پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | ایرانیان حافظان آخرین بازمانده‌های یوزها

به بهانه نهم شهریور، روز حمایت و حفاظت از یوزپلنگ آسیایی

ایرانیان حافظان آخرین بازمانده‌های یوزها

با کاهش شدید جمعیت و از دست رفتن نسبت جنسی یوزها در زیستگاه‌های جنوبی چشم امید به زیستگاه‌های شمالی ایران دوخته شده است





ایرانیان حافظان آخرین بازمانده‌های یوزها

۸ شهریور ۱۴۰۰، ۲۱:۱۷

یوزپلنگ‌ها که از قدیمی‌ترین اعضای خانواده گربه‌سانان هستند، 5/3 تا 4 میلیون سال پیش، پا به عرصه گیتی گذاشتند. پیش از آن‌ها هیچکدام از گربه‌های بزرگ دیگری که امروزه به بقای خود ادامه می دهند، هنوز به‌وجود نیامده بودند. حدود بیست هزار سال پیش، پراکندگی این جانور بسیار وسیع بود و سراسر آفریقا، آسیا و آمریکای شمالی را شامل می‌شد.

یوزپلنگ آسیایی یکی از نادرترین و تهدید شده‌ترین گربه‌سانان جهان است و در بالاترین طبقه حفاظتی فهرست سرخ IUCN یعنی در طبقه «در آستانه انقراض» جای گرفته است. این در حالی است که حدود دو هزار سال پیش یوز در قاره آسیا، در اکثر زیستگاه‌های دشتی و استپی در مرکز، جنوب و جنوب غربی این قاره از جمله سرزمین‌های هندوستان، ازبکستان، ایران، قرقیزستان، قفقاز، عراق و شبه جزیره عربستان پراکندگی داشته است. در آفریقا نیز از جنوب این قاره تا دریای مدیترانه در شمال آن، به جز جنگل‌های انبوه و صحراهای خشک، زیستگاه یوز بوده است.
یوزپلنگ، این گربه دوست‌داشتنی، سابقه همراهی درازمدتی با انسان دارد؛ عمر این همراهی به پنج هزار سال پیش بازمی‌گردد. توانایی‌های خاص، هوش و تربیت پذیری بالا، باعث شد تا یوزپلنگ همواره مورد توجه پادشاهان و بزرگان ایرانی باشد. شکارچیان مناطقی که زیستگاه یوزپلنگ بود تعداد محدودی یوز همراه خود داشتند تا با کمک آن‌ها شکار کنند، این اقدام آن‌ها تاثیر چندانی بر جمعیت یوز نداشت. ولی هزاران یوز در مجموعه‌های عظیم پادشاهان و فرمانروایان این مناطق در اسارت نگهداری می‌شدند و این مسئله موجب کاهش چشمگیر جمعیت این جانور در بیشتر نقاط جهان به ویژه آسیا شد. یوز از زمان‌های دور جایگاه ویژه‌ای در تاریخ و فرهنگ ایرانیان داشته است، به طوری که امروزه مستندات تاریخی متعددی حکایت از همراهی یوز و ایرانیان دارد.
شواهد نشان می‌دهد تا اواخر قرن نوزدهم در حدود یکصد هزار یوزپلنگ در 44 کشور آسیایی و آفریقایی پراکنده بوده است. اما از اوایل قرن بیستم نسل یوزپلنگ‌ها رو به کاهش گذاشت. برای مثال در هندوستان که «چیتا» نام خود را از این سرزمین گرفته است، جمعیت یوزها در ابتدای قرن بیستم به شدت کاهش یافتند و سرانجام در سال 1947، حاکم ایالت کوروای هند با از پای درآوردن سه یوزی که در مقابل نور بالای اتومبیلش بی‌حرکت مانده بودند، تیر خلاص را بر پیکره یوز در سرزمین چیتاها زد.
یوزپلنگ به چه معناست؟
واژه «یوزپلنگ» یکی از واژه‌های اصیل پارسی است که از ترکیب دو واژه یوز و پلنگ حاصل شده است. «یوز» بُن مضارع مصدر یوزیدن به معنای «جَستن، جهیدن و طلب کردن» بوده و از این رو یوزپلنگ به معنای پلنگی است که به دنبال شکار خود گشته و آن را با جستن و دنبال کردن می‌گیرد. در گذشته، این جانور را پلنگ شکاری می‌نامیدند که به سبب شباهت زیاد آن به پلنگ و روش شکار منحصر به فرد آن بوده است. ایرانیان باستان این جانور را بیشتر با نام «یوز» می‌شناختند و کمتر نام یوزپلنگ را برای آن به کار می‌بردند. به این جانور در زمان تولگی «هَوًبَر» هم گفته می‌شود. یوزپلنگ در شهرهای مختلف ایران نام‌های گوناگونی دارد؛ در طبس «زرده‌پلنگ» و در سیستان و بلوچستان «تازی‌پلنگ» نامیده می‌شود. در زبان عربی یوز را «فهد» می‌نامند. در افغانستان به آن «تازی‌پرنگ» (فارسی دری) و «تازی‌پلنگ» (پشتو) گفته می‌شود. در پاکستان نیز در زبان براهوئی به آن یوز گفته می‌شود. در گویش سواحلی نیز که در آفریقا رایج است نام «دوما» را برای این جانور به کار می‌برند. به یوز در زبان انگلیسی چیتا گفته می‌شود. این واژه ریشه سانسکریتی دارد و از زبان هندی آمده است.
سال‌ها از انقراض شیر ایرانی و ببر مازندران می‌گذرد و امروزه خطر از بین رفتن سومین گربه بزرگ ایران یعنی یوز آسیایی وجود دارد.
بیش از چهل سال است که برای حفاظت یوز آسیایی در کشورمان اقداماتی صورت گرفته که نتایج قابل توجهی نیز به دنبال داشته است و نزدیک دو دهه است که یوز در میان کشورهای آسیایی تنها در کشور ما به بقای خود ادامه داده و این مایه افتخار ما ایرانیان است که توانستیم این میراث طبیعی را همچنان حفظ کنیم.
قبل از جنگ جهانی دوم، جمعیت یوز در ایران حدود 400 فرد بود که تقریبا در تمام مناطق استپی و بیابانی نیمه شرقی کشور و قسمتی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده می‌شد. ولی رواج استفاده از خودروهای جیپ باقی‌مانده پس از جنگ، سرآغاز کاهش اساسی در جمعیت این جانور شد که خود احتمالا معلول شکار بی‌رویه آهو، طعمه اصلی یوز، بوده است. در نتیجه جمعیت یوز به شدت کاهش یافت. تا 45 سال پیش، بیش از 12 میلیون هکتار از وسعت کشورمان محل زیست این جانور زیبا بوده است. در آن زمان حضور یوزپلنگ در 44 منطقه مستقل در قسمت‌های مرکزی، نیمه شرقی و حتی غربی‌ترین بخش‌های ایران قطعی بود و حدود 300 یوز در دشت‌های سرزمین پهناور ایران زندگی می‌کرد. در خوش‌ییلاق مشاهده یوز بسیار عادی بود (برای مثال در دو مورد مختلف در سال 1970 و 1973، سیزده و نه یوز تنها در عرض چند ساعت گشت در منطقه مشاهده شد). رشد روز افزون جمعیت کشور باعث شد تا دشت‌ها و کوهپایه‌های بسیار زیادی به کشاورزی و یا سایر فعالیت‌های انسانی اختصاص داده شوند. از سوی دیگر در اثر شکار بی‌رویه برای تامین غذا یا تفریح، جمعیت طعمه‌های اصلی یوزپلنگ به شدت کاهش یافتند و اشغال مراتع با ارزش ییلاقی و قشلاقی در مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست توسط دامداران باعث به خطر افتادن یوز، این سمبل حیات وحش کشور شد. امروز در خوشبینانه‌ترین حالت گمان می‌رود حدود 50 فرد از این جانور در زیرگونه آسیایی روی سیاره خاکی ما باقی مانده باشد و چشم امید دوستداران طبیعت در سراسر جهان برای حفاظت از این گربه در خطر انقراض، تنها به کشور ما و ما ایرانیان دوخته شده است. حفظ یوز مسئولیت تاریخی ماست.
وضع کنونی یوزپلنگ‌ها
امروز یوزپلنگ آسیایی بیشتر از هر زمان دیگری مورد توجه و حمایت ما قرار دارد. متاسفانه با کاهش شدید جمعیت و از دست رفتن نسبت جنسی این گربه‌سان زیبا در زیستگاه‌های جنوبی ایران (پناهگاه حیات وحش نایبندان و دره انجیر) چشم امید به زیستگاه‌های شمالی ایران دوخته شده است. به طوری که در حال حاضر فقط در 2 منطقه از مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست (پارک ملی توران و پناهگاه حیات وحش میاندشت) زادآوری یوزپلنگ ثبت شده است. این در حالی است که مدت‌ها است که هیچ اطلاعات مستندی از یوزپلنگ‌های نر پناهگاه حیات وحش دره انجیر به نام‌های: اردلان، ارسلان، اردوان و همینو در دسترس نیست و نزدیک به یک دهه است که بدون هیچگونه شواهد مستند از وجود یوز ماده، یوزهای نر دره انجیر به حال خود رها شده اند.
از نیمه دهه 80 تا آخرین روزهای دهه 90 شمسی سازمان حفاظت محیط زیست میزبان سه یوزپلنگ آسیایی با نام‌های کوشکی، دلبر و ایران در شرایط نیمه اسارت بود و از اواخر اسفند 1399 فیروز، یوزپلنگ نر وحشی با روش زنده‌گیری سیستماتیک، برای انجام مهم‌ترین ماموریت خود به جمع میهمانان سایت تکثیر در شرایط نیمه اسارت پارک ملی توران ملحق شده است. سال پیشِ رو به دلیل تلاش برای تولید مثل یوزپلنگ‌ها و وصلت فیروز و ایران، قطعا یکی از مهمترین سال‌ها برای یوزپلنگ‌ها و ایرانیان خواهد بود.
هر سال نهمین روز از ماه شهریور، یادآور توجه به حفاظت و آینده یوزپلنگ آسیایی است. 9 شهریور ماه سال 1373، یک یوزپلنگ ماده همراه با سه توله پنج ماهه خود بر اثر بی‌آبی و گرمای هوا، برای نوشیدن آب به باغ‌های اطراف شهرستان بافق پناه آوردند. به دلیل کمبود اطلاعات در مورد یوزپلنگ و چگونگی زندگی آن، یوزپلنگ ماده و سه توله‌اش توسط یک سرباز غیربومی با سنگ و چوب مورد حمله قرار گرفتند. خبر، به اداره حفاظت محیط زیست بافق رسید و ماموران و محیط‌بانان به محل حادثه رفتند. یکی از توله‌ها همان جا از بین رفته و دو توله دیگر زخمی شده بودند.
یوز مادر نیز به ناچار فرار کرده بود. با وجود تلاش دامپزشکان، توله دوم نیز پس از دو روز تلف شد و تنها توله سوم جان سالم به در برد و به مدت 9 سال با نام ماریتا در پارک پردیسان تهران زندگی می‌کرد تا در نهایت، بعد از دو سال تحمل بیماری عفونت ریوی، در یک روز سرد زمستانی، در دی ماه سال 1382 در اسارت از بین رفت.
ماریتا و خانواده‌اش قربانی ترس انسان‌ها به دلیل نبود آموزش شدند. شاید اگر انسان‌ها پیش‌تر می‌دانستند که یوزپلنگ برای آنان و گله‌هایشان هیچ خطری ندارد، اگر می‌دانستند جمعیت یوزپلنگ در چه وضعیتی قرار دارد و اگر می‌دانستند میراث‌دار این مخلوقات گران‌بها هستند، این چنین گرفتار ترس و رفتار نابخردانه نمی‌شدند.
از سال 1386، این روز یعنی 9 شهریور ماه به مناسبت حادثه بافق و یاد ماریتا، «روز حمایت و حفاظت از یوزپلنگ آسیایی» نام‌گذاری شده است و در این روز با برگزاری مراسم یادبود، در مورد یوزپلنگ آسیایی به کودکان و بزرگسالان آموزش و خودآگاهی داده می‌شود

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *