پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | سخنرانی برای بازگشت نخبگان

رئیس‌جمهوری از دستگاه‌های اجرایی خواست برای ناکامی دشمن، دستاوردهای علمی را تبیین کنند

سخنرانی برای بازگشت نخبگان

بنابر آخرین آمار وزارت امور خارجه ۴۷ درصد از ایرانیان خارج از کشور در قاره آمریکا و ۲۹ درصد از این جمعیت حدوداً 5 میلیونی در اروپا سکونت دارند





سخنرانی برای بازگشت نخبگان

۲۴ شهریور ۱۴۰۱، ۰:۰۰

در روزهایی که ماجرای اقامت فرزند یکی از اعضای دولت انقلابی در کانادا به سوژه داغ رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده، رئیس این دولت از لزوم توجه به نخبگان گفته است. درخواستی که انگیزه‌ای شد تا بار دیگر ناظران از «فرار مغزها» و «مهاجرت نخبگان» بگویند و از نحوه برخورد دولت‌ها با این سرمایه‌های ارزشمند و بی‌بدیل گلایه کنند.

 

«توجه به نخبگان فقط با حرف و سخن تحقق نمی‌یابد»؛ این بخشی از نطق روز گذشته ابراهیم رئیسی است که در جریان برگزاری نشست هفتگی هیات دولت ایراد کرد. البته آمار و گزارش دقیقی از عملکرد و اقدامات دولت سیزدهم برای تشویق نخبگان به بازگشت به کشور در دست نیست اما حتی همین تاکید کلامی در گفتار رئیس دولت سیزدهم هم چندان مسبوق به سابقه نیست و در این یک سال و چند ماهی که از آغاز به کار این دولت می‌گذرد، کمتر به یاد داریم که ابراهیم رئیسی به این چنین موضوعاتی بپردازد و از اعضای دولتش بخواهد که در راستای تحقق چنین اهدافی تلاش کند.

اما حتی اگر همین تاکیدات کلامی را معیار سنجش و داوری قرار دهیم، باز درخواهیم یافت که رئیس دولت سیزدهم و متعاقباً مجموعه اعضای این دولت، درک چندان دقیق و روشنی از الزامات و ضروریات تحقق این هدف ندارد. چنان‌که رئیسی در ادامه همین سخنرانی و پس از آن‌که تاکید کرد که «توجه به نخبگان فقط با حرف و سخن تحقق نمی‌یابد»، از تامین نیازها و مطالبات نخبگان و دانشگاهیان گفت و اضافه کرد: «باید نیازهای معیشتی و شغلی آنها را نیز تامین کنیم تا زمینه خدمت و فعالیت آنها در کشور تسهیل شود.» این در حالی است که به باور بسیاری از ناظران، آن‌چه در نهایت منجر به «فرار مغزها» یا همان «مهاجرت نخبگان» می‌شود، صرفاً مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان نیست و مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز در این میل به مهاجرت بی‌تاثیر نیست. تمایلی که البته لزوماً مختص نخبگان جامعه نیست. تا جایی که حتی آمار و ارقام رسمی نیز حاکی از این واقعیت است که تمایل به خروج از کشور در این حدود یک دهه گذشته، به‌شدت عمومیت یافته است.

ابراهیم رئیسی پس از آن‌که تاکید کرد «توجه به نخبگان فقط با حرف و سخن تحقق نمی‌یابد»، از تامین نیازها و مطالبات نخبگان و دانشگاهیان سخن گفت: باید نیازهای معیشتی و شغلی آنها را نیز تامین کنیم تا زمینه خدمت و فعالیت آنها در کشور تسهیل شود

جالب آن‌‎که با نگاهی به آن‌چه رئیسی در همین سخنرانی روز گذشته در رابطه با لزوم ترغیب نخبگان خارج از کشور به بازگشت به وطن و تشویق نخبگان داخل کشور به ماندن در این مملکت مطرح کرده، درعین‌حال درخواهیم یافت که اساساً او چرا به این موضوع توجه دارد و هدفش از تاکید بر لزوم حفظ نخبگان چیست. هدفی که در عین حال می‎تواند نشان‌دهنده این باشد که چرا این تاکید کلامی و تاکیدهایی که پیش‌تر هم او و هم بسیاری از دیگر مسئولان مملکت در این راستا داشتند، کارساز واقع نشده است.

رئیسی که در نشست دیروزهیات دولت، ابتدا از افتخارات بزرگ علمی دانشگاه‌های کشور گفته، در ادامه از اعضای دولت خواسته این افتخارات و دستاوردها را برای امید آفرینی در جامعه به‌ویژه در میان قشر نخبگانی ضروری تبیین کنند و پس از آن، از همه دستگاه‌های اجرایی کشور به‌ویژه نهادهای تبلیغاتی و رسانه‌ای خواسته واقعیات این پیشرفت‌ها را بیان کرده و چهره‌های موفق در کشور را معرفی کنند. اما او تمام این درخواست‌ها را نه لزوماً برای بهبود وضعیت این نخبگان علمی و غیرعلمی، بلکه صرفاً به‌خاطر «ناکامی دشمن در رسیدن به اهدافش» مطرح کرده است. انگیزه‌ای که در عین حال می‌تواند نشان‌گر میزان توجه و تمرکز او به این مسئله باشد.
این نوع نگاه به مسئله مهاجرت و لزوم جلب سرمایه‌های انسانی خارج از کشور به داخل در شرایطی امید به تغییر اوضاع را کمرنگ می‌کند که چنان‌که اشاره شد بحران مهاجرت در ایران دیگر صرفاً مختص نخبگان نیست و جمعیت ایرانیان خارج از کشور از بسیاری از کلان‌شهرهای این مملکت فراتر رفته. شاهد این مدعا نیز آمار حدوداً ۵ میلیونی ایرانیان خارج کشور است که در سال‌های گذشته به انحای گوناگون مورد تاکید قرار گرفته و آن‌چه وزارت امور خارجه در سال ۹۹ در این خصوص منتشر کرد نیز موید صحت آن است. جالب آن‌که در حالی رئیسی «ناکام گذاشتن دشمن» را مهمترین انگیزه تشویق این ایرانیان به بازگشت به کشور عنوان می‌کند که از قضا بزرگترین جمعیت ایرانیان خارج از کشور در کشور آمریکا سکونت دارند.

جمعیتی حدوداً یک میلیون و ۵۰۰ هزار نفری که در ایالت‌های مختلف این کشور مشغول کار و زندگی هستند. آن هم در حالی که دو کشور کانادا و انگلستان که چندان رابطه حسنه‌ای با دولت جمهوری اسلامی نیز ندارند، پس از امریکا بیشترین سهم را در میزبانی از ایرانیان خارج از کشور دارند. چه آن‌که حدود ۴۰۰ هزار نفر از این جمعیت ۵ میلیونی ایرانیان خارج از کشور در این دو کشور ساکن هستند. بنابر این آمار همچنین بیشتر ایرانیان خارج از کشور یعنی حدود ۴۷ درصد از کل در ۱۲ کشور در حوزه آمریکا سکونت دارند و پس از آن نیز ۳۰ کشور اروپایی قرار دارند که محل سکونت ۲۹ درصد از مجموع ایرانیان خارج از کشور هستند. آمار و ارقامی که اتفاقاً نشان می‌دهد علت مهاجرت گسترده ایرانیان به خارج کشور لزوماً دلایل اقتصادی و معیشتی نیست؛ بلکه مسائل فرهنگی و اجتماعی است که باعث شکل‌گیری چنین جمعیت‌های بزرگی در کشورهای امریکایی و اروپایی شده است.

کشورهایی که از کمترین قرابت فرهنگی با ما برخوردارند و از آن‌جا که واحد پول اغلب این کشور یورو و دلار است، مهاجرت به آنها برای ایرانیان بسیار دشوارتر از آن است که بر فرض بخواهند به کشورهای همسایه یا حتی کشورهای آسیایی و آفریقایی مهاجرت کنند. حال آن‌که فاصله جغرافیایی و مسافت طولانی این کشورهای اروپایی و امریکایی با ایران نیز می‌تواند مهاجرت به این مناطق را از اولویت‌های ایرانیان خارج کند اما چنین نشده است.
اما در حالی که رئیس دولت سیزدهم تلویحاً مشکلات اقتصادی را علت‌ اصلی مهاجرت نخبگان عنوان کرده، رئیس پیشین کمیته اقتصادی شورای شهر تهران معتقد است که در کنار دلایل اقتصادی و معیشتی، باید به موضوعات دیگر هم توجه داشته باشیم. محمود میرلوحی بر این نظر است که نمی‌توان وضعیت نامساعد معیشتی را نادیده گرفت اما: «عزت و احترام به شهروندان و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی و آزادی‌های اساسی اجتماعی و سیاسی آنان، شاید مهمترین مسائلی است که می‌تواند در این بحث حائز اهمیت باشد.» او در پاسخ به این پرسش «پیام ما» که دولت چگونه می‌تواند زمینه بازگشت نخبگان و همچنین عموم ایرانیان خارج از کشور را فراهم کند، می‌گوید: «از حدود یک، دهه پیش جریانی که با عنوان «جبهه پایداری» اعلام موجودیت کرد و اتفاقاً برخی از شاخص‌ترین نیروها از جمله دبیرکل‌شان سابقه سال‌ها اقامت و زندگی ایالات متحده را دارد، هر کسی را که به هر دلیل در خارج از کشور زندگی می‌کرد، هدف شدیدترین حملات و هجمه‌های انتقادی قرار داد و همه را به خیانت متهم کرد.

این جریان و برخی نیروهای همسو با این جریان سال‌ها چنین دیدگاهی را مطرح کرده و همه ایرانیان خارج از کشور را با یک چوب رانده اما حالا کم‌کم روشن شده که همین افراد و نیروهای سیاسی بسیار نزدیک به آنها، در این سال‌ها دست به مهاجرت زده و هم‌اکنون بسیاری از فرزندانشان در کشورهای خارجی سکونت دارند.» میرلوحی می‌گوید: «وقتی سال‌ها چنین رفتار نامعقولی با هم‌وطنان خارج از کشور شده و پس از آن هم هر کس را که دو تابعیتی بود، با اتهام جاسوسی مورد هجمه قرار دادیم، نمی‌توان انتظار داشت ناگهان همه‌چیز از یادها برود و این سرمایه‌ها به این راحتی به کشور بازگردند.» او با این همه معتقد است که هیچ‌چیز غیرممکن نیست و لازمه عملی شدن این خواسته و بازگشت ایرانیان به وطن، کنار ایجاد رفاه و آسایش و آرامش، احترام به افکار و باورهای آنان است و به رسمیت شناختن حقوق شهروندی همه ایرانیان.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *