پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | روزهای خوبی در راه است

روزهای خوبی در راه است





۶ مهر ۱۴۰۰، ۰:۰۰

روز جهانی گردشگری. به این عبارت فکر می‌کنم و از خودم می‌پرسم چه احساسی دارم؟ خوشحالم، ناراحتم یا خسته؟ تقریبا دوسال از شروع همه‌گیری کرونا گذشته و راهنمایانی مانند من که فقط در بخش تورهای ورودی فعال هستند کاملا از کار بیکار شده‌اند. همکاران در بخش تورهای داخلی کسب و کارشان را راه انداخته‌اند و مرزهای برخی کشورها هم به روی ما باز شده اما چقدر زمان لازم است تا مسافران خارجی بازهم راهی ایران شوند؟ در مدتی که راه‌ها بسته بوده و همه‌گیری همه را خانه‌نشین کرده بود آیا به اندازه کافی تبلیغ کرده‌ایم؟ ایران را آنطور که هست به دنیا نشان داده‌ایم؟ حالا که راه‌های تبلیغ و برقراری ارتباط به لطف دنیای مجازی بسیار آسان شده، عده‌ای به سمت نشان دادن جاذبه‌های ایران رفته‌اند اما واقعیت این است که ما هنوز بسیار عقب هستیم. هنوز مردم سرزمین خودمان تعریفشان از سفر، شمال و کیش و دریاست.

چند بار به یزد سفر کرده‌اند؟ کرمان را می‌شناسند؟ حتما عکس‌های ماسوله و چابهار و شیراز را در کلیپ‌هایی که در واتس‌اپ و تلگرام دست به دست می‌شود، دیده‌اند اما چقدر اهل سفر هستند؟ اینکه هزینه‌های سفر بالاست و هرکسی نمی‌تواند از پس مخارج آن برآید بحثی جداست که در این مطلب به آن نمی‌پردازیم. ازطرفی سفر ارزان هم مقوله‌ای است که این روزها مطرح می‌شود و از موانع سفر کاسته است. متاسفانه ما هنوز این عادت را ترک نکرده‌ایم که هرجای زیبایی می‌بینیم بگوییم این هم سوئیس ایران! این مقایسه نابجا چطور در ذهنمان جا خوش کرده؟ چرا نمی‌پذیریم هرمنطقه‌ای زیبایی‌ها و ویژگی‌های خاص خود را دارد؟ کاش آژانس‌های گردشگری از ظرفیت‌ها و توانایی‌هایشان برای معرفی جاذبه‌هایی استفاده می‌کردند که خاص همین کشور است. البته حتما کسب و کارهای شناخته شده از این کار غافل نیستند اما هنوز خیلی کارها باقی مانده که باید انجام شود. هنوز مسافرانی هستند که وقتی به ایران می‌آیند از راهنمایشان می‌پرسند: «مگر شما عینک آفتابی هم می زنید؟» وقتی آن همه گوشی همراه در دست ایرانی‌ها می‌بینند تازه می‌فهمند چقدر سوالشان بی‌مورد بوده. البته این تنها یک مورد از سوال‌های عجیب و غریب آنهاست که به خاطر تصور غلط از ایران و ایرانی‌ها در ذهنشان شکل گرفته است. آن هم در دوره و زمانه‌ای که در هر کجای دنیا باشید با یک جست و جوی ساده در اینترنت می‌توانید پاسخ بسیاری از سوال‌هایتان را بگیرید. این نشان می‌دهد وظیفه آژانس‌ها و البته راهنمایان چقدر سنگین است. البته خلق و خوی مسافران با هم بسیار متفاوت و حتی سوال‌هایی که از راهنمایشان می‌پرسند هم متفاوت است. اما همیشه نقاط تاریکی در ذهنشان وجود دارد، که به کمک راهنما روشن می‌شود. راهنمایی که دو سال است بیکار شده. بعضی از آنها به کسب و کارهای دیگر روی آورده‌اند و برخی هم مشغول مطالعه هستند، تا با ازسرگیری کارشان دچار مشکل نشوند. درکارگاه‌های مختلف شرکت می‌کنند، کتاب می‌خوانند و در اینستاگرام جلسات لایو برگزار می‌کنند تا اسیر یاس نشوند. اما کسی نمی‌داند از چه زمانی می‌توانند دوباره کارشان را شروع کنند. واکسیناسیون در ایران هنوز به مرحله‌ای نرسیده که سفرهای داخلی با اطمینان انجام شود. مسافران کشورهای مختلف هم در مورد سفر مواضع متفاوتی دارند. اخبار و اطلاعات نادرست و شایعه پراکنی‌ها در مورد وضعیت ایران هم کم نیست و همین‌ها مانع از آن می‌شود که افراد بتوانند برای سفر به ایران تصمیم درستی بگیرند. متاسفانه نمی‌شود از آنها ایراد گرفت. رسانه همانقدر که به پیشرفت و برقراری ارتباط کمک می‌کند به انتشار اخبار غلط هم دامن می‌زند. با همه اینها حالا که روند واکسیناسیون سرعت گرفته می‌توان امیدوار بود که روزهای بهتری در راه باشد. من یک راهنما هستم. کارتم تازه تمدید شده و در انتظار روزی هستم که کارم را از سر بگیرم. امیدوارم روز جهانی گردشگری نوید شروعی تازه برای همه ما باشد.

به اشتراک بگذارید:





مطالب مرتبط

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *