یادداشتی از:
گورباچف مرد ما ماندیم و چلمنبازها
۱۲ شهریور ۱۴۰۱، ۰:۰۰
میخائیل گورباچف مرده است اما این مطلب ربطی به زندگی و مرگ آخرین رهبر اتحاد جماهیر شوروی ندارد. او از این جهت به کار ما میآید که نماد فروپاشی دورهای بود که با نابودی روسیه تزاری آغاز شد. همانزمانی که تکانههای دگرگونیهای شدیدش در سراسر جهان انعکاس پیدا کرد اما بازتابش در کوهستانهای بدخشان شروع یک فاجعه در صد سال بعد یعنی حالای ما بود. در پایان قرن نوزدهم قدرتهای استعماری روس و بریتانیا به آسیای مرکزی نفوذ کرده بودند و این راه منجر شد به ایجاد یک سلسله معارضات و رقابتها برای تعیین مرزهایشان. این رقابتها فقط مربوط به مبادلات و لشکرکشیهای نظامی نبود بلکه درباره پژوهش و جمعآوری اطلاعات درباره تاریخ، زبانها و ادیان سرزمینهای بیحد و مرز ما هم بود. این همان مسئلهای است که میخواهیم رویش عمیق شویم.
در این دوره علاقهمندی «بازیگران» بازی بزرگ به شناخت و پژوهش دربارهی سنتهای اجتماعی، فرهنگی و دینی سرزمینهای ایران و افغانستان به طور قابل ملاحظهای افزایش یافت. بسیاری از افسران ارتش روسیه که سرزمینهای شمالی آمودریا را زیر نظارت خود داشتند دارای سابقه مطالعات خاورشناسی بودند و به شدت ساختار اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جوامع محلی را ثبت و ضبط میکردند. بریتانیا که دست بالا را در این زمینه داشت، آغاز اکتشافات خود را در آسیای مرکزی و میانه جدیتر از همیشه دنبال میکرد. روسیه و بریتانیا حتی به توافقاتی بر سر دستاوردهای پژوهشی خود رسیده بودند. این اقدامات باعث شد که تا سالیان دراز آنها تسلط بسیاری به سرزمینهای ما پیدا کنند و سرنوشتمان را رقم بزنند. تغییر و تحولات شوروی و تصمیمات امروزشان در سیاست خارجی در بسیاری از موارد وامدار همان تحقیقات در آن دوره است که البته این رویکرد در بسیاری از کشورهای مهم جهان ادامه دارد. برای درک ابعاد این موضوع فقط کافی است جستجوی گذرایی داشته باشیم. هنوز هم مهمترین و دقیقترین مطالعات ایرانشناسی، آسیای مرکزی و میانه در خارج از مرزهای ما اتفاق میافتد. چند وقت پیش قرار بود، مطلبی درباره «عشاق حسنلو» بنویسم. وقتی به انگلیسی جستجو کردم با بیشمار مقاله علمی و تطبیقی روی این اسکلتهایی که چندین دهه پیش کشف شدهاند، مواجه شدم. این در حالی است که پژوهش در این حوزه که سرمان را بخورد، این محوطه باارزش تا امروز در فهرست میراث ملی ایران حتی ثبت ملی نشده بود! شاید بتوان این نادانستن را در سویه مردمی و دولتی بررسی کرد. هر چند در هر دو حالت این ما هستیم که با وجود زخمهای بسیار از نادانستن و ناشناختن خود در تاریکی آینده فرو میرویم و شبیه بُز اَخفَش رفتار میکنیم.
ما بازماندگان بازی بزرگ روس و بریتانیا بودیم که بعدها ابرقدرتهای دیگر هم به آن اضافه شدند اما این دوره هم برای ما تجربه نشد. هرگز نخواستیم یکجای تاریخ هم که شده بایستیم و از خودمان بپرسیم «چه باید کرد؟» گویی باز هم زمان آن نرسیده که نادانی خودمان را نسبت به هویت و فرهنگمان تمام کنیم و آن را منصفانه و شفاف بشناسیم. شاید بگویید، خیلی این خواستهایی آرمانگرایانه است. امروز امیدوارترین آدمها هم ناامید هستند. انگیزهها به قعر جدولهای سنجش سقوط کرده است. اما ترسیم یک آرمان، شاید یک قدم هم که شده ما را به آن نزدیکتر کند؛ ادامه دادن این راه، بدون آگاهی داشتن نسبت به سنتهای اجتماعی و فرهنگی و دینی ما چنگ زدن به بیراهه است. آینده تاریکی روبهروی ماست وقتی هر روز هویتکشی میکنیم و بناها و محوطههایمان را از دست میدهیم. آیا این باید مطالبه هر روزه ما باشد؟ حتی اگر امیدی به تغییر نبود؟ نباید تاریخ به یاد داشته باشد که حداقل ما خواستیم؟
واقعا این مطالبه زیادی است که مدیرانی را بخواهیم که وقتی در جایگاه وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی مینشینند، وظیفهشان فقط مزه کردن میوهها و سلبریتی شدن و «مستر تیستر» شدن نباشد. قطعا کارمندان این مدیر تنها کاری که نخواهند کرد؛ پژوهش است. راستی هیچ میدانیم در حال حاضر، معاونتهای میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی چه برنامههای پژوهشی در دست دارند؟ شاید حتی این هم خواسته زیادی باشد اما همین نپرسیدن و نخواستن ماست که باعث شد؛ «علیاصغر مونسان»، اولین وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی ایران در نخستین اقدامش «مرکز آموزش عالی میراثفرهنگی» را تعطیل کرد. البته که هیچ روزنامهای این مسئله را تیتر یک نکرد اما درگیر شدن در بازی اول مرغ بود یا تخممرغ چه فایدهای دارد؟ در این ماجرا پای همه ما هم گیر است، از روشنفکر و روزنامهنگار تا کارشناس و فعال میراثفرهنگی و هر کسی که در این آب و خاک میخواهد زندگی کند. امروز که «عزتالله ضرغامی» در تلویزیون سراسری از «چلمن سیزدهم» (مدیر موزه فرش) دفاع تمام عیار میکند؛ اگر میدانست مردم معترض میشوند، به کسی که پیپ کشیدن را معیار روشنفکری میداند و طنز بلد بودن را معیار رییس موزه فرش بودن، شاید روی این رویه گولزنکش اصرار نمیکرد. آخرین بازیگران بازی بزرگ هم مردند و بازیگران جدیدی به میدان آمدند اما ما ماندیم و خودمان که بیجهت به چپ و راست میزنیم و از هویتکشیمان نمیهراسیم.
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
در سمینار بینالمللی تأثیر بحرانهای طبیعی بر بناهای تاریخی مطرح شد
تغییر اقلیم؛ بحران جدید بناهای تاریخی
رئیس انجمن متخصصین بهداشت حرفهای مطرح کرد
اهمیت تاثیر تغییر اقلیم بر سلامت و ایمنی کارگران
معاون استاندار تهران خبر داد
تامین ۲۰ درصد برق مصرفی ادارات از نیروگاههای تجدیدپذیر
مدیرکل دفتر مدیریت پسماند سازمان حفاظت محیطزیست مطرح کرد
لزوم ممنوعیت توزیع کیسههای پلاستیکی در فروشگاهها
وقوع رگبار باران در مناطق نیمه شرقی کشور
مدیرعامل هلالاحمر خراسانجنوبی
بند خاکی روستای «سالکآباد» شکسته شد
رئیس اداره حفاظت محیط زیست شهرستان «نور»:
پسابها، مشکل اصلی شهرهای ساحلی است
هنر مخملبافی در ایران بیش از هزار سال قدمت دارد
روزگار سپریشدهٔ مخمل
«پیام ما» باید و نبایدهای فعالیت عکاسان و تصویربرداران در فصل زادآوری پرندگان را بررسی میکند
عکاسی به قیمت جان پرندگان
اهدای اعضای یک بیمار به بیماران نیازمند
نظر کاربران
مسلمان
بدبخت کمونیست آمد و کمونیست رفت از خدا و جهان و انسانیت و معنویت خلقت ابتدا انتها هدف آخرت چیزی نفهمید اتحاد جماهیر شوروی را از هم پاشید پوتین هم مجددا به جمهوری هایی مثل اوکراین حمله کرده میخواهد باز پس بگیرد.الان چشم بصیرتش در قبر باز و بیدار شده یا ارحم الراحمین الله.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید