (آهو) در گله‌های چندصد رأسی مشغول چرا بودند از نزدیک شدن ما نمی‌ترسیدند و اغلب در فاصله تیررس بودند.» اسکندر فیروز، نخستین رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در کتاب حیات وحش ایران- مهره‌داران با تصویر کردن این صحنه‌های نادیده برای نسل‌های بعد، شکارها و کشتارها را در حکم آغاز انقراض حیات وحش می‌داند اما می‌گوید در آسیا و اروپا انقراض یا تقلیل فاحش حیات وحش «مسلماً به ظل‌سلطان‌ها، پادشاهان مغول و طبقه اعیان ارتباط مستقیم نداشته است». به گفته او برای از بین بردن یک جمعیت حیوان هیچ اقدام یا عملی در قاطعیت و برگشت‌ناپذیری با تخریب و نابودی زیستگاه آن حیوان برابر نیست و در مقایسه با شکار، تغییر و تخریب محیط زیست اثری خیلی عمیق‌تر و مخرب‌تر آن هم نسبت به همه منابع طبیعی تجدیدشونده برجا می‌گذارد. فیروز همچنین می‌گوید تخریب مراتع و جنگل‌ها، آلودگی آب‌ها و مصرف سموم مختلف تنوع زیستی و همه حیات وحش ایران را به طور یکجا در معرض خطر قرار می‌دهد. او از شیر و ببر نام می‌برد که «نسل شیر ایران به واسطه تخریب بیشه و جنگل خوزستان و فارس منقرض شد» و «انقراض ببر نیز به همین صورت بوده است. به نظر می‌آید که نابودی فقط قسمتی از زیستگاه این حیوان، اما قسمتی که از لحاظ اکولوژیک سرنوشت‌ساز بود، یعنی جنگل‌های انبوه دشت‌های ساحلی مازندران توام با تالاب‌های گسترده همان مناطق باعث فنای نسل ببر شد.»
اما چه بر سر زیستگاه‌ها آمد؟ به اعتقاد او واقعیت اسف‌بار این است که در یکی دو دهه اخیر حیات وحش و منابع طبیعی ما رو به اضمحلال نهاده است. می‌دانیم که اگر این وضع تا حد زیادی ناشی از کشتار بی‌رحمانه بوده است، شرایط بی‌رویه و از بین بردن جنگل‌ها و بیشه‌ها، یعنی تخریب زیستگاه‌ها و طبیعت ویران‌کننده‌تر و در بیشتر اوقات جبران‌ناپذیرتر بوده است. مثلاً پناهگاه حیات وحش خوش ییلاق که در میان مناطق استپی ایران و جهان مانند گوهری می‌درخشید چه شد؟ بر سر بسیاری از مناطق مهم دیگر از جمله توران، ارسباران، بختگان، بیستون، موته و غیره چه آمد؟

اما چه بر سر زیستگاه‌ها آمد؟ واقعیت اسف‌بار این است که در یکی دو دهه اخیر حیات وحش و منابع طبیعی ما رو به اضمحلال نهاده است. می‌دانیم که اگر این وضع تا حد زیادی ناشی از کشتار بی‌رحمانه بوده است، شرایط بی‌رویه و از بین بردن جنگل‌ها و بیشه‌ها، یعنی تخریب زیستگاه‌ها و طبیعت ویران‌کننده‌تر و در بیشتر اوقات جبران‌ناپذیرتر بوده است

آمار دقیقی از تخریب زیستگاه‌ها نداریم
حفاظت از زیستگاه‌ها برای کشوری چون ایران که از نظر شرایط توپوگرافی و اقلیمی دارای رویشگاه‌های مختلف است، دشواری‌های خاص خود را دارد. آنطور که علی بالی، معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق در سازمان حفاظت محیط زیست به «پیام ما» می‌گوید ایران دارای پنج نوع زیستگاه است که هر کدام از آنها حساسیت‌ها و آسیب‌های مخصوص به خود را دارند. او توضیح می‌دهد: «ایران دارای زیستگاه هیرکانی، زاگرسی، ارسبارانی، ایرانی-تورانی و خلیج فارس-عمانی است. در هر کدام از این زیستگاه‌ها گونه‌های گیاهی و جانوری بسیاری زیست می‌کنند اما متاسفانه تحت تاثیر عوامل انسانی دچار خسارات بسیاری شده‌اند.» به گفته معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق آمار دقیقی از تخریب زیستگاه‌ها وجود ندارد اما عوامل تخریب در این پنج منطقه تا حدودی با یکدیگر متفاوتند و این البته اغلب این تعارضات نیز توسط عوامل انسانی رخ می‌دهند.
معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق می‌گوید زیستگاه‌های ایران از هم گسیخته‌اند. «زیستگاه‌های کشور از هم گسیخته شده‌اند و در برخی از این زیستگاه‌ها، به دلیل جاده‌سازی، ارتباط کریدورهای حیات وحش با یکدیگر قطع شده‌ است. این اتفاق در زیستگاه ایرانی-تورانی رخ داده و مناطق مرکزی کشور به دلیل جاده‌سازی و معدن‌کاوی آسیب‌های جبران‌ناپذیری دیده‌اند.»
بالی از سوی دیگر اضافه می‌کند: «در زاگرس افزایش دام بیش از توان مرتع و آتش‌سوزی زیستگاه را تحت تاثیر قرار داده و در مناطق شمالی و ارسباران هم تغییر کاربری اراضی و ویلاسازی گسترده دلیلی شده تا زیستگاه‌ها آسیب ببینند.» به گفته او همچنین خلیج فارس و دریای عمان هم آلودگی‌های مختلف که منشا انسانی دارند به زیستگاه آسیب رسانده‌اند اما آسیب تغییر اقلیم هم انکار کردنی نیست. «تغییرات اقلیم در تمام زیستگاه‌ها اثرات فراوانی داشته و در طول سال‌های گذشته تاکنون اثرات آن بر اقلیم ایران بسیار دیده شده است.»
نگهداری و حفظ زیستگاه‌ها اما همواره جزو نگرانی‌ها و کاستی‌های موجود بوده و این در حالی است که بالی می‌گوید از نظر کمی وضع حفاظت از زیستگاه‌ها و افزایش مناطق حفاظت شده رشد بسیاری داشته. او اضافه می‌کند: «ما در سال ۱۳۵۷، ۴۷ منطقه حفاظت‌ شده داشتیم که این تعداد در حال حاضر به ۳۰۹ منطقه افزایش یافته و در سطح منطقه از این نظر جایگاه خوبی داریم اما کیفیت نظارت و نگهداری هم مطرح است که باید ارتقا پیدا کند.»
در حالی که زیست حیات وحش به حفظ زیستگاه‌ها به‌شدت وابسته است و تخریب‌های گذشته تاکنون عرصه را بر حیات وحش تنگ کرده، به گفته مدیر کل معاون دفتر مدیریت زیستگاه‌ها و امور مناطق تنها در صورتی می‌توان از نظر کیفی به استانداردهای درستی رسید که نگاه به این حوزه تغییر کند و فقط سازمان محیط زیست و منابع طبیعی و جنگل‌ها مسئول رسیدگی به این بخش نباشد. او در آخر می‌گوید:‌ «نکته دیگر این است که باید سند آمایش سرزمین جدی گرفته شود و الگوی کشت و رسیدگی به این مناطق با دقت بیشتری پیگیری شود.»

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *