درباره خشکاندن کرخه و پیامدهایش
کرخه؛ چرخه بحران
در حکمرانی ناکارآمد بحرانها تنها به تاخیر میافتند و حل نمیشوند و پیامدهای بدتری دارند. اینگونه که هم تولید برق در گرمای جانکاه به مخاطره میافتد، هم معاش کشاورزان در کل حوضه آسیب میبیند و هم آبی برای خوردن در دسترس نخواهد بود
۵ مرداد ۱۴۰۱، ۰:۰۰
کرخه خشک نشد، کرخه را خشکاندند. کرخه را با سد پشت سد، با پمپ پشت پمپ، با کاشت پشت کاشت میراندند. کرخه میرود تا همسرنوشت کارون شود. رودخانهای با تنی نحیف، رودخانهای بیتن، رودخانهای مرده. این مرگِ تنها یک رود نیست، این مرگ سرزمین است. سرزمینی وابسته به آب، جلگهای سبز و تالابهایی زنده که اینک به شورهزاری فراخ شبیه است. این آغاز «بیسرزمینی» است. آغاز گسست انسان و زمین، قطع رابطه معاش و خاک و سرانجام از بین بردن تعلق به سرزمین.
کوردوخ یا کرخه تاریخی که از به هم پیوستن رودخانههای سیمره و زال، کشکان و ریزشاخههایی چون قرهسو، گاماسیاب و چرداول در زاگرس بزرگ شکل میگیرد استانهای همدان، کرمانشاه، کردستان، ایلام، لرستان و خوزستان را مدیون خود کرده است. از شوش باستان تا به امروز کرخه حیاتبخش زمین و زندگی حوضه آبریزی به وسعت 51643 کیلومتر مربع بودهاست. در جوار این رود تمدنهای پیشاتاریخی تا اشکانی و ساسانی به وجود آمدهاست. شاهان ساسانی شهرهای زیادی در خوزستان احداث کردند و فعالیتهای عمرانی از قبیل سدسازی، ایجاد شبکههای آبرسانی و توسعه کشاورزی انجام دادند. شهرهای جدید و اسکان اسیران در آن شهرها در راستای بهرهبرداری از منابع غنی کشاورزی صنعت و تجارت بوده است. در منابع تاریخی آمده که شاپور دوم در خوزستان دو شهر میسازد، یکی «آرانخورهشاپور» که به زبان سریانی کرخ خوانده میشود و شوش که آن را در کنار یک دژ ساخت. شهر ایوانکرخه پیش از دوره ساسانی مسکونی بوده، خصوصاً در دوره ایلامیها و الیماییها (اشکانیان). در دورهی اسلامی نیز تاریخنویسان و جغرافیدانان آن را شهری آباد و دارای باغهای متعدد معرفی نموده که در تمام دنیا شهرت دارد و آب آشامیدنی از نهرهایش جاری است و بازارهایش دایر است.
چالشی که امروز در پاییندست منطقه وسیعی از خوزستان را در هفتشهر بعد از سد کرخه متأثر کرده بیش از همه برآمده از برداشتهای بالادست و ذخیره و هدایت آب به سمت زمینهای تازه تاسیس در استانهای بالادستی است. باید در نظر داشت زمینهای بعد از سد کرخه اگرچه مصرفکنندهی آب سد هستند اما نقشی در کاهش ورودی به سد ندارند. از طرفی میزان نیاز آبی کشت پاییزه خوزستان، بهعنوان یکی از قطبهای مهم کشاورزی کشور که اتکای برخی از حساسترین محصولات استراتژیک به تولید در این استان وابسته است سه برابر کل آب موجود در مجموع سدهای استان است
اما همین وسعت بلای جان کرخه بزرگ شدهاست. چشم طمع از هر سو بر این رود دوختهشده و دستانِ آز بر او تاختهاست. پراکندگی کرخه و رودهای زایندهاش در استانهای بالادستی، این تصور را بهوجود آورده که «مالکیت» رود متعلق به مجاوراناش است و میتوان آنرا همچون منبعی بیپایان به تصرف درآورد و مصرف کرد. مصرف برای کاشت محصولات، برای ارتزاق جمعیتی که در نبود توسعهای متوازن، در نبود توسعهای جایگزین و بوممحور، و با تصور آب همچون منبعی بیپایان، چارهای جز کشاورزی ندارند. وعدههای هر نماینده و مسئول حول جلوگیری از خروج آب از استانِ خودی و تخصیص آن به کشاورزیهای جدید و قدیم تحت عنوان «استفاده بهینه از آبهای سطحی» میچرخد. به عنوان مثال در استان لرستان اعتقاد بر این است که 12.5میلیارد مترمکعب آب از استان خارج میشود. اینگونه هر آب روانی و هر چشمهساری و هر آبخوانی مورد هجوم و بهرهبرداریِ غیرصیانتی قرار میگیرد تا بحران معیشت و بحران اشتغال را به تاخیر بیندازند.
این است که در نبود سیستم مدیریت یکپارچه مشارکتی، در فقدان نگاه جامعنگر و آیندهگرا، در چشمپوشی از عدالت محیط زیستی، در نادیدهگرفتن حق طبیعت و حقوق مردمان پاییندست، وضعیت سد کرخه، به عنوان بزرگترین سد کشور به مرحلهای بحرانی در چشماندازی ویرانشهری رسیده است. وضعیتی که در کنار هر اثر منفی که داشته باشد و دارد، نگاهها را بار دیگر، از اواسط سال آبی به اینسو، به نحوه مدیریت منابع آب، به اَشکال بیریختِ توسعه، به ناهماهنگیِ اقتصادی-اجتماعی با واقعیت اقلیمی کشانده است.
هماینک کرخه
وضعیت سد کرخه نسبت به دیگر سدهای استان خوزستان، بنا به دادههایِ پیش از تابستان، بحرانیتر بوده بهطوریکه ورودی سد از ابتدای سال جاری نسبت به میانگین بلندمدت، ۶۰درصد کاهش داشته و از نظر تراز نسبت به زمان مشابه در سال گذشته ۲۰متر پایینتر و از نظر حجمی در کل نسبت به زمان مشابه سال گذشته یکمیلیارد و ۶۰۰میلیون مترمکعب کمتر شدهاست، بهطوریکه با رهاسازی ذخایر استراتژیک سد کرخه، ذخیره مخزن سد ۴۰۰میلیون مترمکعب زیر تراز نیروگاه قرار گرفته است. آورد تاریخی رودخانهی کرخه بهطور متوسط ۵.۲میلیارد مترمکعب بوده که در ۲۰سال گذشته به ۲.۵میلیارد مترمکعب کاهش یافته و در سال آبی جاری نیز تاکنون ۱.۳میلیارد مترمکعب بودهاست. با این حجم از برداشت تنها 54 روز با صفر شدن آب سد کرخه فاصله است. ۲۶۵ میلیون مترمکعب آب موجود در سد در چند ماه آینده تنها میتواند برای مصرف آب آشامیدنی غدیر و محیط زیست و پایداری جریان رودخانه استفاده شود. این وضعیت برای سد سیمره، مهمترین سد در بالادست کرخه، در استان ایلام نیز با قرار گرفتن ۲۰۰میلیون مترمکعب از حجم ذخیره سد زیر تراز قابل مشاهده است. این یعنی مدار بحرانی و از مدار خارجشدن نیروگاه برقابی و کاهش تولید برق و نیز قطع آبِ کانالهای کشاورزی و انشعابات زیرشاخهای.
جورِ اقلیم
تغییر اقلیم، چه به لحاظ تجربی و چه علمی، یک واقعیت غیرقابل انکار است. واقعیتی که خود را در افزایش دما، و پیامد مستقیم آن افزایش تبخیر، و کاهش بارندگی در کل کشور، به ویژه زاگرس و کل حوضه آبریز کرخه نشان داده است. امری که با مطالعه روندهای بلندمدت اقلیمی پیشبینی شده و هشدارهای لازم در مورد پیامدهایش داده شده بود. در حوضه مورد بحث ما، در سال آبی جاری میزان بارندگی در استان کرمانشاه نسبت به میانگین درازمدت ۴۷درصد و نسبت به پارسال ۲۰درصد کاهش، در استان ایلام نسبت به میانگین بلندمدت ۵۳درصد و نسبت به پارسال ۴۰درصد کاهش، در استان لرستان نسبت به میانگین بلندمدت ۲۴درصد کاهش و در استان خوزستان نسبت به میانگین بلندمدت ۳۶درصد و نسبت به پارسال ۲۷درصد کاهش دارد. اگر سال آبی گذشته (۱۴۰۰-۱۳۹۹) را یک سال شاخص از نظر خشکسالی در نیمقرن گذشته بهحساب بیاوریم با این مسأله مواجه میشویم که در کل کشور بارندگی بهطور متوسط حدود ۱۶۵میلیمتر در سال آبی محقق شد که نسبت به بلندمدت 30 درصد کاهش نشان میدهد. در ادامه همین روند در حوضه آبریز کرخه نسبت به میانگین دراز مدت کاهش ۵۰درصدی بارندگی رخ داده است.
جورِ انسان
غیر از تغییر وضعیت اقلیمیِ ناشی از گرمایش جهانی، باید عوامل بشرزاد تهیکننده آب در طول مسیر رود کرخه و تمام سرشاخههای آن را به عنوان مولفهای مهم و بهشدت تاثیرگذار در نظر گرفت. وزارت نیرو در بیبرنامگی کامل تاکنون ۷ سد را در طول مسیر این رودخانه به بهرهبرداری رسانده است. با ساخت این سدها و تنظیم نظامنامهی بهرهبرداری آب و طرح تسهیم رودخانه در کل حوضه از سال 94، سهم خوزستان تالاب هورالعظیم به 21 درصد کاهش یافت. کاهشی که عواقبش بعدها در خشکیدگی رود و زیرشاخههایش در خوزستان و از بینرفتن وسعت زیادی از هورالعظیم، در همدستی با وزارت نفت، پدیدار شد. با وجود آنکه امروز پاییندست کرخه از بیآبی رنج میبرد اما وزارت نیرو همچنان تلاش دارد که 43 سد دیگر بر این رودخانه احداث کند که ۹ مورد آن در حال ساخت است. این در حالی است که مسئولان وزارت نیرو مشکل را نبود آب کافی به دلیل خشکسالی عنوان میکنند.
آورد رودخانه کرخه در بهترین شرایط 5.4میلیارد مترمکعب است، از این رو توجیه مسئولان ذیربط برای احداث سد بر رودخانه کرخه بهخاطر کنترل سیلاب درست نمینماید چرا که سد کرخه با مخزن 7.5میلیارد مترمکعبی میتواند کل سیلاب احتمالی را کنترل کند. این را هم باید در نظر گرفت که با توسعه کشاورزی در استانهای دیگر، حتی در مطلوبترین وضعیت آورد رودخانه و با شرایط بارندگی خوب حدود ۷۰۰میلیون متر مکعب نیز کمبود وجود خواهد داشت. تمام آب سرشاخههای کرخه که پشت سد کرخه جمع میشوند در بهترین شرایط 4.5میلیارد مترمکعب است. این بدین معنی است که مطالعات صورتگرفته برای احداث سدهای بالادست دارای خطا است و چنین منابع آبی برای ساخت این سدها وجود ندارد. نمونهاش خشکیدگی رود کشکان. ادعا میشود سدهای بالادست به منظور انرژی برقآبی احداث شدهاند در حالی که در هم در بالادست و هم در پاییندست رودخانه کرخه از آب برای مصرف کشاورزی و شرب استفاده میشود و استفاده از این آب برای تولید انرژی برقآبی قابلتوجیه نیست.
بکار و آب بگیر
سدهای سیمره، در استان ایلام با ظرفیت یک میلیارد و 100 هزار مترمکعب، و پاعلم در لرستان بیشترین آورد رودخانه را در بالادست ذخیره میکنند که خود باعث کاهش ورودی آب به سد کرخه در خوزستان شده است. هدف از ساخت سد سیمره توسعه کشاورزی و تبدیل زمینهای دیم، که حدود 80 درصد زمینهای موجود کشاورزی را شامل میشود، به اراضی آبی در استان ایلام است. در استان ایلام ۳۰درصد از جمعیت در بخش کشاورزی مشغول فعالیت هستند و به گفته مسئولان ۶۰۰ هزار هکتار زمین مستعد کشاورزی وجود دارد. از این وسعت 340 هزار هکتار زیر کشت رفتهاست. علاوه بر این ساخت و آبگیری سد تنگمهشوره (معشوره-در استان لرستان) هم دردی میافزاید بر دردهای فعلی. از اهداف احداث این سد اشتغالزایی و تأمین آب مورد نیاز ۳۶هزار هکتار از اراضی پایین دست اعلام شدهاست. وسعتی که بنا به تجربه پس از آبگیری سد بیشتر هم میشود. همین اکنون در حوضه کشکان و در طول رودخانه 1400 تلمبه آب غیرمجاز وجود دارد. تلاش برای ساخت سد کشکان درحالی صورت میگیرد که این رودخانه یکی از اکوسیستمهای تحت فشار خشکسالی در سالهای اخیر است. ترکهای خشکی این رودخانه، و نیز مادیانرود و چولهول در تیرماه ۱۴۰۰ عیان شد که تا امروز ادامه دارد. همچنین رودخانههای کاکارضا و کهمان به عنوان سرشاخههای اصلی کشکان به دلیل کاهش شدید آب در این رودخانهها قادر به تامین مقدار آب مورد نیاز کشکان نیستند. شغل بیشاز ۴هزار بهرهبردار و معیشت بیشاز ۲۰ هزار نفر در پلدختر به این رود وابستهاست. جمعیتی که ساخت سد و توسعه کشاورزی آنرا افزون میکند و بحران کمآبی یا خشکیدگی رودخانه را به جمعیت بزرگتری تسری میدهد. سهم استان لرستان از حوضه کرخه 35 درصد است.
در استان کرمانشاه هم وابستگی به سرچشمههای کرخه از طریق سدهایی مانند شیان و جامیشان وجود دارد. برای این استان سهم 41 درصدی از کرخه درنظر گرفته شده است. استان همدان نیز که یکی از استانهایی است که در دهه اخیر سطح زیر کشت خود را به شدت افزایش داده است و به چیزی در حدود 700 هزار هکتار رسانده، با تخصیصی معادل 18.1درصد از آبریز کرخه، 115 هزار بهرهبردار را به کشاورزی پیوند زده است. 53 هزار هکتار از زمینهای دشتعباس، فکه و عینخوش ایلام هم از طریق تونلی 20 ساله متکی است به سد کرخه که حفظ تراز این تونل برای تامین آب مورد نیاز این مناطق، نزدیک به 500 میلیون مترمکعب آب را از پشت سد به این مناطق هدایت کرده است.
برقِ خوش سیری چند؟
اما مسئله مغفولمانده، که بین تایید و تکذیب در رفت و آمد است، رهاسازیِ آب پشت سدها در زمستان به قصد تولید برق و جبران کسری برق در کشور است. در اواسط سال 1400 انحراف خروجی آب سد به دلیل تولید برق از برنامه تدوین شده معادل 10 درصد برآورد میشود، بهعبارت دیگر نزدیک به 63.5میلیون مترمکعب از آب سد کرخه معادل 10 روز خروجی آب برنامهریزیشده این سد تنها به دلیل تولید برق و بدون توجه به خشکسالی رهاسازی شده است. پیش از این برای تامین آب پایدار مناطق پاییندست، با در نظر گرفتن ریسک کاهش بارندگی فصل پاییز، خروجی سد کرخه بین 75 تا 80 متر مکعب در ثانیه تنظیم شده بود اما با دخالت نهادهای بالادستی و علیرغم مستندات کارشناسی در تصمیمی مغایر با اصول مدیریت منابع آب این خروجی تا 160 متر مکعب بر ثانیه افزایش یافت. این خروجی در شرایطی افزایش پیدا کرد که کمتر از 30 درصد زمینهای زیر کشت استان خوزستان برای کشت برنج به این آب نیاز داشت و بیش از 70 درصد مساحت کشت این استان، منتظر فصل پاییز و انجام کشت محصولات استراتژیک نظیر گندم بود. همین مسئله سبب شد تا بیش از 560 میلیون مترمکعب آب پشت سد کرخه صرف تولید برق شود. این سناریو، درحالیکه همچنان مشکل کمبود برق و عدم سرمایهگذاری کلان در ایجاد نیروگاههای گازی سیکل ترکیبی و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و فرسوده بودن شبکه توزیع و انتقال برق در کشور وجود دارد، و خبرهایی مبنی بر استخراج قانونی و غیرقانونی رمزارز به گوش میرسید، ادامه یافت.
مولفه کاهش بارندگی، در کنار برداشتها و ساخت سدها، چه آنها که بهرهبرداری شده و چه آنها که در دست مطالعه و ساختاند، حقآبهبران کاذب در مناطق کوهستانی و نامساعد برای کشاورزی، یا بستر رودخانههای خشکشده یا زمینهای دیم ایجاد میکند که در پی آن در بهترین حالت آبی پشت سدها جمع نمیشود و به پایین دست نمیرسد و حقآبه طبیعت و تالاب هورالعظیم رعایت نمیشود و در بدترین حالت به تعطیلی کشاورزی و بیکاری و بحران معیشت کشاورزان منجر میشود
و اما خوزستان
در واقع چالشی که امروز در پاییندست منطقه وسیعی از خوزستان را در هفتشهر بعد از سد کرخه متأثر کرده بیش از همه برآمده از برداشتهای بالادست و ذخیره و هدایت آب به سمت زمینهای تازه تاسیس در استانهای بالادستی است. باید در نظر داشت زمینهای بعد از سد کرخه اگرچه مصرفکننده آب سد هستند اما نقشی در کاهش ورودی به سد ندارند. از طرفی میزان نیاز آبی کشت پاییزه خوزستان، بهعنوان یکی از قطبهای مهم کشاورزی کشور که اتکای برخی از حساسترین محصولات استراتژیک به تولید در این استان وابسته است سه برابر کل آب موجود در مجموع سدهای استان است. هرچند اتکای بخش بزرگی از جمعیت خوزستان به کشاورزی و توسعه سطوح زیرکشت در این استان، بهویژه در دو سه دهه اخیر، تحت طرحهای مختلف و عناوین بزرگ، خود جای انتقاد و بازنگری اصولی دارد. از این رو ناترازی موجود بین منابع و مصارف زنگ هشدار بحران در تابستان را، حداقل در خوزستان، به صدا در میآورد. چرا که از یکسو سیل سال 98 باعث از بینرفتن زمینها و زندگی بخش بزرگی از کشاورزان شد و از سوی دیگر بیش از ۳۰۰هزار هکتار از کشتها در خوزستان دچار خسارت ناشی از خشکسالی شده و در ۲۰۰هزار هکتار از اراضی استان نیز کشت تابستانهای در سال قبل صورت نگرفته است. 70 هزار نفر در پاییندست کرخه در شهرهای دشتآزادگان، هویزه، حمیدیه، سوسنگرد و بستان با بیکاری ناشی از ممنوعیت کشت، در این چند سال اخیر، دستبهگریبان بودهاند. کشاورزانی که هنوز خسارت خشکسالی دهه هشتاد خود را از دولت طلبکارند و با معضل بازپرداخت وامهای گوناگون هم مواجهاند. بیشتر این کشاورزان شلتوککار زمین ندارند و تابستانها قسمتی از زمینهای گندمکاشت را از کشاورزان دیگر و بزرگمالکان برای کشت شلتوک، که کشت زحمتبری است، اجاره میکنند. آنها اغلب از حاشیه شهرها برای کشاورزی به مناطق روستایی میروند. در کنار این قسمت عمدهای از این زمینها توسط سرمایهدارانی از مناطق مرکزی ایران برای کشت برنج، که محصول سودآوری است، اجاره میشود. گفته میشود در خوزستان 120 هزار هکتار کشت برنج از سوی «مافیای برنج» به قیمت در خطر قرار گرفتن کشت 70 درصد دیگر کشاورزان صورت میگیرد. «سکوت» کشاورزان در این تابستانِ بیآب از سر رضایت نیست.
مساله بزرگمالکان، زمینخواران، و مافیای کشاورزی را باید در تحلیلهای مربوط به توسعه کشاورزی و باغها در نواحی مختلف بهویژه مناطقی با دسترسی مناسب به آب، به عنوان مولفهای معنیدار وارد کرد. از پیامدهای کاشت اجارهای زمین مصرف بیرویه آب، فرسایش زمین و آلودگی محیط زیست به دلیل بیتوجهی به نوع کود و سموم مصرفی بوده است. این موضوع عمدتاً به دلیل سوداگرانهبودن این نوع تجارت در کشاورزی و بیتعلقی به سرزمین رخ میدهد. بهرهبردار اجارهای بهدنبال بیشینه سود در کمینه زمان است. از اینرو به تبعات اقدامات مخربی که مستقیماً او را هدف قرار نخواهد داد هم توجهی ندارد. او آمده است که برود.
در این بین اما نباید از سیاستهای کلی ساختار چشم پوشید. گسترش کشت و زرع و تبدیل خوزستان به قطب کشاورزی در راستای سیاست کلان اشتغالزایی از طریق کشاورزی و نتیجه تلاش برای تامین خودکفایی غذایی در کشور بوده است. چه کاشت این زمینها و چه نکاشت آنها، تبعاتی در بر دارد که به دوراهیِ بحرانسازی ختم میشود.
از سوی دیگر خشک شدن کرخه در خوزستان و قطع آب کانالهای کشاورزی از اواسط اردیبهشت هم به صیفیکارانی که تا تیر به آب نیاز دارند صدمه میزند و هم به کشتهای دائمی چون نخلستانها و باغهای مرکبات. دامداران هم از این وضعیت مصون نیستند. بهعنوان نمونه، گاومیشهایی که در حاشیه رودخانه کرخه زندگی میکنند از خشکیدگی پاییندست آسیب خواهند دید. شرایط طبیعی آنها ایجاب میکند برای کاهش دمای بدنشان در آب باشند، در غیراینصورت همچون سال گذشته با سقط جنین، عدم شیردهی و بیماری پوستی مواجه میشوند که خسارت زیادی به دامداران وارد میکند.جدا از کشاورزی، بحرانی دیگر تامین آب آشامیدنی در استان خوزستانی است که به طور مستقیم از طریق طرح آبرسانی غدیر وابسته است به آب رود کرخه که کیفیت بهتری نسبت به کارون داراست. خشک شدن تالاب هورالعظیم دیگر پیامدی است که وضعیت را با ایجاد کانون وسیع ریزگرد بغرنجتر میکند. تا پیش از آبگیری سد کرخه، متوسط جریان عبوری از ایستگاه حمیدیه 892 میلیون مترمکعب بود که پس از آبگیری و در سالهای نرمال، به 257 میلیون مترمکعب کاهش یافت. مقداری که به تدریج با احداث سدهای بالادست و گسترش زمینهای کشاورزی در کل حوضه به صفر رسید. نتیجهی مستقیم خشکشدن تالاب به غیر از وقوع ریزگرد، مهاجرت تا 4 هزار نفر از کسانی بود که معیشتشان بهطور مستقیم وابسته به تالاب بود.
چرخه بحران
مولفه کاهش بارندگی، در کنار برداشتها و ساخت سدها، چه آنها که بهرهبرداری شده و چه آنها که در دست مطالعه و ساختاند، حقآبهبران کاذب در مناطق کوهستانی و نامساعد برای کشاورزی، یا بستر رودخانههای خشکشده یا زمینهای دیم ایجاد میکند که در پی آن در بهترین حالت آبی پشت سدها جمع نمیشود و به پایین دست نمیرسد و حقآبه طبیعت و تالاب هورالعظیم رعایت نمیشود و در بدترین حالت به تعطیلی کشاورزی و بیکاری و بحران معیشت کشاورزان منجر میشود. بماند که دعواهای قومی و مناقشات استانی از پیامدهای اجتماعی و محتمل چنین سد سازیها و آببرداریها به قصد توسعه کشاورزی است. در واقع ترویج کشاورزی و سوق دادن جمعیت به سمت کشت و زرع در بسیاری از استانها به قیمت از دست رفتن کشت تاریخی و پرسابقه در جلگه خوزستان است و نابودی تالاب و بیابانی شدن وسعتی در حدود 200 هزار هکتار است. این بدین معنی است که سیاست «بکار و آب بگیر» در وضعیت فعلی جغرافیای ایران سیاستی ناپایدار کننده و بیآینده است.از سوی دیگر استانهای بالادستی کرخه هم از محرومیت و توسعهنیافتگی رنج میبرند و با توجه به قرار گرفتن در حوضه آبریز، همانگونه که بالاتر اشاره شد، چشمانتظار استفاده از آبند. صدور دستور ممنوعیت کشت محصولات آبخواه چون برنج و چغندرقند در این استانها تابه حال بدون اِعطای خدمات حمایتی صورت گرفته است.
وضعیت مخزن سد کرخه
بحرانها در یک حکمرانی ناکارآمد تبدیل به چرخهای میشود که سازوکارهای موجود قادر به حل آن نیستند. وضعیتی پیش میآید که بحرانها تنها به تاخیر میافتند و حل نمیشوند و پیامدهای بدتری دارند. اینگونه که هم تولید برق در گرمای جانکاه به مخاطره میافتد، هم معاش کشاورزان در کل حوضه آسیب میبیند و هم آبی برای خوردن در دسترس نخواهد بود. همچنین با اتکای صِرف به تولید داخلی، عدم کاشت در مقابل تقاضای موجود، در بخش عرضه کمبود، احتکار و افزایش قیمت محصولاتِ استراتژیکی چون گندم و کلزا و برنج پیش میآید.
از اینرو اشتغال جایگزین در بطن توسعهای اجتماعاً قوامگرفته برپایه نیازها و چشماندازها و واقعیتهای اقلیمی ضروری است. مدیریت حوضههای آبریز میباید به سمت مشارکت تمام ذینفعان در تدوین نظامنامههای صنفی و جداول تخصیص و به رسمیتشناختن و تضمین حقآبهی طبیعت، بر پایه مزیتها، استعدادها و تواناییهای سرزمینی هر حوزه و در نظر گرفتن پیامدهای محیط زیستی تغییر کند. موضوعی که ذیل مفهوم «عدالت محیط زیستی» قرار میگیرد: توسعه جایگزین با کمترین اتکا به زمین و منابع آبی. در غیر اینصورت، اعتراضهای ناشی از قطع آب و برق و از دست رفتن اشتغال مبتنی بر کشاورزی سنتی و بیکاری، از سوی مردمانی خسته از گرما و خاک، فرسوده از جنگ و نابرابریها و محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی، قابل پیشبینی است؛ مسئلهای که روزی دیگر با مشت آهنین قابل حل نیست.
توضیح:
دسترسی به آمار بهویژه بسیاری از سدها و حوضههای آبریز در پایگاههای خبری مرتبط با مدیریت آب وزارت نیرو یا ممکن نیست یا اصولاً از آخرین بروزرسانی اطلاعات آنها چندسال گذشته است. بنابراین آمار مورد استفاده در این مقاله مخصوصاً در مورد سدها از منابع خبری و مصاحبههای مسئولان برداشته شده است. برخی از پایگاههای ارگانهای دولتی از اغتشاش ساختاری و آماری رنج میبرند. از منابع خبری زیر در جایجای متن بنا به نیاز استفاده شده است.
منابع خبری:
1- خبرگزاری ایلنا: بحرانی شدن وضعیت سد کرخه نسبت به دیگر سدهای خوزستان/ کاهش یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون مترمکعبی حجم آب سد نسبت به سال گذشته
2-خبرگزاری فارس: خشکسالی و سوءمدیریت کمر منابع آب ایران را شکست/ چرا آب در کرخه نایاب شد
3- آژانس خبری خوانا: کرخه در آستانه نابودی
4- خبرگزاری ایرنا: : شرایط بحرانی سدهای حوضه رودخانه کرخه
5- خبرگزاری ایرنا: خشکسالی گریبان کرخه را گرفت
6-فهرست سدهای حوضه آبریز کرخه
7- تسنیم: بحرانیترین خشکسالی 50سال اخیر در لرستان/ «نیستی آب» در کشکان خروشان/ رودخانهها کویر شد
8- خبرگزاری مهر: برداشت آب از دریاچه سد سیمره برای رونق کشاورزی استان ایلام
9- خبرگزاری مهر: 200 هزار هکتار به اراضی آبی استان ایلام اضافه می شود
10- پایگاه خبری یافته: حوضه آبریز کشکان نیازمند احداث سد
11- خورنا: ایوان کرخه؛ ابر شهر تاریخی
12- شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران: جانمایی طرحهای آبی
13- خبرگزاری صداوسیمای همدان: استان همدان رتبه نهم تولید محصولات کشاورزی کشور را دارد
14- جهاد کشاورزی همدان: سیمای کشاورزی استان
15- خبرگزاری فارس: هجوم برنجکاران به خوزستان برای اجاره زمین کشاورزی
16- خبرگزاری ایسنا: کشت و کار در ناکجاآباد
مطالب مرتبط
مرمت و بازسازی «خانه شهر» کرمان به کجا میرسد؟
مجرمان در کرمان به جای زندان، درخت میکارند
محیط زیست کرمان: غازهای وحشی تلف شده در رفسنجان نمونهگیری میشود
آخرین وضعیت سفر در تعطیلات ۲۲ بهمن
ترافیک سنگین در قشم و گیلان و کمبود جا در بوشهر
۲۷ روز پس از حمله تروریستی کرمان
تعداد مجروحان بستری در بیمارستان به ۷ نفر رسید
شهادت نازنین آچکزهی یکی دیگر از مجروحان حادثه کرمان
۱۷ روز بعد از حادثه تروریستی کرمان
ترکشهایی که امکان خارج کردن آنها نیست
افزایش ۲۶ درصدی مرگهای منتسب به آلودگی هوا در ۱۴۰۱
۲۵ مجروح حادثه تروریستی کرمان همچنان بستریاند
وزیران گردشگری ۳۵ کشور آسیایی در راه یزد
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید