سایت خبری پیام ما آنلاین | آداب نیکوکاری

سازمان‌های مردم نهاد چگونه باید به کمک سیل‌زده‌ها بیایند؟

آداب نیکوکاری

دولتی‌ها بر خلاف سلبریتی‌ها معمولا برای جلب اعتماد و حمایت مخاطبان، مسیر دشواری پیشِ‌ رو دارند





۱۹ دی ۱۴۰۰، ۰:۰۰

روز دوم که باران همچنان بی‌امان می‌بارید امیدوار بودم عرفان و باقی بچه‌های هشتمی که می‌گفتند: «پیش‌بینی هواشناسی، چرت و پرت و دروغه… این چیزا کار خداست. هرچی خودش بخواد همون میشه» راه‌آب‌ها و ناودان‌ها را به کمک بزرگترهایشان باز کرده‌باشند؛ به ‌بام‌ها سرکشی کرده و برای دام‌ها سرپناه و جایگاه مناسبی در بلندی آماده کرده‌باشند.
حکایت سیل در جنوب بلوچستان، ماجرای غریبی است. ماه‌ها و بلکه سال‌ها، روستایی و کوهی و شهرنشین در آرزوی لکه‌ای ابر و قطره‌ای باران، چشم به آسمان می‌دوزند. تلف شدن دام‌ها و از بین رفتن کشت دیم بر اثر خشکسالی و آبرسانی سقایی از طریق تانکر برای ممانعت از کوچ اجباری و خالی از سکنه شدن روستاها به امری طبیعی تبدیل می‌شود. کمی آن‌سوتر چشم‌ها به دریاست. یک اقیانوس آب و یک دنیا پرسش که چرا باوجود این‌همه آب، تشنه‌ایم؟

اما یک روزِ مونسون در تابستان یا مثل سالیان اخیر، یکی از روزهای دی‌ماه، از نگاه اهالی، آسمان، مهربان می‌شود و ابرها می‌بارند. گاهی فقط یک روز یا حداکثر 2 تا 3 روز. مثل همین سیل اخیر در شهر کُنارک که به گفته فرماندار، طی تنها 20 دقیقه، تقریبا به اندازه مجموع بارندگی سالیانه این شهرستان، باران بارید. متوسط بارش سالانه کنارک، 110میلی‌متر و میزان بارش 11 دی‌ماه 1400 این شهر، 189میلی‌متر بود. مردم همچنان که از لبخندشان بر باران و شکر نعمتشان دقایقی نگذشته، نماز وحشت می‌خوانند و مستاصل از وضعیت پیش آمده، سعی در حفظ جان خود و خانواده‌شان دارند. دام‌هایی که از خشکسالی، جان سالم به در برده‌ و اسباب و اثاثیه‌ای که هنوز برای خرید مایحتاج معیشت، فروخته نشده‌بودند؛ همراه سیل می‌شوند و مسیر نیستی را می‌پیمایند.
ستادهای بحران، بالاخره بیدار می‌شوند و دستور به بازسازی زیرساخت‌ها و جبران خسارت مردم و حتی اگر به فکرشان برسد توقف بارش و تنبیه آسمان می‌دهند. ظرفیت سدهای تقریبا خشک و خالی، تکمیل شده و دریچه‌ها باز می‌شوند. خانه و کاشانه مردم و زمین‌های کشاورزی که تا یک ماه پیش، از فرط تشنگی، ترک‌های عمیق برداشته‌بودند، گنجایش و صد البته فرصتی برای بهره بردن از سیلاب ندارند. نعمت می‌آید و زحمات چندین‌ماهه کشاورزان و هر چیز دیگری که در مسیرش باشد می‌برد تا به دریا برسد.
میلیاردها لیتر آب شیرین، روانه شوری دریا می‌شود و همچنان تا چند روز بعد، آبشارهایی که از ساحل به اقیانوس سرازیرند و رنگ دریا را تا صدها متر دورتر از ساحل، عوض کرده‌اند به جاذبه‌های گردشگری جنوب بلوچستان اضافه می‌شوند.
شگفت‌انگیز اینکه همه این چرخه خشکسالی و سیل در کمتر از 2 سال، دوبار تکرار شده‌است. هنوز خاطرات سیل دی‌ماه 98 کمرنگ نشده و باغ‌های موز ویران‌شده و گِل‌گرفته زرآباد، جان نگرفته‌اند که باغداران این منطقه باز محتاج کمک‌های دولت برای جبران خسارات و تجهیزات برای تخلیه گل‌ولای از باغ‌ها هستند.
در سیستان‌وبلوچستان، همچنان بیش از 50درصد جمعیت مردم، ساکن روستاها بوده و غالب خانه‌های روستایی به دلایل مختلف، ایمن و مقاوم در برابر سوانح نیستند به این آمار، تعداد قابل‌توجه ساکنان در مناطق کم‌برخوردار شهری را اضافه کنید که بر اساس گفته‌های مسئولان در شهری مانند چابهار، به 60درصد کل جمعیت می‌رسد.
برای امدادرسانی به این جمعیت، گروه‌های مختلفی فراخوان جمع‌آوری کمک‌های نقدی و غیرنقدی می‌دهند و از آنجایی که در جریان وقوع سیل سال 98 در جنوب سیستان‌وبلوچستان با همراهی دوستانم در موسسه توسعه پایدار اردیبهشت، تجربه جمع‌آوری کمک و تعریف پروژه‌هایی برای سیل‌زدگان داشتیم؛ فکر کردم خالی از لطف نیست در ادامه این یادداشت، نکاتی درخصوص گروه‌های مختلف امدادرسان اضافه کنم.
در یک دسته‌بندی کلی، جمع‌آوری کمک‌ها غالبا توسط سلبریتی‌ها و بلاگرها، دولتی‌ها و شبه‌دولتی‌ها و گروه‌های مردمی انجام می‌شود و این تنوع مَراجع و افراد و گروه‌های امدادرسان معمولا برای مخاطبانی که قصد حمایت‌های مادی یا غیرمادی با واسطه از سیل‌زدگان دارند موجب سردرگمی و کلافگی است.
شاید بدترین انتخاب از بین این طیف، سلبریتی‌ها و بلاگرهایی هستند که اصرار به حضور در محل وقوع سانحه و توزیع مستقیم اقلام در بین افراد دارند. این اشخاص، معمولا اعتقادی به نیازسنجی ندارند و براساس تشخیص خودشان سوار بر موج‌های احساسی ایجاد شده ناشی از انتشار تصاویر کودکان و خانواده‌های جامعه محلی در وضعیت‌ ناخوشایند، حماسه‌هایی از جنس توزیع آب معدنی برای رفع مشکل کمبود آب را رقم می‌زنند.
دولتی‌ها بر خلاف سلبریتی‌ها معمولا برای جلب اعتماد و حمایت مخاطبان، مسیر دشواری پیشِ‌ رو دارند. این مساله از طرفی ناشی از اولویت‌های متفاوت دولت‌ها نسبت به اولویت‌های مردم (چه کمک‌کننده و چه نیازمند امداد) و از طرف دیگر، ارائه نکردن گزارش شفاف هزینه‌کرد و توزیع امکانات است. در واقع، از نگاه مخاطبان، دولتی‌ها هر مقدار از کمک‌ها را در هر منطقه و به هر شکلی که خودشان صلاح می‌دانند هزینه می‌کنند.
ماه‌ها بعد از حضور و اجرای پروژه در مناطق سیل‌زده، موارد عجیب و غریب زیادی از هدررفت منابع در زمان وقوع سیل، به دلیل تعیین اولویت‌های نادرست چه در نوع امدادرسانی و چه در تعیین جامعه هدف شنیدیم. در یک مورد، به گفته اهالی، مقدار قابل توجهی اقلام خوراکی اساسی، از جمله برنج و روغن اهدایی به مناطق سیل‌زده در انبارهای یک نهاد دولتی، دپو و بعد از گذشت مدتی به دلیل شرایط نامناسب نگهداری، فاسد و امحاء شده‌بودند.
اما تصمیم به حمایت مالی از گروه‌های مردمی اعم از گروه‌های ملی شناخته‌شده و شناسنامه‌دار یا گروه‌های محلی ناشناس هم پیچیدگی‌های خاص خودش را دارد. این گروه، معمولا در مواقع بحران، بخش قابل‌توجهی از کمک‌های مردمی را جذب می‌کنند اما بر اساس تجربه ما در سیل سال 1398 در منطقه‌ای که مشغول فعالیت بودیم گروه‌های بزرگ‌تر که جذب مالی بیشتری داشتند هرچند با توجه به تجربه‌های قبلی، امکان شناسایی بیشتری از نیازها دارند اما در مناطق سرراست‌تر و معروف‌تر حضور پیدا می‌کنند. همچنین، عدم هماهنگی بین این گروه‌ها باعث تجمع اقدامات در یک منطقه و بی‌کلاه ماندن سر جمعیت عظیمی از خانواده‌های بحران‌زده در سایر مناطق می‌گردد.
در یک نمونه، حضور گروه‌های مختلف مردمی در یک روستا و تزریق مداوم مواد غذایی، پتو و البسه، باعث شده‌ بود اهالی، دیگر جایی برای انبار این مواد نداشته‌ باشند و از گروه‌های بعدی، خواهش کنند این اقلام را در سایر مناطق، توزیع کنند!
از طرفی، گروه‌های مردمی کوچک‌تر که معمولا ساکن در مناطق بحران‌زده یا بخشی از جامعه محلی هستند و شناخت خوبی از نیازهای ساکنان و راه‌های ارتباطی دارند غالبا گمنام بوده و توان زیادی برای جلب اعتماد ندارند. همچنین عدم طی مراحل ثبت و افتتاح حساب حقوقی، سبب ارائه حساب‌های شخصی برای جمع‌آوری کمک‌ها می‌شود که همواره در معرض انسداد از سوی مراجع قضایی هستند.
در نهایت با توجه به مواردی که درباره گروه‌های مختلف امدادرسان گفته‌شد پیشنهاد می‌کنم:
1. به‌هیچ عنوان، واریزی به حساب اشخاص، به‌ویژه سلبریتی‌ها و بلاگرها نداشته‌باشید.
2. سعی کنید در تعیین مقصد کمک، گروه‌هایی که نیازسنجی واقع‌بینانه و قابل ارائه‌ای دارند را در اولویت قرار دهید.
3. همیشه ارائه گزارش شفاف و جزئیات هزینه‌کرد و توزیع اقلام، از پیش‌شرط‌های مهم شما برای حمایت‌های مالی یا غیرمالی باشد.
4. از آنجایی که حامیان مالی می‌توانند به ترجیح امدادرسانی نهادهای امدادرسان جهت بدهند از گروه‌های امدادرسان بخواهید اقدامات امدادی را در سطوح مختلف کوتاه‌مدت (تدارک اقلام خوراکی، پوشاک و…) و بلندمدت (مددکاری، احیای مشاغل و مقاوم‌سازی بناها) تعریف کنند
5. با وجود همه پیچیدگی‌هایی که گفته‌شد برای من همچنان گروه‌های مردمی، به‌خصوص نهادهای محلی ثبت‌شده و شناسنامه‌دار که امکان بررسی سوابق‌شان وجود دارد یا گروه‌های مردمی ملی که سابقه مستمر فعالیت در جوامع محلی را دارند در اولویت حمایت هستند و در نهایت فراموش نکنید شاید قصد و نیت شما از حمایت مالی، تنها ابراز هم‌دردی باشد اما توجه داشته‌ باشید حمایت‌های غیرمسئولانه در مواقع بحران می‌توانند آسیب‌هایی حتی شاید جدی‌تر و ماندگارتر از سیل و زلزله باقی بگذارند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *