پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | طاعون؛ بلای حیات وحش ایران

طاعون؛ بلای حیات وحش ایران

گسترش و تغییر الگوی شیوع بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک زنگ خطر جدی برای حیات‌وحش ایران را به صدا درآورده است





طاعون؛ بلای حیات وحش ایران

۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

زمستان بی‌بار امسال برای حیات‌وحش در البرز مرکزی سال تلخی بود، بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک بر خلاف الگوهای رایج قبلی سال گذشته با آغاز فصل سرما نه تنها فروکش نکرد، بلکه قتل عام وسیعی را در طالقان و کلاردشت رقم زد. البته این ظن و گمان وجود دارد که طاعون زمستانه تنها به این دو منطقه محدود نبوده، بلکه در این دو منطقه به دلیل حضور زیاد کوهنوردان گزارش شده است. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد، که بنا بر ادعای سازمان دامپزشکی سال گذشته واکسیناسیون گسترده علیه این بیماری در کشور صورت گرفته است. امسال هم کمی زودهنگام‌تر از ابتدای مردادماه دوباره در همان مناطق پیشین به جان کل و بزهای منطقه طالقان افتاده است و گویا کشتار آن سر ایستادن ندارد. این اتفاق البته از سال 94 در بخش غربی دره طالقان آغاز شده، اما اخیرا در بخش شرقی دره شیوع پیاپی دارد. راه‌کارهای مرسوم مثل دفن و سوزاندن اجساد و دور کردن آن‌ها در منابع آبی هم مشکلی را حل نکرده و انتهای شرقی دره طالقان حالا با شیوع پیاپی و مستمر طاعون نشخوارکنندگان کوچک روبرو است. در این مطلب بر اساس تجارب روبرویی با بیماری در این منطقه و اطلاعات بین‌المللی و آمار و اطلاعات از سایر مناطق کشور، نگاهی انداخته‌ایم به دلایل شیوع و گسترده شدن، راه‌کارهای احتمالی کنترل و چشم‌انداز آینده این بیماری در ایران و جهان.

 

طاعون نشخوار کنندگان کوچک معضل جدیدی نیست و سال‌ها است که بلای حیات‌وحش کشور شده است. این بیماری مشترک بین دام اهلی و حیات‌وحش یک بیماری ذاتا گرمسیری است. در ایران و براساس گزارش برنامه ملی کنترل و ریشه کنی طاعون نشخوارکنندگان کوچک سازمان دامپزشکی کل کشور، نخستین بار در سال 1373 به شکل بالینی در فارس و به شکل رسمی و آزمایشگاهی یک سال بعد حضور آن در ایلام تایید شد. از آن زمان و به استناد همان گزارش در ایران فقط بین سال‌های 2005 تا 2011 بیشتر از 5000 کانون شیوع شناسایی شده و بیماری در ایران به شکل اندمیک و یا بومی درآمده است. با این وجود و برخلاف تصور عمومی از بی‌خطر بودن بیماری اندمیک، این بیماری منشاء خسارت فراوان به پرورش دام شده است. بر اساس یک مطالعه از دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران در سال 2006 این بیماری تا آن تاریخ باعث ضرر 1.5 میلیون دلاری به صاحبان گله‌های دام سبک کشور شده است. مطابق معمول اما ضرر و زیان وارده به حیات‌وحش نه محاسبه شده و نه اهمیت چندانی داشته است. این در حالی است که در چشم‌انداز بلندمدت، آسیب به گونه‌های حیات‌وحش و در پی آن از بین رفتن یکپارچگی اکوسیستم‌ها باعث ضرر و زیان بسیار بیشتری چه از نظر اقتصادی و چه زیست‌پذیری سرزمین خواهد شد.

بر اساس گزارش‌ها و مطالعات دقیق از سازمان جهانی بهداشت دام، طاعون نشخوارکنندگان کوچک که در سال 1942 در ساحل عاج کشف شد، تا پایان 2018 در 70 کشور جهان شامل خاورمیانه، آسیای میانه و شرق و حتی اروپا دیده شده و اخیرا گزارش‌هایی از ابتلای قوچ و میش وحشی در داغستان شوروی هم وجود دارد

شدت گرفتن و تغییر الگوی شیوع؛ چرا و چگونه؟
در طی بیشتر از 25 سال حضور رسمی بیماری در ایران و به استناد چندین مطالعه داخلی چرخش و زمان شیوع بیماری به پایان فصل گرم محدود می‌شد و معمولا بازگشتی در بیماری تا سال بعد دیده نمی‌شد. دلایل احتمالی برای این الگوی شیوع کاهش منابع آب و بیشتر شدن تعداد آبشخورهای مشترک حیات وحش با دام اهلی است. همچنین برای اساس روش‌های دامداری سنتی در ایران (که قدمتش احتمالا به دوران مادها بر می‌گردد و نیازمند تغییر جدی است.) با نزدیک شدن به پایان فصل چرا، دام اهلی به تدریج از ارتفاعات پایین آمده و حیات‌وحش در مناطق تخلیه شده جایگزین آن می‌شود. از آن‌جایی که در بسیاری از مناطق ویروس این بیماری به طور عمده در پسماند و فضولات دفع شده دام اهلی وجود دارد، ممکن است حضور حیات وحش در چراگاه‌ها و سکونت‌گاه‌های موقت چوپانی باعث انتقال بیماری به حیات‌وحش شود. همچنین با پایان فصل چرای تابستانه، بسیاری از گله‌های گوسفند بر خلاف دستورالعمل‌های موجود، از مسیرهای کوهستانی اقدام به کوچ کرده و مدت زمانی را بین مسیر اتراق می‌کنند. این اتفاق از جمله در البرز مرکزی بسیار رایج است و کنترل واکسیناسیون دام عبوری و مدت زمان چرای آن‌ها در هنگام عبور از مناطق کوهستانی چندان آسان نیست. بنابراین ظهور این بیماری ارتباط و همبستگی تنگاتنگی با دامداری دام کوچک مثل بز و گوسفند در ایران دارد. برای درک بهتر مسئله خوب است چند آمار را با هم مرور کنیم.
دامداری سنتی؛ متهم ردیف اول
بر اساس آمارهای موجود حدود 52 درصد مساحت ایران تحت عنوان مرتع دسته‌بندی شده است. معنی این حرف است این است که حداقل در بخشی از سال در این مراتع دام کوچک حضور دارد. از مجموع مراتع کشور حدود ۸.۵ درصد را مراتع متراکم، ۲۵.۳ درصد مراتع نیمه متراکم و ۶۶.۲ درصد را مراتع کم تراکم تشکیل می‌دهند. از سوی دیگر و براساس آمارهای ارائه شده از طرف مسئولان سازمان جنگل‌ها و مراتع، این وسعت مراتع برای بهره‌برداری 37 میلیون دام کوچک ظرفیت دارد، در حالی که عملا چیزی حدود 80 میلیون دام نیمی از مساحت کشور را زیر پای خود دارند، این یعنی چرای 2.2 برابر ظرفیت. همین آمارها کافی است تا متوجه شویم که دامداری سنتی چه فشار خرد کننده‌ای به مراتع و به سبب آن به حیات وحش وابسته به همان منابع غذایی وارد می‌کنند. همین مسئله باعث رقابت شدید بر سر منابع غذایی و آبی باقی مانده در بسیاری از مناطق و نزدیکی زیستگاه دام اهلی و حیات‌وحش شده است؛ موضوعی که ریسک انتقال بیماری‌های مشترک از جمله طاعون نشخوارکنندگان را بالاتر از قبل می‌برد. این مسائل در کنار حضور مستند شده و غیر قانونی دام در مراتع کوهستانی تا 2 ماه پس از پایان فصل چرا، واکسینه نشدن همه دام‌ها اهلی و عدم کنترل دام عبوری، قاچاق دام از و به داخل کشور خطر شیوع چنین بیماری‌هایی را بالاتر و بالاتر برده است. البته سازمان دامپزشکی کل کشور همگام با ازمان جهانی بهداشت دام (OIE) طرحی را برای ریشه‌کنی بیماری طاعون نشخوارکنندگان کشور در دستور کار دارد. اما آمارهای ارائه شده از طرف این سازمان در خصوص واکسیناسیون دام اهلی نه تنها مورد قبول اتحادیه دامداران نیست، بلکه همان آمارها هم حداقل نشان می‌دهند 20 میلیون واحد دامی واکسینه نشده به صورت قانونی و غیر قانونی در مراتع کشور حضور دارند. این مسائل در کنار موضوع تغییر اقلیم و کاهش بارش‌ها باعث تشدید نزدیکی دام اهلی و حیات وحش برای رقابت بر سر منابع موجود و در نتیجه شدت گرفتن شیوع و تعدد کانون‌های بیماری شده و بیماری‌ای که سابقا یک بیماری گرمسیری دانسته می‌شد، سال گذشته در جوار مرتفع‌ترین منطقه کوهستانی ایران و در اوج زمستان از جمعیت کل و بز دو منطقه کلاردشت و طالقان قربانی زیادی گرفته است.
بیماری‌ای که دیگر گرمسیری نیست
پیش از پرداختن به مسئله نقش تغییر اقلیم ابتدا باید شناخت بهتری از بیماری داشته باشیم. بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک توسط ویروسی نام small ruminants morbillivirus از جنس Morbilivirus ایجاد می‌شود. ویروس‌های این جنس قرار داد که باعث بیماری‌های متنوعی بین گونه‌های پستانداران می‌شود. از جمله این بیماری‌ها که توسط ویروس‌های نزدیک به ویروس نشخوارکنندگان کوچک ایجاد می‌شود، سرخک در انسان، طاعون گاوی و دیستمپر در سگ‌سانان می‌شود که به گربه‌سانان نیز سرایت می‌کند. بیماری نشخوارکنندگان کوچک همانطور که از نامش پیدا است، باعث صدمه به دام‌های کوچک نشخوارکننده شده و بین جمعیت دام اهلی و برخی گونه‌های حیات‌وحش از جمله قوچ اوریال (Ovis vignei)، قوچ ارمنی (Ovis gmelini) و پازن (Capra aegagrus aegagrus) مشترک است. البته گزارش‌هایی از مشاهده این بیماری با و بدون علایم بالینی در نشخوارکنندگان بزرگ نظیر گاو و شتر و حتی میزبانان غیر طبیعی چون سگ، خوک و شیر آسیایی وجود دارد، اما مشخص نیست که همه این حیوانات دفع کننده ویروس بوده و در چرخه بیماری و انتقال بین‌گونه‌ای آن موثر باشند. هرچند در مورد شتر شواهد قوی برای دفع ویروس وجود دارد و شناخت این مسئله درباره سایر گونه‌ها در ایران برای کنترل و ریشه‌کنی بیماری ضروری به نظر می‌رسد. این ویروس به حرارت بسیار حساس است و نیمه عمر آن در دمای 37 درجه خارج از بدن موجود زنده 3 ساعت است و در دمای بالاتر به سرعت عمر آن کاهش پیدا می‌کند. اما بالعکس برای مدت طولانی می‌تواند در بافت سرد و یا یخ‌زده دوام آورده و عامل بیماری شود. درباره نرخ پایداری آن در مایعات دفع شده از بدن فرد بیمار در شرایط سرد تفاوت نظر وجود دارد. حالا با این دانسته‌ها می‌توانیم به سراغ نقش تغییر اقلیم هم برویم.
تغییر اقلیم به علاوه دلایل رایج
بر اساس گزارش‌ها و مطالعات دقیق از سازمان جهانی بهداشت دام، طاعون نشخوارکنندگان کوچک که در سال 1942 در ساحل عاج کشف شد، تا پایان 2018 در 70 کشور جهان شامل خاورمیانه، آسیای میانه و شرق و حتی اروپا دیده شده و اخیرا گزارش‌هایی از ابتلای قوچ و میش وحشی در داغستان شوروی هم وجود دارد. بنابراین به نظر می‌رسد که بیماری سابقا گرمسیری حالا در عرض‌های شمالی و سردتر هم دیده می‌شود. بر اساس چندین مطالعه و گزارش علمی دقیق گرم شدن بیماری می‌تواند باعث تغییر گسترش بیماری‌هایی شود که سابقا محدود به مناطق خاصی بودند در مناطق جدید شود. این مسئله در مورد این بیماری هم وجود دارد و در گزارش سازمان جهانی بهداشت دام هم به این مسئله و نقش تغییر اقلیم در گسترش بروز این بیماری اشاره شده است. بنابراین شاید بتوان افزایش شدت شیوع بیماری، گسترش آن به اروپا و متوقف نشدن بیماری با آغاز فصل سرد را بتوان با تغییر اقلیم مرتبط دانست. البته تمام این گمانه‌زنی‌ها بر اساس داده‌های بین‌المللی نیازمند مطالعه دقیق است و طرح آن صرفا به عنوان یک فرضیه ابتدایی نیازمند بررسی، صورت گرفته است. علاوه بر موارد پیشین از جمله چرای بی‌رویه و خارج از ظرفیت، حضور خارج از فصل چرا، کاهش منابع آبی و غذایی و نزدیکی بیشتر حیات‌وحش و دام اهلی، عدم کنترل بر نقل و انتقال دام اهلی، واکسیناسیون ناکافی، تغییر اقلیم را هم می‌توان به عوامل تاثیرگذار بر گسترش بیماری طاعون نشخوارکنندگان کوچک افزود، مخصوصا که با کاهش بارندگی حضور غیر قانونی دام در مناطق کم ارتفاع در میانه زمستان در مناطق طالقان و کلاردشت مستند شده و احتمالا در باقی مناطق هم اوضاع به همین صورت است. چرای مقطعی دسته‌های کوچک دام بر اثر گرمای هوای و کاهش بارندگی می‌تواند باعث شیوع بیماری در فصل زمستان شود. به جز این مسئله تعدد شیوع و تغییر الگوی شیوع و گسترش به عرض‌های بالاتر ممکن است در گروی تنوع ژنتیکی ویروس عامل بیماری در مناطق مختلف باشد که به شدت نادیده گرفته شده است. حداقل یک مطالعه وجود دارد که نشان‌دهنده نقش ورییشن‌های مختلف ویروس در شدت و الگوی شیوع است. بر این اساس باید چه انتظار داشت و چه باید کرد؟
چه در انتظار ما است؟
بر اساس موارد طرح شده انتظار جهانی گسترش بیماری در مناطق مختلف جهان و شدت گرفتن بیماری در مناطق فعلی است. کاهش منابع آبی و غذایی تحت تاثیر عوامل ذکر شده باعث نزدیکی بیشتر زیستگاه حیات‌وحش ودام اهلی می‌شود. حضور دام با پایان فصل چرا بر شدت بروز این معضل اضافه می‌کند. بر این اساس مطالعه و بررسی نقش این عوامل می‌تواند در برنامه کنترل بیماری موثر باشد، چرا که بر اساس روند موجود باشد انتظار شدت گرفتن شیوع، ادامه‌دار شدن آن و تلفات جدی برای حیات‌وحش بود و عملا می‌توان تصور کرد که این بیماری در آینده نه چندان دور به یکی از مهمترین تهدیدات حیات‌وحش ایران شود. بر این اساس علاوه بر ضرورت مطالعه درباره موارد ذکر شده، راه کارهایی بر کاهش شدت بیماری پیشنهاد می‌شود که اجرای آن به طور کامل در اختیار سازمان حفاظت محیط‌ زیست نیست و نیاز به هماهنگی بین بخشی با دیگر سازمان‌های درگیر یعنی سازمان جنگل‌ها و مراتع و سازمان دامپزشکی وجود دارد. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که بدون این هماهنگی، محیط‌زیست قربانی معضلی خواهد شد که کنترل آن عملا در حیطه اختیارات سازمان حفاظت‌ محیط‌زیست نیست. البته بدیهی است که این سازمان باید برای ایجاد این هماهنگی پیش‌قدم شده و دستورالعمل‌هایی برای کنترل بیماری تهیه کند.

علاوه بر راه‌کارهایی که به صورت فوری در هنگام شیوع بیماری به کار گرفته می‌شود، مجموعه‌ای از روش‌ها برای پیشگیری از شیوع مجدد در مناطق مختلف آزموده شده است. از جمله این راه‌کارها می‌توان به این موارد اشاره کرد: کنترل شدید و مستمر تعداد و زمان حضور دام در مراتع، واکسیناسیون گسترده و عدم اجازه حضور در مرتع برای دام واکسینه نشده، کنترل واکسینه بودن دام عبوری در زمان کوچ و برقراری جلسات با مرتع‌داران برای کاهش اجاره غیرقانونی مراتع به دام غیر مجاز

چه می‌توان کرد؟
علاوه بر راه‌کارهایی که به صورت فوری در هنگام شیوع بیماری به کار گرفته می‌شود، مجموعه‌ای از روش‌ها برای پیشگیری از شیوع مجدد در مناطق مختلف آزموده شده است. از جمله این راه‌کارها می‌توان به این موارد اشاره کرد؛ کنترل شدید و مستمر تعداد و زمان حضور دام در مراتع، واکسیناسیون گسترده و عدم اجازه حضور در مرتع برای دام واکسینه نشده، کنترل واکسینه بودن دام عبوری در زمان کوچ، برقراری جلسات با مرتع‌داران برای کاهش اجاره غیرقانونی مراتع به دام غیر مجاز، یافتن کاربری‌های جایگزین برای مراتع در مناطق حساس و پر تراکم (به دلیل ریشه‌های اقتصادی رفتارهای غیر قانونی در دامداری سنتی فعلی در ایران)، ساختن آبشخور در مناطق دور از دسترس دام اهلی و مخصوص حیات‌وحش حتی در مناطق پر آب، ضدعفونی آغل‌های شب مانی دام اهلی در کوهستان در مناطق شیوع بیماری از جمله این راه‌کارها است که می‌تواند از شدت شیوع بیماری کم کند. افزون بر این، نگاه به کنترل این بیماری باید فرامنطقه‌ای باشد. برای مثال برای دو منطقه طالقان و کلاردشت عبور و مرور کل و بز بین دو منطقه به خوبی مستند شده و در سایر مناطق همجوار هم دیده شده است. به همین دلیل کنترل بیماری بدون یک برنامه فراگیر بین مناطق همجوار در سراسر ایران امکان‌پذیر نیست و بیماری محدود به مرزهای مدیریتی نمی‌ماند. معنای این مسئله این است اهمیتی ندارد که بیماری نخستین‌بار در کدام منطقه بروز کرده است و بدون کنترل بیماری در هر دو منطقه، بیماری به طور کامل به کنترل در نخواهد آمد و با گسترش شیوع حاصل زحمات سالیان محیطبانان زحمت‌کش در مدت زمان کوتاهی بر باد خواهد رفت.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نگرانی‌های به‌جا مانده از «فوکوشیما»

سیزده سال پیش از فاجعهٔ انفجار نیروگاه اتمی، ژاپن فاضلاب آلوده به رادیواکتیو را به اقیانوس می‌ریزد

نگرانی‌های به‌جا مانده از «فوکوشیما»

مراقب رهاسازی ماهی قرمز و سبزه عید باشیم

مراقب رهاسازی ماهی قرمز و سبزه عید باشیم

تعهد کاهش ۵۰ درصدی میزان آلودگی در پارس جنوبی تا شهریور ۱۴۰۳

تعهد کاهش ۵۰ درصدی میزان آلودگی در پارس جنوبی تا شهریور ۱۴۰۳

هوای تهران در شرایط «قابل قبول»

هوای تهران در شرایط «قابل قبول»

آلودگی رودخانه ارس به زودی برطرف می‌شود

رییس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به تشکیل گارگروه مشترک ایران و ارمنستان مطرح کرد:

آلودگی رودخانه ارس به زودی برطرف می‌شود

تشکیل ۳ کارگروه مشترک با ارمنستان برای آلودگی رود ارس

رئیس سازمان محیط زیست خبر داد:

تشکیل ۳ کارگروه مشترک با ارمنستان برای آلودگی رود ارس

هوای تهران دوباره آلوده می‌شود

هوای تهران دوباره آلوده می‌شود

دادستانی به آلودگی‌های محیط‌زیستی کشورهای همسایه ورود کند

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به آلودگی رودخانه ارس

دادستانی به آلودگی‌های محیط‌زیستی کشورهای همسایه ورود کند

مرتب پایش می‌کنیم، جای نگرانی نیست

توضیحات سازمان انرژی اتمی درباره آلودگی رادیواکتیو رودخانه ارس

مرتب پایش می‌کنیم، جای نگرانی نیست

آیین‌نامه اجرایی اسقاط خودرو تصویب شد

تصمیمات محیط زیستی دولت برای تحقق هوای پاک:

آیین‌نامه اجرایی اسقاط خودرو تصویب شد

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *