در نبود ایستگاههای پایش ثابت از قله، اطلاعات کمی از آنچه در این مخروط آتشفشانی رقم میخورد وجود دارد
دیو سیلاب دماوند
معاون دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و محیط زیستی سازمان زمینشناسی کشور: نیازمند بودجه، مدیریت یکپارچه و نیروی انسانی متخصص هستیم
۱۹ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰
دماوند را به نام کوهی آرام میشناسیم. صبورِ ریشه در خاک و سر به آسمانی که نمادی از ایستادگی در ایران است. اما طی سالهای اخیر وقایعی که در دامنه این دهانه آتشفشانی به عنوان بلندترین مخروط آتشفشانی خاورمیانه رخ میدهد؛ آرام ماندن همیشگیاش را زیر سوال برده است.
سال 97 وقوع سیلی در دره گزنه و شهر گزنک مازندران که حاصل از ذوب یخچالهای دماوند بود یک بار دیگر مسئولان را متوجه لزوم توجه به مخاطراتی کرد که میتواند از جانب دماوند برای کشور پیش آید. اما با گذشت سه سال از آن رخداد و پس از وقوع سیل دوم در همان منطقه هم گویی تعجیلی میان مسئولان برای پایش دماوند ایجاد نکرده است.
این در حالی است که حسینعلی محمدی شیرکلایی، مدیرکل بحران استانداری مازندران در گفتوگویی با «پیام ما» تایید میکند که سیل صبح 17 مرداد 1401 در دره گزنه نیز حاصل ذوب شدن یخچالهای دماوند است. سیلی که خوشبختانه به حوزه شهر ورود نکرد و خسارت مالی و جانی به جای نگذاشت. گرچه سیلاب سال 97، بیش از 3 میلیارد تومان به این شهر کوچک خسارت وارد کرده بود. شهری که در یکی از مهمترین درههای فرسایشی دماوند قرار گرفته است.
ماجرای دماوند و مخاطرات آن اما به همین جا ختم نمیشود. سال 86، کوهنوردانی که به قله دماوند رفتند، متوجه شدند شدت گازهای گوگردی در قله افزایش پیدا کرده است و همان سال زمینلزرهای با قدرت 4.8 ریشتر در کانون قله اتفاق افتاد و موجب نگرانیهای گسترده شد. سالی که مبنای شروع تلاشهای سازمان زمین شناسی برای احداث ایستگاههای پایشی شد هر چند هنوز هم ایجاد نشدهاند.
میتوان از رصد و گزارشهای کوهنوردان با کمترین هزینه به نفع پایش فعالیتهای درونی آتشفشان بهره برد. وقتی کوهنوردان اعلام میکنند در صعودها حس کردهاند انتشار گازهای گوگردی افزایش پیدا کرده، سنجش میزان انتشار گاز به ما نشان میدهد آیا مواد آذری در لایههای زیرین فعال و ماگما در حال تزریق به دهانه است یا خیر. آیا میزان تزریق ماگما به اندازهای است که با افزایش فشار میتوانیم در انتظار حداقل لرزهای باشیم یا نه
از دماوند هیچ نمیدانیم
آنچه در دیدگاه کارشناسان زمینشناسی اهمیت دارد این است که به دلیل نبود ایستگاههای پایش ثابت و عملا نبود هیچ گونه بررسی در مورد فعالیتهای دماوند، این فرزند بسیار جوان البرز، هیچ یک از رخدادها با وجود پیشبینی پذیربودن، از سوی مدیران متولی نه در سطح کشور و نه در استانهای همجوار پیشبینی نشده و نمیشوند.
دکتر همایون خوشروان، زمینشناس معتقد است مخاطرات احتمالی دماوند میتواند حداقل سه استان مازندران، سمنان و تهران را تحت تاثیر قرار دهد. او میگوید موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، پژوهشگاه بینالمللی زلزله و مهندسی زلزله و سازمان بحران و پدافند غیرعامل استان مازندران زیر نظر استانداری مازندران فعالیت میکنند باید نخستین استانهایی باشند که در این حوزه دست بهکار عملی شوند. اگر این سازمانها تفاهمنامه امضا و با هم همکاری کنند، به راحتی میتوانند با تامین اعتبار، ایستگاه ثابتی راهاندازی و دماوند را رصد کنند. به هر حال موضوع اهمیت زیادی دارد، زیرا در وهله اول با امنیت زندگی حاشیهنشینان دماوند در ارتباط است.
خوشروان توضیح میدهد: نخستین موضوعی که باید به آن توجه کنیم این است که گرمایش زمین شرایطی را در دماوند رقم میزند که نتیجه آن، لغزش زمین در درهها و ایجاد موانع و در نهایت بروز سیلاب است. بنابراین باید برنامههای مدیریت بحران را بسیار دقیق در این زمینه تدوین کنیم. سالانه دمای متوسط کشور یک یا دو درجه افزایش پیدا میکند یعنی حدود 50 تا 60 درصد ذخایر یخی کشور در طول هر سال. این اتفاق اگر با همین روند ادامه پیدا کند تا سال 2050 مهمترین یخچالهایمان یعنی علمکوه در منطقه کلاردشت مازندران، دنا در زاگرس و یخچالهای دماوند را از دست خواهیم داد.
دولت منفعل عمل میکند
سال 97 که با واقعه «گزنک» بحث رصد و پایش دماوند به رسانهها رسید حداقل انتظار از استانداران استانهای ساحلی این بود که در بخش ستاد بحران کمیتهای را فعالانه در حوزه مخاطرات دماوند فعال میکردند. در حالی که بیشترین انفعال را در دولت میبینیم. خوشروان با بیان این مطلب ادامه میدهد: عقل سلیم میگوید در کنار یکی از خطرناکترین آتشفشانهای دنیا زندگی میکنیم که غیرفعال نیست و اگر اتفاقی رخ دهد اساسا از مدیریت بحران کاری ساخته نخواهد بود. به ویژه اینکه ما در هر سه دره لار، گزنک و ناندل جادههایی به عنوان مسیر تردد و شهر و روستا داریم، علاوه بر آن در مسیرهایی که درهها تنگ میشوند در صورت وقوع یک سیلاب حاصل از ذوب یخچالها ما خسارت مضاعفی را خواهیم داشت.
این زمینشناس میگوید که حتی میتوان از رصد و گزارشهای کوهنوردان با کمترین هزینه به نفع پایش فعالیتهای درونی آتشفشان بهره برد. وقتی کوهنوردان اعلام میکنند در صعودها حس کردهاند انتشار گازهای گوگردی افزایش پیدا کرده، سنجش میزان انتشار گاز به ما نشان میدهد آیا مواد آذری در لایههای زیرین فعال و ماگما در حال تزریق به دهانه است یا خیر. آیا میزان تزریق ماگما به اندازهای است که با افزایش فشار میتوانیم در انتظار حداقل لرزهای باشیم یا نه! بنابراین در دماوند هم باید ایستگاه پایش باشد و هم ایستگاه لرزهنگار. حداقل کاری که باید انجام شود نمونهبرداریهای فصلی از چشمههای آب گرم این محدوده است تا میزان اسیدی بودن آن سنجیده شود.
عقل سلیم میگوید در کنار یکی از خطرناکترین آتشفشانهای دنیا زندگی میکنیم که غیرفعال نیست و اگر اتفاقی رخ دهد اساسا از مدیریت بحران کاری ساخته نخواهد بود. به ویژه اینکه ما در هر سه دره لار، گزنک و ناندل جادههایی به عنوان مسیر تردد و شهر و روستا داریم، علاوه بر آن در مسیرهایی که درهها تنگ میشوند در صورت وقوع یک سیلاب حاصل از ذوب یخچالها ما خسارت مضاعفی را خواهیم داشت
کاهش قطر یخچالهای دائمی
آخرین فوران دماوند بر اساس دادههای زمینشناسی مربوط به هفت هزار سال قبل است با این حال این متخصص زمین شناسی و رسوب معتقد است باید بتوانیم درشهرهایمان در برابر خطرات احتمالی گدازهها، سیلابها، جاری شدن مواد و نشت و جاری شدن خاکستر پیشبینی لازم را داشته باشیم. او اضافه میکند: آنچه به عنوان یک خطر محتمل در دماوند روبهروی ماست و تکرار واقعه گزنک آن را تایید میکند این است که ما در خطر سیلابهای مکرر در حوزه دماوند هستیم. بررسیها نشان میدهد قطر یخچالهای دائمی دماوند در حال کاهش است و این به معنای وقوع حتمی سیلابهاست که اگر برای آن برنامهریزی داشته باشیم میتوانیم از آن به نفع مدیریت تنشهای آبی کشور استفاده کنیم. گرچه ذوب شدن یخچالها یکی از پیامدهای بسیار تلخ گرمایش زمین است. با این حال حتی نمیدانیم کاهش حجم یخچالها چند درصد مربوط به افزایش دمای مخروط در اثر فعالیتهای خودش است و چند درصد مربوط به گرمایش زمین.
خوشروان تاکید میکند براساس بی اطلاعی ما از وضعیت دماوند وسعت هیچ یک از این رخدادها برایمان معلوم نیست و این موضوع نه فقط درباره دماوند که در مورد تفتان، سهند و سبلان نیز صدق میکند.
چهار استان متاثر از دماوند هستند
سال 97 مدیر کل وقت بحران استانداری مازندران اعلام کرده بود دماوند نیازمند سامانه دقیق مشاهده و رصد و مدیریت منطقه دره گزنه با مازندران است، این در حالی است که 4 استان مازندران، تهران، البرز و سمنان از آن متاثر هستند. از حدود سالهای 90 و 91، نشستهای مشترک 4 استان آغاز و در همان زمان قرار شد اقدامهایی برای تاسیس ایستگاههای پایش دماوند انجام شود.
«علیاصغر احمدی» از برنامهریزی برای سامانه دقیق مشاهده و رصد خبر داده و گفته بود: قرار است این ایستگاهها با مشارکت 4 استان ایجاد شود، اما این اتفاق رخ نداد. امسال با توجه و تاکید استاندار مازندران، ساخت یک ایستگاه اصلی و 10 ایستگاه فرعی با همکاری اداره کل اکتشافات و زمینشناسی استان و همچنین سازمان زمینشناسی کشور برنامهریزی شد. زمین نخستین ایستگاه تحویل اداره اکتشافات شده است و همچنین رایزنی برای تامین زمین سایر ایستگاهها با اداره کل منابع طبیعی مازندران در جریان است. این ایستگاهها به دستگاههای پایش دائمی تجهیز میشوند و اطلاعات تحرکهای دماوند در اختیار همه مسئولان مرتبط کشوری و استانی قرار میگیرد.
بیست سال تلاش برای یک ایستگاه
معاون دفتر بررسی مخاطرات زمینشناسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور نیز در گفتوگو با «پیام ما»، بر ضرورت پایش مستمر این مخروط آتشفشانیِ فعلا سربه مهر تاکید میکند. فرهاد انصاری میگوید: 20 سال است سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور تلاش میکند تا ایستگاههای پایش ثابتی در دماوند راه اندازی کنند اما به دلایل متعدد موفق نمیشوند.
او ادامه میدهد: اینکه ما ایستگاههای پایش ثابت نداریم به این معنا نیست هیچ اقدام مطالعاتی در مورد دماوند انجام نشده است بلکه مساله در این است که دانستههای ما از دماوند در برابر نادانستههایمان اندک است. طی این سالها نقشههایی در مقیاسهای گوناگون از محدوده تهیه کردهایم، همچنین چشمهها را پایش می کنیم و تلاش داریم تا تحرکات احتمالی قله را پایش کرده و حتی مسیرهای احتمالی گدازه ها در صورت فوران را شناسایی کنیم. اما این را میدانیم که برای رصد دقیقتر هم نیاز به پایش مستمر داریم، هم نیاز به ابزارهای دقیق و به روز و هم ایستگاههای ثابت. یکی از اصلیترین مسائل و مخاطراتی که سازمان زمینشناسی بر آن تمرکز دارد، یخچالهای دایمی قله است. مشخص است اگر تغییر ناگهانی در دمای قله داشته باشیم سیلابهای عظیمی به واسطه ذوب شدن یک باره این یخچالها جاری خواهد شد. شاهدی بر این موضوع همین سیلابهای گزنه است.
او در پاسخ به این سوال که چرا سازمان زمینشناسی به عنوان یک سازمان تخصصی با علم به مخاطرات پیش رو اقدامی در راستای احداث ایستگاههای ثابت نمیکند توضیح میدهد: موضوع دماوند موضوع پیچیدهای است چون ابعاد گستردهای دارد. یکی از نخستین چالشها که مانع از احداث این ایستگاههاست مسئله بودجه و قیمت زمین در دماوند است. ما نشست برگزار کردیم و جلسات متعددی با دستگاههای مرتبط داشتیم. از سوی دولت اعلام آمادگی شد در مناطق مورد نیاز ما زمین فراهم شود. ما از محل بودجههای عمومی مخاطرات دماوند را مطالعه میکنیم بنابراین اصلا اعتباری برای خرید زمین آن هم در آن مناطق گران قیمت که بیشتر توریستی هستند نداریم. نکته دوم نبود مدیریت یکپارچه در دماوند است که امکان اخذ تصمیم واحد را سلب میکند. مورد سوم که بسیار اهمیت دارد محدودیت تعداد نیروی متخصص در سازمان زمینشناسی کشور است. میدانید که درحال حاضر امکان هیچ گونه استخدام و جذب نیروی متخصص جدید نداریم. مجموعه این عوامل دست به دست هم میدهند تا آنچه یک ضرورت است انجام نشود.
برچسب ها:
مطالب مرتبط
نظر کاربران
علی جهان آرا
خبر بسیار حرفه ای و عالی تهیه شده است.
تبلیغات
وب گردی
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید