پیام ما؛ رسانه توسعه پایدار ایران | شیما وزوایی
شیما وزوایی

شیما وزوایی

پژوهشگر ارتباطات و فعال تشکل‌های مردم‌نهاد

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

شیما وزوایی

۲ اسفند ۱۴۰۲

تقویت ابتکارهای جمعی در سازمان‌های مدنی

مراسم اختتامیهٔ جایزهٔ دوسالانهٔ مؤسسهٔ دکتر مجتبی معین عصر روز دوشنبه ۳۰ بهمن در محل این مؤسسه و با شرکت جمعی از فعالان اجتماعی و سازمان‌های غیرانتفاعی برگزار شد. در این جایزه پروژه‌های اجتماعی و ابتکارات مدنی سازمان‌ها و تشکل‌ها در دو بخش مستندسازی و نوآوری مورد ارزیابی قرار می‌گیرند.
نه! «دیو سیاه» کودکان نیستند

شیما وزوایی

۲ دی ۱۴۰۲

نه! «دیو سیاه» کودکان نیستند

مسافران قطار مرگ

شیما وزوایی

۲۷ آبان ۱۴۰۲

مسافران قطار مرگ

سالانه نزدیک به نیم میلیون مهاجر از کشورهای آمریکای مرکزی مخفیانه سوار قطارهای باربری در حال حرکت می‌شوند تا به رغم تمامی خطرهای ممکن خود را برای زندگی بهتر به ایالات متحده آمریکا برسانند. گروهی از زنان مکزیک که داوطلبانه جان خود را برای رساندن آب و غذا به این کارگران به خطر می‌انداختند، حالا گردانندگان یکی از نهادهای مدنی الگوبخش هستند که موضوع فیلم‌های مستند و برنده جوایز زیادی شده است.
فقط کودکان از گربه‌های فلسطین خبر دارند

شیما وزوایی

۲۵ مهر ۱۴۰۲

فقط کودکان از گربه‌های فلسطین خبر دارند

«همه‌چیز از دست رفت. خاطره‌ها، کودکی، خانه، هیچ‌چیز نمانده است. چه‌کار کنم؟ کجا بروم؟» اینها را پدری با عصبانیت رو به دوربین شبکهٔ «الجزیره» می‌گوید. سر و بدن و لباس‌هایش را خاک و غبار پوشانده است. خانه‌اش را که حالا بعد از اصابت بمب به مخروبه‌ای تبدیل شده، ترک می‌کند و دست‌هایش را در هوا به نشانهٔ استیصال تکان می‌دهد. کمی آن‌طرف‌تر، پسرش که موهای فرفری سیاهش تماماً از غبار آوار سفید پوشانده شده، گربهٔ پشمالویی را بغل گرفته و غبار را از او می‌تکاند: «الحمدلله که زنده مانده است.»

شیما وزوایی

۳ مهر ۱۴۰۲

خلاقیت مردمی بعد از زلزله مغرب

شیما وزوایی

۲۵ شهریور ۱۴۰۲

«محمد محمدعلی» و باورهای خیس داستان‌نویسان جوان

شیما وزوایی

۱۳ شهریور ۱۴۰۲

«توانمندسازی» نسخه یکسان ندارد

علامت سوال‌های «کار داوطلبانه»

شیما وزوایی

۲۸ مرداد ۱۴۰۲

علامت سوال‌های «کار داوطلبانه»

گروهی جوان از دانشجویان یک کشور اروپایی مبلغی را به یک سازمان غیرانتفاعی پرداخته‌اند تا تابستان را در یکی از روستاهای کشور هند به «کار داوطلبانه» بپردازند. وظیفه آنها جمع‌آوری زباله از محیط زیست و گذراندن وقت با مردم محلی و آموزش کودکان است. دیدن آنها در حین کار، چشم‌های آبی و موهای بور آنها، تی‌شرت‌های هماهنگ و کیسه‌های زباله بزرگ در دستانشان توجه هرکسی را جلب می‌کند. کمی آنطرف‌تر مردم محلی زباله‌هایشان را روی زمین می‌ریزند، رودخانه پر از پلاستیک‌های شهری است، قطاری در ایستگاه زباله‌ها را در زمین سبز روستا رها می‌کند، و کودکان محلی که با توریست-داوطلب‌های مهربان جور شده‌اند، خبر ندارند که فردا باز هم تنها و بدون معلم خواهند بود.