پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | رویای جنگل‌کاری میلیاردی

رویای جنگل‌کاری میلیاردی





رویای جنگل‌کاری  میلیاردی

۱۵ تیر ۱۴۰۱، ۰:۰۰

توسعه جنگل‌کاری و اجرای عملیات آبخیزداری مناسب، بدون شک از اولویت‌های مهم کشور و از مهمترین راهکارهای مقابله با فرسایش خاک، ایجاد کانون‌های متعدد داخلی گردوغبار، جلوگیری از بروز سیل و عواقب دیگر تخریب پوشش گیاهی کشور است. بیان عدم کافی بودن جنگل‌کاری‌های میلیونی و لزوم کاشت میلیاردی درخت و گسترش طرح‌های آبخیزداری، توسط وزیر جهاد کشاورزی در جلسه تودیع و معارفه روسای سابق و کنونی سازمان جنگل‌ها درکنار آمار ارائه شده توسط سرپرست سازمان منابع طبیعی، نشان می‌دهد این سخنان بیش از آنکه برنامه‌‌هایی مبتنی بر پایش اقدامات گذشته باشند، رنگ و بویی رویا‌گونه دارند که با تدوام روند کنونی مدیریت سازمان منابع طبیعی قابل دستیابی نیست.

در حالی که طرح‌های چند ده و چند صد میلیون نهال کاری سازمان جنگل‌ها در دهه‌های گذشته، سرنوشت مبهمی داشته و آمارها حاکی از کاهش چشمگیر سطح جنگل‌ها دارد، بیان لزوم جنگل‌کاری میلیاردی یادآور طرح‌های بی برنامه برخی فعالین فضای مجازی است که از قضا افرادی غیر متخصص در حوزه جنگل‌ هستند که در بیان این ایده‌ها با ساده‌انگاری کاشت نهال را در تامین بودجه و نیروهای کار خلاصه می‌کنند.برای درک بهتر شرایط منابع طبیعی لازم است سخنان سرپرست تازه سازمان منابع طبیعی نیز مرور شود. ایشان با اشاره به این که سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور «در سال‌های گذشته کارش را به‌ درستی انجام داده است»، بیان کرد: در آغاز برنامه چشم‌انداز ۲۰ ساله، مناطق بحرانی برای ریزگردها شش میلیون هکتار بود و اکنون به نزدیک ۱۴ میلیون هکتار رسیده است.
به گفته سرپرست جدید، در همین زمان تعداد استان‌های بیابانی از ۱۴ مورد در آغاز برنامه چشم انداز ۲۰ ساله، اکنون به حدود ۲۱ استان افزایش یافته است. از سوی دیگر در یک دوره شانزده ساله منتهی به سال ۱۳۹۹، در مجموع سطحی معادل سه میلیون و ۹۱ هزار و ۳۳۲ هکتار در سال و یا حدود ۵۲۹ هکتار در روز از سطح جنگل‌ها و مراتع کشور کاسته شده است.
ادعای موفقیت سازمان جنگل‌های سابق با آمارهای اعلامی نه تنها همخوانی ندارد، بلکه حاکی از آن است که سازمان یا در موضوعات فنی همچون اجرای طرح‌های آبخیزداری و جنگل‌کاری در سنوات گذشته دچار نقص بوده است یا آنکه در برابر طرح‌های توسعه ناپایدار، تغییر کاربری و تخریب طبیعت، توان صیانت از عرصه‌های طبیعی تحت مدیریت خود را نداشته است.
شاید بخش اعظم این تغییرات در سطح و کیفیت عرصه‌های طبیعی را بتوان به صاحب‌خانه سازمان مرتبط دانست. استفاده از عرصه‌های طبیعی برای گسترش کشاورزی تا آنجا پیش رفته است که امروز با تعطیل شدن مدیریت در جنگل‌های شمال، می‌توان اغلب فعالیت‌های سازمان منابع طبیعی را در معاونت‌های دیگر وزارت جهاد کشاورزی ادغام کرد. توسعه باغات با عناوین متعدد، کشت گیاهان دارویی، نگاه چراگاهی به جنگل و مرتع که قرابتی با رسالت سازمان ندارد در کنار سکوت در برابر توسعه زراعت زیراشکوب در زاگرس نشان از غلبه تفکر زراعی در سازمان دارد.برنامه‌های پیشنهادی وزیر، از جمله گسترش اراضی دیم از حدود ۴ میلیون هکتار به ده میلیون هکتار که خطری بزرگ برای عرصه های طبیعی کشور است، وضعیت انفعال سازمان منابع طبیعی یا کارکرد زراعی آن را تشدید خواهد کرد. حال با سردرگمی شمال، رهاشدگی همیشگی زاگرس و نامشخص بودن نتایج جنگل‌کاری و عملیات آبخیزداری گذشته، چگونه می‌توان به کاشت میلیاردی درخت و طرح‌های ده میلیون هکتار آبخیزداری باور داشت و در صورت تحقق بودجه برای شروع آن، به نتیجه کار امید داشت؟ اگر وزیر و سازمان منابع طبیعی به ضرورت توسعه جنگل‌کاری اعتقاد دارند، در گام اول لازم است که در پی رفع عوامل تخریب جنگل بوده و سپس با نگاهی همه جانبه از منظر فنی و اقتصادی اجتماعی و نه صرفا بودجه‌ای، موضوع را پیگیری کنند.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *