پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | نقص زبان‌دوستی

توسعه زبان

نقص زبان‌دوستی





نقص زبان‌دوستی

۲۳ شهریور ۱۴۰۱، ۸:۵۶

زبان، بیان و بروز ذهنیات است. از آنجا که ذهن هر فردی، منحصربه‌فرد و متمایز از دیگران است، زبان او نیز متمایز از زبان دیگران و منحصربه‌فرد است (در هر صورت تمایز وجود دارد، هرچند ریز و غیرقابل رؤیت باشد). زبان جمعی و اجتماعی نیز بیان و بروز اذهان جمعی است، چنانکه زبان فارسی ایرانی امروز، بیان و بروز ذهن جمعی ایرانیان امروز است.
اگر با همین دیدگاه ساده و عامیانه، و با بدیهیاتی که هر سخنگویی دربارۀ زبان خود می‌داند، گفته‌های لاک مورد توجه قرار گیرد؛ به نظر می‌رسد آنگاه که لاک از نقصِ طبیعی زبان، «تیرگی و اغتشاشی که اجتناب از آن، در کاربردِ واژه‌ها، بسیار سخت است»، صحبت می‌کند، به همین منحصربه‌فرد بودن زبان فردی توجه دارد و اینکه نمی‌توان مطمئن شد هر فردی در بیان و درک هر لغتی، چه فهمی دارد. حتی کلمات ظاهراً صریحی چون «درخت» که مصداق بیرونی دارد و با توضیحات بیشتری چون «درختِ انجیر باغچۀ خانۀ خودتان»، متمایز و شفاف می‌شود، در هر فرد بار فهمی متفاوتی دارد. بار فهمی این عبارت، برای فردی که کودکی‌ پرهیجان و شادش را در کنار این درخت گذرانده است، بسیار متفاوت است از فهمِ فردی که از روی این درخت افتاده و ناقص شده است.
این خصیصۀ زبان، اجتناب‌ناپذیر است. با وجود این، زبان طی رشد طبیعی خود، عیوب خود را رفع می‌کند و به صراحت و روشنی بیشتر می‌رسد. ایده‌آل زبانی، نقطه‌ای است که برای هر فهمی، دسترس‌پذیرترین لغت ممکن را داشته باشیم. زبان برای رسیدن به این ایده‌آل خود، ترفندها و روش‌های مختلفی دارد. ترکیب‌سازی، وامگیری، حذف لغات ناکارآمد و تمایز ایجاد کردن بین لغات موجود همه روش‌هایی هستند که زبان را به ایده‌آل خود می‌رساند. فرضاً کاربرد «درب» در زبان فارسی، اشتباه فاحش فارسی‌زبانان نیست، بلکه می‌تواند راهکار طبیعی زبان، برای تمایزگذاری بین حرف اضافۀ «در» و کلمۀ «در» باشد. هرچند این راهکار زبانی از نظر کارشناسان و متخصصین علم زبان، کاربرد نابه‌جای کلمۀ عربی در زبان فارسی است و زبان فارسی را بی‌نیاز از این لغت می‌دانند، اما اگر زبان فارسی به این لغت نیاز نداشت، اینچنین در زبان نمی‌نشست و کاربرد پیدا نمی‌کرد.
چه بسیار لغاتی که در یک گروه مورد علاقه و مورد توجه هستند و در گروه دیگر ناپسند تلقی شده و از کاربرد آنها حذر می‌شود؛ مانند استقبال از لغات عامیانۀ خودساخته و خارجی در گروه جوانان و پرهیز گروه ادیبان و عالمان زبان فارسی از این‌گونه لغات. علاقه و توجه به یک لغت، نشانۀ کاربردی بودن آن لغت برای رفع یک نیاز بیانی است. نیازی که دیگر لغات موجود، جوابگوی آن نیستند. اینکه بعضی از لغات، به‌دلایلی چون ساخت غیر فارسی و یا بدون پیشینه، املای اشتباه، ریشۀ غیرفارسی و … به توصیۀ فارسی‌دوستان و دغدغه‌مندان زبان سره از زبان حذف شود، نادیده‌گیری و حذف تمایزات زبانی است. «یارانه» با «سوبسید» متفاوت است و بار فهمی متفاوتی دارد. تعویض این لغات، تنها جایگزین کردن یکسری حروف با حروفی دیگر نیست، بلکه جایگزین کردن یک واقعیت با واقعیتی دیگر است؛ چنانکه امتیازی را از کسی بگیریم و در ازای آن، اعانه‌ای به او مرحمت کنیم.
«ندیده‌گرفتن‌های تعمدیِ متعددی» که لاک از آن سخن می‌گوید، به‌معنی بی‌توجهی به تمایزات است. تمایزاتی که به زبان وضوح و روشنی می‌بخشد. «در این نحوۀ ارتباط‌ برقرارکردن، انسان‌ها در موردشان مقصرند و از این طریق، وضوح و تمایزِ معنی‌شان را کمتر از آنی می‌سازند که طبیعتاً لازم است باشد». بسیاری از این تمایزات زبانی، در گفتار عامیانه و غیر رسمی سخن‌گویان، تثبیت‌ و منسجم شده است و سخن‌گویان زبان مادری به روشنی این تمایزات را درک می‌کنند و به‌کار می‌برند. با وجود این، در مجامع و نهادهای رسمی، این اصول تثبیت‌شدۀ زبانی تعمداً نادیده گرفته می‌شوند. بی‌شک شناخت، رصد و ثبت لغات زبانیِ متمایزِ بی‌شمار، بسیار سخت، زمان‌گیر و انرژی‌بر است؛ اما برای شناخت و رصد زبان، باید به تمام آنچه در زبان وجود دارد، توجه داشت. این‌گونه ندیده‌گرفتن‌ها اگرچه مسئلۀ زبان را ساده و حل آن را راحت‌تر می‌کند، اما این راه سریع و ساده، راه حل مسئلۀ زبان نیست، بلکه راه حل مسئلۀ زبانشناسان و زبان‌پژوهان است.
*farah_abutaleby@yahoo.com

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *