پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | فوران خشم «مادرسو»

«پیام‌ما» در سالگرد سیل ۱۳۸۰ گلستان، چرایی وقوع این سیل را بررسی می‌کند

فوران خشم «مادرسو»

سیل از شرق استان و از بخش‌هایی که منتهی‌الیه مدیریت سمنان و خراسان شمالی بود شروع شد و جان نزدیک به 500 نفر را گرفت





فوران خشم «مادرسو»

۲۰ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰

صبح جمعه 19 مرداد 1380 در پارک ملی گلستان و روستاهای اطراف باران شروع به باریدن کرد، 12 ساعت نشده در برخی مناطق عدد 150 میلی‌متر به عنوان میزان بارش به ثبت رسید. عصر همان روز آب جمع شده در تلاش برای رها شدن،‌ هر چه سر راهش بود را تخریب کرد و با خود برد. شنبه 20 مرداد در حالی خورشید غروب کرد که با نزدیک به 500 قربانی این سیل، به عنوان خسارت‌بارترین سیل تاریخ ایران ثبت شده بود. فرحناز فاضل رستگار سال 1381 در مقاله‌ای که به سمینار کاهش اثرات و پیشگیری از سیل ارایه کرد، نوشت: «طبق آمار بین‌الملل صادر شده منتهی به اوت 2001 تلفات انسانی این سیل در سال مذکور در دنیا مرتبه اول را داشته است.» هشتم شهریور یعنی بیش از یک ماه بعد که سحر نمازی‌خواه خبرنگار روزنامه اطلاعات برای نگارش گزارشی درباره این سیل به منطقه از جمله گالیکش رفت،‌ نوشت: «در گالیکش خبرها دهان‌به‌دهان می‌چرخد. می‌گویند روزی 20 جسد را از زیر گل‌ولای سد گلستان بیرون می‌آورند؛ اما دو روزی است که هیچ جنازه‌ای را نیافته‌اند. از جوان تازه عقدکرده‌ای می‌گویند که جسد نامزد جوانش را از روی حلقه‌ی ازدواجشان شناسایی کرده و از آن روز به بعد در سکوت فرو رفته است. زنی دیگر از همسایه‌اش می‌گوید که داماد و پسر دایی‌اش را سیل برده و پس از 10 روز جست‌وجو فقط جسد دامادش را یافته‌اند.»

 

سیل گلستان به گفته برخی کارشناسان قابل پیش‌بینی بود‌، همچنان که بسیاری می‌گویند آنچه این روزها در امامزاده داوود اتفاق افتاد و همه را در بهت و حیرت و اندوه فرو برده‌، نه از جنس حوادث و بلایای طبیعی و پیش‌بینی نشده‌، بلکه اتفاقی بود که بایستی همه انتظارش را می‌کشیدند و نسبت به آن هشدار می‌دادند. در تیر 1379 دکتر یوسف حجت، معاون وقت محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست،‌ از تخریب جنگل‌ها و مراتع در ایران به عنوان یک فاجعه نام برد «تعداد دام دو برابر ظرفیت مراتع کشور است و به همین لحاظ در 30 سال گذشته بیش از 30 درصد از مراتع کشور به بیابان تبدیل شده است. برداشت چوب، فرسایش خاک و مصرف بیش از دو برابر حد پایداری در کشور است.» همین عامل هم سبب شد زمانی که دبی آب رودخانه «مادرسو» که در یک دوره 25 ساله 1.5 متر مکعب بود به عدد هزار و 650 متر مکعب برسد،‌ سیل از ارتفاعات تنگراه و اسماعیل خان سرازیر شود و با تخریب روستاها و زمین‌های زراعی اطراف و از ریشه درآوردن درختان جنگلی خود را به تفرجگاه پارک برساند و علاوه بر کشتن جمع بزرگی از گردشگران و مردم محلی،‌ حدود 618 میلیارد ریال آن زمان خسارت مالی به بار آورد.

رودخانه مادرسو برای سال‌ها حجم آب مشخصی داشت،‌ همین موضوع باعث شد درختان جنگلی در رودخانه سبز شوند، رشد کنند و به بخشی از جنگل بدل شوند‌ اما آب با آن حجم دبی که به مادرسو رسید عرض رودخانه را از 4 متر به 200 متر افزایش داد،‌ درخت‌ها را کند و 22 کیلومتر طول جاده را هم تحت تاثیر خود قرار داد و تخریب کرد

رمضانعلی قائمی رئیس سابق پارک ملی گلستان هم مانند یوسف حجت معتقد است این سیل قابل پیش‌بینی بود: «سیل با زلزله و سایر پدید‌ه‌های مخرب متفاوت است. زیرا در سیل حوضه آبخیز، رودخانه‌ها و… مشخص است و هر میزان آب که وارد شود باید از مسیر مشخصی گذشته و در نهایت به دریا بریزد.» قائمی از 120 سیل ریز و درشت از سال 1370 تا 1397 نام می‌برد که اتفاقا بخشی از آنها در مرداد اتفاق افتاده‌اند. مرداد 1381،‌مرداد 1384،‌ مرداد 1386. سال 1397 نرسیده به نوروز 98 هم شاهد سیلی در آق قلا و گمیشان بودیم که تا نوروز و بعد از آن ادامه پیدا کرد.
سیل در مادرسو می‌رفت و جان می‌گرفت
اگر به سال 80 بازگردیم و سیلی که در آن سال اتفاق افتاد‌، به عصر روز جمعه 19 مرداد می‌رسیم. به گفته قائمی «سیل از شرق استان و از بخش‌هایی که منتهی‌الیه مدیریت سمنان و خراسان شمالی بود شروع شد. آن روز تفرجگاه گلستان به طور کامل از بین رفت،‌ تفرجگاه گلشن 30 درصد تخریب شد،‌ پاسگاه محیط‌زیست دشت که در جنوب پارک بود را هم خراب کرد و سراغ اداره منابع طبیعی تنگراه رفت و آن را هم با خود برد. ایست بازرسی دیگر قربانی سیل بود و در ادامه بخشی از کمپینگ را هم خراب کرد.»
این کارشناس محیط‌زیست می‌گوید: «رودخانه مادرسو برای سال‌ها حجم آب مشخصی داشت،‌ همین موضوع باعث شد درختان جنگلی در رودخانه سبز شوند، رشد کنند و به بخشی از جنگل بدل شوند‌ اما آب با آن حجم دبی که به مادرسو رسید عرض رودخانه را از 4 متر به 200 متر افزایش داد،‌ درخت‌ها را کند و 22 کیلومتر طول جاده را هم تحت تاثیر خود قرار داد و تخریب کرد.»
به گفته قائمی آن سال خیلی‌ها گفتند سیل سال 80 مبتنی بر سیل دوره‌ای 300 تا 500 ساله است و دیگر اتفاق نمی‌افتد ولی سال 81 بار دیگر سیل آمد تا نشان دهد‌، این گزاره اشتباه است. او می‌گوید: «خاطرم هست در جلسه‌ای گفتم ما به منطقه بالادست و اطراف پارک اشراف داریم و وضعیت تخریب را می‌بینیم که به واسطه بی‌مبالاتی مردم و بی‌توجهی مسئولان اتفاق افتاده. همین باعث می‌شود با کمترین بارش سیل را داشته باشیم. بنابراین سیل سال 80 بر مبنای نظرات فنی هواشناسی نیست. اما کسانی که در آن جلسه بودند روی این نظر پافشاری کردند که چنین سیلی ارتباطی با تخریب‌ها ندارد. سیل مرداد 81 که اتفاق افتاد نشان داد آنچه ما در آن جلسه می‌گفتیم واقعیت داشت.»
رمضانعلی قائمی نزدیک به نیم قرن در پارک ملی گلستان کار کرده و از زیر و بم پارک و تاریخچه آن کاملا آگاه است. او معتقد است اشکال کار به مدیریت‌های چندگانه برمی‌گردد که باعث می‌شود برنامه‌ها درست و منسجم پیش نرود. او می‌گوید: «یکی از چالش‌های ما توسعه زمین‌های زراعی است. در دهه‌های اخیر 20 میلیون هکتار از مراتع کشور تغییر کاربری داده شده و همین موضوع عرصه‌ها را برای سیل‌خیزی آماده کرده است. در کشورهای دیگر در شیب بالای 12 درصد اجازه کشاورزی نمی‌دهند و همین موضوع باعث می‌شود تخریب و فرسایش خاک به حداقل برسد در حالی که ما در اینجا شاهد کشاورزی در اراضی شیب‌دار و در نتیجه وقوع سیل به محض وقوع بارش‌ها هستیم.»
نابودی مراتع به واسطه حضور دام سه برابر ظرفیت مرتع موضوع دیگری است که قائمی بر آن تاکید دارد: «همین دام است که پوشش زمین را از بین می‌برد و زمین را هم مستعد ریزگرد می‌کند و هم سیل. در این زمینه وزارت منابع طبیعی و ادارات کل وابسته به آن اقدام موثری را انجام نمی‌دهند.» او درباره تصرف حریم رودخانه به عنوان دیگر عامل وقوع سیل می‌گوید: «تصرف حریم رودخانه در مجموع بیشترین خسارت‌ها را از نظر نیروی انسانی،‌ تاسیسات و .. داشتند و رفع آن نیازمند مدیریت یکپارچه است. بخش‌هایی از رودخانه که در عرصه جنگلی قرار دارد تحت مدیریت منابع طبیعی است،‌ با رسیدن رودخانه به شهر مدیریت آن تحت کنترل شهرداری درمی‌آید و پس از آن متولی‌اش وزارت نیرو می‌شود. عدم هماهنگی بین ادارات و وزارتخانه‌های مرتبط باعث تغییر مسیر، تصرف حریم رودخانه،‌ بهره‌برداری زیاد در بالادست و… شده که در نهایت به سیل‌های مخرب منجر می شود.»
جاده پارک ملی گلستان منتقل شود
سیل سال 1380 و سیل‌های بعد از جمله سال سیل سال 97 و 98 جاده پارک ملی گلستان را تحت تاثیر خود قرار داد. در جاده یا پل‌هایی تعبیه نشده بود،‌ یا در صورت تعبیه شدن چنان این پل‌ها کوچک بودند که با چوب‌های قطع شده مسدود شده و باعث تخریب‌های گسترده شدند. قائمی با انتقاد از اصراری که وزارت راه برای این جاده که در قعر دره پارک قرار گرفته می‌گوید: «انتقال این جاده برای چندین دهه مطرح بوده و مصوباتی هم برای آن داریم که اجرایی نشده است. علاوه بر آن سازمان محیط زیست اغلب مراکز خود را در همین مسیر متمرکز کرده که آن ها را در معرض آسیب قرار می‌دهد. بنابراین باید برای انتقال مراکز تفرجگاهی پارک ملی گلستان تمهیدی اندیشیده شود تا بار دیگر شاهد حوادثی مشابه آنچه سال 80 اتفاق افتاد نباشیم. »

در دهه‌های اخیر 20 میلیون هکتار از مراتع کشور تغییر کاربری داده شده و همین موضوع عرصه‌ها را برای سیل‌خیزی آماده کرده است. در کشورهای دیگر در شیب بالای 12 درصد اجازه کشاورزی نمی‌دهند و همین موضوع باعث می‌شود تخریب و فرسایش خاک به حداقل برسد در حالی که ما در اینجا شاهد کشاورزی در اراضی شیب‌دار و در نتیجه وقوع سیل به محض وقوع بارش‌ها هستیم

 

آمارهایی که خبرگزاری مهر از سیل‌ها سال 80 و 81 که در حوضه های آبخیز شرق استان گلستان موجب بروز سیلاب مناطق چشمه خان، قیزقلعه، کلمن دره و دشت شیخ شد و با عبور از پارک ملی گلستان تخریب قسمت‌هایی از پارک ملی گلستان، اراضی کشاورزی و اماکن مسکونی را به همراه داشت این موارد است: «بر اثر بروز این حادثه، میزان رسوبگذاری در مخزن سد گلستان، 18 میلیون مترمکعب در سال 80 و چهار میلیون متر مکعب در سال 81 بوده است.علاوه بر آن، این حادثه موجب تخریب بخشی از جاده ترانزیتی گرگان – مشهد و راههای فرهنگی به طول 194 کیلومتر در سال 80 و 182 کیلومتر در سال 81 شده است.تخریب مزارع باغات در سال 80 حدود 15 هزار هکتار و در سال 81 حدود 400 هکتار، تعداد کشته شدگان سیل در سال 80 حدود 300 نفر و 81 حدود 46 نفر بوده است و این حادثه موجب مجروح شدن 300 نفر در سال 80 و 5 نفر در سال 81 شده است.سیل سالهای 80 و 81 موجب تلف شدن هفت هزار راس دام، تخریب پنج هزار و 500 هکتار جنگل، تخریب 20 هزار هکتار مرتع، وارد شدن خسارت به سه هزار واحد مسکونی رد سال 80 و هزار و 810 واحد در سال 81 شده است.این حادثه و سونامی بزرگ به هفت واحد مخابرات در سال 80 و 5 واحد در سال 81 ، خط برق 373 روستا در سال 80 و 40 روستا در سال 81 خسارت زد.»
اگر بتوان شرایط جوی یا توپوگرافی را بخشی از عوامل این سیل دانست،‌ مورد دیگری نیز وجود دارد که تحت کنترل و اراده انسانی است و اتفاقا به واسطه اهمال راه را برای سیل باز می‌کند. تخریب جنگل‌ها و مراتع نه تنها در گلستان بلکه در سایر مناطق اتفاق افتاده و هر بارشی را به مصیبتی بدل کرده است. در تابستان و مرداد سال 1401 که در آن به سر می‌بریم،‌ سیلی با درجه تخریب سال 1380 اتفاق نیفتاد و فاجعه در آن سطح تکرار نشد،‌ اما این امر به واسطه بهبود وضعیت مراتع و جنگل‌های ما نیست. اگر همان بارش را امسال داشتیم،‌ شاهد فاجعه‌ای به مراتب بزرگتر بودیم،‌ زیرا شرایط مراتع به سمت بدتر شدن میل کرده و عرصه‌های طبیعی زیر فشار دام و انواع بهره‌برداری‌های غیرمجاز توان بیش از گذشته کاهش یافته است.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *