پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ایده واردات چوب فرار از پاسخگویی است

مظفر شیروانی، مشاور بین‌المللی جنگل و محیط زیست در گفت‌وگو با «پیام‌ما»:

ایده واردات چوب فرار از پاسخگویی است

در جهان جنگل مخروبه‌ای احیا نمی‌شود مگر اینکه از پشتیبانی صنایع چوب و کاغذ برخوردار باشد اما صنایع نباید در مدیریت جنگل‌ها دخالتی داشته باشند





ایده واردات چوب فرار از پاسخگویی است

۳۰ شهریور ۱۴۰۰، ۰:۰۰

بارها و بارها تصویر کامیون‌های حمل چوب خبرساز شده است. کامیون‌هایی که تنه بی جان درختان را برای انجام کارهای مختلف صنعتی با خود به راه‌های دور و نزدیک می‌برند. همین اواخر هم بار دیگر بحث قاچاق چوب و تصویر این کامیون‌های چوب بر خبرساز شده و همین هم دلیلی بود تا از مظفر شیروانی، مشاور بین‌المللی جنگل و محیط زیست درباره تبعات چنین فعالیت‌هایی نپرسیدیم. او گرچه دهه‌هاست در ایران زندگی نمی‌کند و ساکن اتریش و شهر وین است‌، با این حال تجارب گسترده‌ای در جنگل‌های هیرکانی و زاگرس داشته و با کارشناسان داخل کشور هم ارتباط زیادی دارد. همین موضوع سبب شده هر جا بحث به جنگلداری اقتصادی همگام با طبیعت برسد نامی از او به عنوان یکی از پایه‌گذاران این ایده به میان آید. در ادامه صحبت‌های او را می خوانید.

بعد از تصویب قانون برنامه ششم توسعه در سال 1395 و توقف فعالیت طرح‌های جنگلداری شمال کشور، شاهد ورود فراورده های چوبی از خارج از شمال کشور به استان‌های شمالی و به ویژه برای مواد اولیه صنایع سلولزی هستیم؛ نظر شما به عنوان مشاور بین‌المللی جنگل و محیط زیست در باره این رخداد چیست؟ آیا در این باره آیین‌نامه‌ای وجود دارد و استانداردهایی برای آن تعیین شده است ؟
اتفاقا در هفته‌های اخیر ویدیویی به طور گسترده در فضای مجازی منتشر شده و در آن تریلرها و کامیونهای بسیاری را در حرکت به سمت یک کارخانه در شمال کشور به تصویر کشیده و به دنبال آن پرسش‌های بسیاری درباره مبدا و مقصد این چوب‌ها مطرح شده است. درمورد اینکه آیا این چوب ها محصولات باغی و یا جنگلی هستند؟ برخی افراد آنها را محصولات باغی دانسته‌اند که از فواصل دور به شمال کشور حمل می‌شود. برای پاسخ بهتر به پرسش شما این نکته را باید یادآور شد که بیشتر این چوب‌ها آنچنان که در تصاویر قابل مشاهده است کم قطر و از انواع به اصطلاح کاتینی و هیزمی بوده است که معمولا به مصرف سوخت می‌رسیده و اینک به یمن وجود صنایع سلولزی با قیمت نسبتا بالا و ارزش افزوده تبدیل به احسن می‌شود. اما نکته‌ای که در پرسش شما مهم است حمل این چوب‌ها با پوست و از مسافت‌های دور است. به طور کلی پوست کندن این نوع چوب‌ها غیر‌اقتصادی، غیر ضروری و حتی در اکثر مواقع هم غیر ممکن است. اینکه گفته میشود با توقف فعالیت طرحهای جنگلداری شمال کشور این نوع چوبهای نامرغوب از خارج از کشور وارد شود؛ صرف نظر از غیر اقتصادی بودن به علت احتمال انتقال آفات و امراض مغایر دستورالعمل‌های موسسه آفات و بیماری‌های گیاهی کشور نیز است زیرا معمولا تخم لارو‌، شفیره‌، حشره بالغ‌ و سایر عوامل بیماری زای قارچی‌، ‌باکتریایی و ‌ویروسی در پوست این چوب‌ها هستند که اغلب با چشم های غیر مسلح به آسانی دیده نمی شوند و سبب انتقال آن به مقصد شده و پس از آن به علت نداشتن دشمنان طبیعی طغیان کرده و خسارات جبران ناپذیری را به جنگل‌ها‌، باغات و غیره وارد می‌کنند. در اینکه آیا این نوع چوب‌ها از خارج کشور و یا از ناحیه‌های رویشی خارج از شمال کشور به ناحیه رویشی هیرکانی در شمال کشور آورده شوند در ماهیت امر انتقال آفات و امراض از طریق پوست تفاوت قابل توجهی وجود نخواهد داشت. متاسفانه یک اشتباه و یا یک بی احتیاطی می‌تواند برخی از بیماری‌های که تاکنون فقط به عنوان مثال در جنوب کشور و یا منحصر به نقاط محدود دیگری هستند به زودی به صورت یک اپیدمی در مناطق جدید جنگل های وسیعی را مورد تهدید قرار دهند. بنابراین توصیه میشود تا سرحد امکان از حمل هر نوع فرآورده چوبی پوست دار بدون اتخاذ تدابیر حفاظتی، بهداشتی به شمال کشور اکیدا جلوگیری به عمل آید.
بنا به گفته شما بیشترین نیاز چوب صنایع سلولزی کشور همین چوب‌های نامرغوب و به اصطلاح هیزمی هستند و خریداران آنها هم اصراری برای پوست کندن آنها ندارند و از طرف دیگر امکان واردات آنها با پوست از خارج کشور نیز به سادگی میسر نیست پس به چه دلیل در ماده 38 قانون برنامه ششم واردات چوب از خارج به منظور تامین نیاز بازار توصیه شده است؟
همانطور که اشاره کردید در قانون فوق که گاه تنفس جنگل یا استراحت جنگل هم نامیده میشود واردات چوب از خارج کشور به عنوان مهمترین راه حل رفع نیازمندی‌های صنایع چوب منجمله کارخانه های سلولزی پیشنهاد شده است‌. البته این کارخانه ها بیشترین مصرف سالانه چوب را در کشور دارند و وارادت چوب با توجه به دستورالعمل های حفاظتی که از طرف سازمان آفات و بیماری‌های گیاهی وابسته به وزارت جهاد کشاورزی کشور تعیین شده آزاد است. اگر چه در قانون برنامه ششم توسعه تامین نیازمندی‌های چوبی کشور از طریق واردات چوب مصوب شد ولی به هر دلیل در طی این چندین سالی که از عمر این قانون میگذرد مقدار چوب وارداتی به کشور افزایش چندانی نداشته است. یکی از دلایل اصلی عدم واردات این قبیل چوب‌های کاتینی و به اصطلاح هیزمی که معمولا با پوست بوده و نیاز اصلی بسیاری از صنایع سلولزی به شمار می رود همین مشکل مسئله با پوست بودن این نوع چوب ها است.
پرسش اینجاست چرا استادان، مشاوران و کارشناسانی که در تهیه پیش‌نویس این قانون مشارکت داشته و واردات چوب را به عنوان یک راه حل اساسی برای جبران کمبود چوب مورد نیاز کشور عنوان و به تصویب رساندند به این امر توجه نکردند که چوب مورد نیاز کارخانه های سلولزی دقیقا همان چوب درختان سر و شاخه شکسته شده، قارچ زده و هیزمی جنگلهای تخریبی است که انبوهی ازآنها در جنگل های پایین و میان بند هیرکانی بخش مهمی از معضلات این جنگل های تخریب شده است. ایده واردات چوب آن هم چوب‌های کم کیفیت و با پوست که عملا امکان وارد کردن آن به دلایل فنی، بهداشتی و اقتصادی میسر نیست سنگ روی یخ کردن جامعه و فرار از پاسخ به چگونگی تامین نیازمندی های بازار چوب در کشور است .
آقای شیروانی؛ شما با توجه به تجارب گسترده جهانی و به عنوان یکی از صاحب نظران جنگل‌شناسی اقتصادی همگام با طبیعت در شرایط کنونی و با توجه به محدودیت‌های واردات چوب‌های ارزان قیمت هیزمی‌، کاتینی که مورد نیاز فوری کارخانه‌های کاغذ سازی، نئوپان و MDF هستند چه راه حلی را برای حل مشکلات جنگل و‌صنعت در کشور پیشنهاد می‌کنید؟
امروزه بیش از یک و نیم الی دو میلیون هکتار از جنگل های تخریب شده کشور پوشیده از درختان و درختچه‌های کج و معوج، پوسیده و معیوب است. کیفیت چوب اکثر درختان این جنگل‌های تخریبی مشابه و شاید هم بدتر از کیفیت همین چوب‌های حمل شده به کارخانه‌های سلولزی است‌. انبوهی این درختان و درختچه‌ها در این جنگل‌ها توام با حضور فعال دام یکی از مشکلات دیگر این منابع به حساب می‌آیند . اکثر این درختان مانند ممرز‌، لیلکی، انجیلی، توسکا‌، لرگ و غیره با توجه به سال‌های متعدد بذردهی و توقعات ناچیز اکولوژیکی که دارند، قادرند به سرعت فضای خالی جنگل را پر کرده و مانع از استقرار گونه‌های نخبه (الیت) شوند . امروزه با توجه به فلسفه جنگل شناسی اقتصادی همگام با طبیعت برای احیای این جنگل‌های مخروبه راهی به جز خارج کردن بخشی از این درختان که حضور و عملکرد آنها در جنگل تهاجمی شده و از آنها از نظر علمی به عنوان گونه های زیاد شونده یاد می‌شود متصور نیست.
کم کردن حجم و تعداد برخی از این درختان و درختچه‌ها فضای مناسبی را برای استقرار گونه‌های نخبه (الیت) مانند بلوط، راش، افرا‌، زبان گنجشک‌، نمدار‌، بارانک و غیره فراهم می‌سازد. قانون برنامه ششم (استراحت جنگل) دخالت‌های احیایی پرورشی را امری ضروری دانسته و سازمان جنگل‌ها را ملزم به اجرای آن کرده است‌. احیای جنگل‌های تخریب شده کشور قانونی و لازم الاجرا است‌. اجرای این وظیفه باید بدون اما و اگر هرچه زود تر عملی شود. درختان و درختچه هایی که انبوهی آنها مانع از رشد افزاینده کمی و کیفی سایر درختان مخصوص آن رویشگاه در جنگل هستند باید تحت نظر کارشناسان و طبق دستورالعمل‌های پرورشی مورد بهره برداری قرار گرفته و از جنگل خارج شوند‌. این محصولات که اکثرا نیز هیزمی، کاتینی و خارج از رده هستند خوراک مناسبی برای کارخانه های سلولزی به شمار می‌آیند و می‌توانند بیشترین هزینه‌های حفاظت و مدیریت جنگل از جمله عملیات احیایی، پرورشی را نیز تامین کنند.
آخرین پرسش من هم با توجه به تخصص و تجارب گسترده جنابعالی در اروپا‌، آسیا و همچنین در جنگل‌ها و صنایع چوب کشور درباره رابطه جنگل و صنعت است؛ این رابطه را چگونه توصیف و ارزیابی می‌کنید؟
نباید فراموش کنیم دخالت در جنگل‌های تخریبی تنها منجر به پرورش و احیای این منابع تخریب شده نمی‌شود، بلکه چوب‌های خارج شده از این جنگل ها چرخ اقتصادی صنایعی را نیز به گردش در می‌آورند. محصولات صنایع سلولزی اعم از کاغذ، نئوپان، MDF فیبر و غیره نیازمندی‌های جامعه هستند که باید بر آورده شوند. جنگل و صنعت لازم و ملزوم یکدیگر هستند. احیا و توسعه هرکدام از آنها مستلزم توسعه و پایداری دیگری است‌. از این وابستگی باید در رفع موانع احیای جنگل‌های تخریبی و از میان برداشتن نیازمندی‌های جامعه استفاده لازم انجام شود. امروزه در جهان جنگل مخروبه‌ای احیا نمی‌شود مگر اینکه از پشتیبانی صنایع چوب و کاغذ برخوردار باشد‌. لازم است که از این فرصت‌ها به نحو صحیح استفاده شود. البته صنایع در مدیریت جنگل‌ها دخالتی نداشته و صرفا از عملکرد این مدیریت برخوردار شده و متقابلا با پشتوانه ارزش افزوده‌ای که در فرآورده چوبی ایجاد می کنند امکان مدیریت بهتر را فراهم می‌کنند.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *