گزارشی از خانواده ساکن درکه که باغ میوهها و درختان خود را حفظ کردهاند
درختان، فرزندان آقای «جانگداز » بودند
۲۱ آذر ۱۴۰۰، ۸:۱۰
تهران با وجود ساختوسازهای سریع و آب و هوای آلوده هنوز محلههایی دارد که از پتانسیل طبیعی و تفریحی برخوردار است. محلهای مانند درکه که در غرب شمیرانات است و قدمت چند صدساله دارد و به داشتن آب و هوای خوب و مکانی مناسب برای گذراندن اوقات فراغت به ویژه کوهنوردی معروف است. محلهای که در این چند سال اخیر بسیاری از درختانش خشک شده، برخی از باغهایش به مکانی متروکه تبدیل شده است و برخی دیگر جایشان را به ساختمانهای مرتفع یا برج باغها دادهاند. در همین برهه که بسیاری از ساکنان و باغداران در فکر تخریب خانههای قدیمی و باغهای خود هستند، گروه کوچکی هم وجود دارند که با وجود فشار اقتصادی با چنگ و دندان باغ قدیمی خود را حفظ کردهاند. خوشبختانه در قسمت شمالی محله درکه پانزده باغ وجود دارد که توسط باغداران دلسوز نگهداری میشود. شنیده بودم یکی از این باغداران محله که بسیار دغدغهمند و دوستدار طبیعت است خانوادهی آقای جانگداز است.
سرانجام یکی از روزهای پاییز راهی خانه باغ آقای جانگداز شدم. وقتی به محدودهی باغهای پلکانی درکه نزدیک شدم، زمین بسیار بزرگ خاکی که بخشی از آن کوه بود توجهام را جلب کرد. افرادی مشغول خاکبرداری قسمتهایی از آن بودند. در همین اثنا، نگهبانی که در کیوسک نگهبانی در حال استراحت بود به بیرون آمد و گفت تردد و پارک هرگونه وسیله نقلیه در آن اطراف ممنوع است. باید قسمت زیادی از راه را پیاده میرفتم. بعد از کمی گفتوگو با نگهبان متوجه شدم این اراضی به تازگی به یکی از نهادهای نظامی تعلق گرفته است و مسیری که اصلیترین راه برای بقای باغ و باغدار است کاملا بسته شده است و باغداران دیگر امکان خاکرسانی و کود رسانی از این مسیر را ندارند. این در حالی است که به دلیل قرار داشتن این باغها در ارتفاعات و پلکانی بودن آن اگر امکان کوددهی و خاکرسانی از مسیر پایین ممکن نباشد، باغداران با مشکلات زیادی روبهرو میشوند. همین این امر باعث شده درختان باغهای بسیاری خشک شود.
باغهای باقیمانده همچون میراث طبیعی محله درکه
آقای جانگداز با چهرهای مهربان ابتدای مسیر ایستاده بود. بعد از پانزده دقیقه پیادهروی به ارتفاعات رسیدیم، جایی که بخش بسیار زیادی از محله درکه و قسمت شمالی شهر تهران زیر پایمان بود. همان جایی که به خوبی ساختوسازهای غیرمجاز و زشت و بیقواره به ویژه کوهخواریها در محله درکه قابل رویت بود. همسر آقای جانگداز را از قبل میشناختم او با برخوردی گرم به استقبالم آمد و مرا به باغشان دعوت کرد. باغی خوش منظره با آب و هوایی بسیار دلنشین. درختان در حال آبیاری بودند و صدای آب همچون موسیقی زیبا گوش را نوازش میداد. بوی برگ درخت گردو در هوا پخش بود و نسیمی خنکی میوزید.
خاطرات یک باغدار
آقای جانگداز اهل خراسان جنوبی است و در سال 1356 به همراه پدرش به تهران نقل مکان کرده و در محله درکه ساکن شده است. محلهای که در آن سالها به داشتن باغهای بسیار و درختان سرسبزش معروف بوده است. به همین دلیل تصمیم میگیرند باغی را در همین محله در سالهای 1380 خریداری کنند. از آنجا بود که آقای جانگداز متوجه علاقه خود به گیاهان و درختان میشود، تا به امروز وظیفه نگهداری و آبیاری درختان باغ را به عهده میگیرد. او همراه خانوادهاش از زمانهای قدیم در همین محله زندگی میکرده است. زمانی که ماشینهای بسیار کمی در این کوچه تردد میکردند و هنوز ساختوسازی در آن صورت نگرفته بود.پای صحبت آقای جانگداز که بنشینید، متوجه میشوید، درگذشته و زمان حال محله چه مشکلات و محدودیتهایی داشته او میگوید «قدیمها تا میدان درکه نانوایی وجود نداشت و برای تهیه اصلیترین مایحتاج مجبور بودیم مسیر طولانی را پیاده طی کنیم.» او اما معتقد است با افزایش جمعیت و تراکم ساختمانها امروزه محله درکه با مشکلات بسیار زیادی دست و پنجه نرم میکند که یکی از آنها باریکی خیابانها و ترافیک شدید در محله است تا جایی که در سالهای اخیر چندین نفر جان در این ترافیکها جان خود را از دست دادهاند.
خانوادهای از درختان
وقتی صحبت به باغ و درختان باغ میرسد آقای جانگداز آنها را همانند فرزندان خود توصیف میکند. او در باغش 780 درخت دارد تمامی آنها را به خوبی میشناسد. رفتارش با درختان کاملا محترمانه است گویی باور دارد که درختان هم مانند انسانها احساسات دارند و باید به تک تک آنها توجه داشت. او میگوید «شبها زمان مناسبتری برای آبیاری درختان است زیرا در شب آرامش بیشتری وجود دارد.» او برای چیدن میوههای باغش به ندرت از کارگر استفاده میکند و سعی میکند در بیشتر مواقع خودش به تنهایی این کار را انجام دهد و بدون هیچگونه واسطهای محصول را به دست مشتری برساند. باغشان میوههای بسیاری دارد، از خرمالو گرفته تا سماق. او شگردهای جالبی درباره نحوه چیدن میوهها دارد. مثلا میگوید: «باید روی درخت خرمالو برف بنشیند و بعد چیده شود.» در این میان از فعالیتهای همسر آقای جانگداز نمیتوان غافل شد. زیرا او در محله به داشتن عرقیات بسیار تازه و بدون هیچگونه افزودنی معروف است. آنها بسیاری از مواقع محصولات خود را جلوی در باغ میفروشند و همین باعث شده گردشگران و کوهنوردانی که در روزهای آخر هفته وارد محله میشوند به مشتریان پروپاقرص آنها تبدیل شوند.
حفظ باغ سبز
آقای جانگداز زمان زیادی را در باغ صرف رسیدگی به درختان میکند و بسیاری از روزهای هفته را در باغش شب میکند. تا جایی که باغداری بخش مهمی از هویت او تبدیل شده است. او دیدگاه متفاوتی به زندگی دارد و در بین درختانی که با دستان خودش کاشته است، حس خوب زندگی را تجربه کرده است و به راحتی حاضر نیست باغش را از دست بدهد و برای سود و منفعت مالی بیشتر درختانش را از بین ببرد و جای آنها ساختمان سازی کند. برخلاف گروه دیگری از ساکنان درکه که هویت درختان را باور نداشتند و تنها زبان آجرها را درک میکردند. خانواده آقای جانگداز اما برخلاف محدودیتها و کمبود آب و حالا هم بسته شدن راه اصلی تنها به فکر بزرگ کردن فرزندان سبز خود هستند.
برچسب ها:
باغ، درختان، درکه، قطع درختان
مطالب مرتبط
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید