شورای ششم و عبرتهای حکمرانی شهری
مدیریت جهادی باید در چارچوب برنامههای مدون، پیوسته به مسیر و همافزا باشد به پروژهگرایی علیه برنامه محوری و نهادگرایی منجر نشود
۷ تیر ۱۴۰۰، ۲۲:۰۱
پس از انتخاب شورای پنجم شهر تهران در سال 1396 مقاله ای در مجله «پیام ابراهیم» نوشتم، تحت عنوان «شورای پنجم شهر تهران: از آواربرداری تا ریل گذاری». آنجا با وجود میزان مشارکت بالا و آرای بالای منتخبان و وجود فضای امیدواری، هشدارهایی را در خصوص بحرانهای موجود و پیش رو دادم که یادآوری آنها را خالی از لطف نمیدانم، زیرا اکنون با توجه سطح پایین مشارکت(زیر 30 درصد)، درصد بالای آرای باطله و فضای ناامیدی سیاسی و اجتماعی، این موارد شدت و حدت بیشتری دارند.
نخستین بحران شورای پنجم، بحران مقبولیت اجتماعی و سلب اعتماد و بدبینی به آن است. این صحیح است که لیست امید در شورا با اقبال عمومی مواجه شد اما نباید فراموش کرد که نخست، این اقبال در شرایط خاص سیاسی و تحت تاثیر عوامل خاص چون پیام سید محمد خاتمی و فضای عاطفی حاصل از نزدیکی به درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی و حضور فرزندشان در لیست شکل گرفت. دوم، مطابق با نظرسنجیها و بررسیها گرایش به جایگزینی فرد یا افرادی(به طور میانگین 7 نفر) در لیست امید وجود داشته است اما آنچه مانع تحققپذیری واقعی جایگزینی شده است، عدم اجماع بر روی افراد جایگزین شونده و افراد مورد جایگزینی در لیست بوده است. سوم، در مسائل سیاستگذاری، آنچه واجد اهمیت است علاوه بر اقبال عمومی که در شرایطی پوپولیستی نیز میتواند، رخ دهد، اقبال و اجماع نخبگان است. امری که به هیچ وجه در خصوص لیست امید رخ نداد و نه نظر متخصصان، نه نظر نیروهای اصلاح طلب درون حکومتی(اعم از نیروهای شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان و نیروهای شورای هماهنگی جبهه اصلاحات) و نه نظر نیروهای اصلاحطلب و تحولخواه بیرون حکومتی را جلب نکرد. تعدد لیستهای اصلاحطلبان، متخصصان و فعالان مدنی علیرغم کمپین انصراف و پیام سید محمد خاتمی نشانی روشن بر همین مسئله است. چهارم، لیست امید چه قبل و چه بعد از انتخابات مورد انتقادهای جدی اصلاح طلبان حکومتی و غیرحکومتی، تحول خواهان، متخصصان و فعالان مدنی واقع شد. این انتقادها هم متوجه مصادیق حاضر در لیست، هم ترکیب لیست و هم سازوکارهای انتخاب آن بود.
یکی از معضلات شورا و شهرداری در ادوار گذشته، مساله جناحزدگی و سیاستزدگی آن بوده است. این پدیده اختصاص به شوراهای دوم تا چهارم تهران نیز نداشته و شورای اصلاحطلب اول تهران نیز از این بلیه بینصیب نبوده است. با رجوعی به کتاب «حتما راهی هست»(خاطرات صدیقه وسمقی، سخنگوی شورای اول شهر تهران) میتوان مروری بر سیاست زدگی و عملکرد حزبی و ورای حیطه نقش شهری شورای اول نمود. این معضل همواره موجب کدورت رابطه شهرداری به عنوان دولت محلی با دولت ملی و سایر نهادهای حاکمیتی موثر در شهر شده است و امکان ارتقای جایگاه شوراها و تقویت توان چانهزنی آن را مسدود ساخته است.
بحران عقلانیت همانا بحران تخصص در مدیریت شهری بوده است. گرچه تولید ظاهری سطوحی از دانش در مراکزی نظیر مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران انجام شده است اما بر این شیوه تولید دانش چند ایراد بنیادی وارد است که بر شکل گیری بحران عقلانیت موثر بوده است. نخست، فقدان استقلال نهادی دستگاه تولید دانش، دوم، فقدان نظامندی دانش بنیانی و ساختار تولید اقتصاد دانش در شهر که در نتیجه نظام دانشگاه و نظام صنعت را به طور منسجم و منظمی به تولید دانش و تخصص برای مدیریت شهری پیوند نمیزند، سوم، فقدان کاربردی شدن دانش، چهارم، گسیختگی مدیریت شهری از نظام برنامهریزی شهری و اجتماعی و اقتصادی(مهندسان مشاور و نهادهای حرفهای و علمی نظیر انجمن جامعهشناسی ایران).
یکی از معضلات اساسی شوراها در ادوار گذشته که در این دوره هم تکرار شده است، بحران نمایندگی اجتماعی است. معنای این بحران چیست؟ یعنی آنکه نمایندگان شورا نمایندگی گروه، قشر و حوزه فعالیت اجتماعی و مدنی را برعهده ندارند. این فقدان نمایندگی اجتماعی چند پیامد دارد: پیامد نخست آن فقدان پشتوانه اجتماعی معین برای نماینده است. پیامد دوم، فقدان ساختار کنترلی مطالبهگر از نماینده است. پیامد سوم، فقدان انگیزه در نماینده است. پیامد چهارم، فقدان شناخت و تجربه در موضوع توسط نماینده است. پیامد پنجم نیز فقدان ارتباطات اجتماعی و نهادی و تخصصی در موضوع توسط نماینده است. این گسیختگی اجتماعی هم به ناکارآمدی شورا دامن میزند و هم به ابتلای آن به فساد.
نتیجه کمتوجهی به آن هشدارها به علاوه ناکارآمدیهای دولت و تاثیر عواملی چون تحریمهای ظالمانه و بحران کرونا به شکست 1400 انجامید اما این شکستی بود که برندهای نداشت. نخستین عبرتی که شورای ششم باید پس از هشدارهایی که به شورای پنجم داده شد بگیرد، همین نکته است و گام اول باید در شنیدن عدم مشارکت و آرای باطله باشد و درک این نکته که آنها تنها شورای شهرِ«شورای ائتلاف انقلاب اسلامی» با کمتر از 9 درصد آرای واجدان شرایط نیستند و باید شورای همه تهران باشند که یکی از مهمترین ملزومات آن احترام به تنوع فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شهر است.
نکته دوم آنکه پنهان کاری دیگر دشوار است. عوامل متعددی چون افزایش آگاهیهای عمومی، گسترش شبکههای اجتماعی و جامعه شبکهای، توانمندی نهادهای مدنی و البته برنامه شفافیت شورای پنجم موجب شده است که دیگر نتوان با جلسات غیرعلنی، بدون شفافیت و با امضاهای طلایی شهر را اداره کرد و تن دادن به قواعد شفافیت هرچند ناخوشایندِ شورای ششم باشد امری ناگزیر است.
نکته سوم آنکه درک شخصی از عمران را به جای توسعه شهری جا زدن دیگر ممکن نیست. اینکه تصور شود که مگاپروژهها و ساختوساز و بزرگراهسازی در ذهنیت مردم هم معنایش توسعه است، تصور باطلی است. مردم به آن مدل از شهر «نه» گفتهاند و این حاصل ارتقای دانش شهری نزد نخبگان و رسانهها از سویی و تصویر شهر نزد مردم به واسطه سفرهای خارجی، گفتههای ایرانیان خارج از کشور، شبکههای اجتماعی و برنامههای ماهوارهای و تلویزیونی بوده است. مردم تهران را با شهرهای ترکیه، امارات، گرجستان، ارمنستان و همسایگان مقایسه میکنند و تفاوت کیفیتهای شهری را خیلی ساده متوجه میشوند. اینکه شهردار تهران در سه شنبههای بدون خودرو، دوچرخهسواری میکند، یک ژست نمایشی صرفا نبوده است، بلکه حاصل یک خواست اجتماعی بوده که در همین مدت با گسترش مشهود دوچرخهسواری در شهر خود را نشان داده است. مردم اکنون یک تصوری از شهر دلخواه دارند که «انسان محوری» جزئی اساسی از آن است و این تصور را میتوان در حوزههای مختلفی مشاهده کرد، از دادههای ورودی(اعم از نظرات و نوشتهها و نقاشیها) برای کمپین ملی شهری ایران برای تدوین «شهر دلخواه ایرانیان» برای اجلاس هبیتات 3 گرفته تا نقاشیها و انشاهای مسابقه «شهری که من دوست دارم» که ذیل پروژه تهران شهر دوستدار کودک، انجام شد، از مباحث سلسله گفتوگوهای اجتماعی«تهران امید دارد» تا مباحث شورایاران در «پویش محلات».
آنچه مردم اکنون میخواهند تبدیل شدن این تصورها به دستاوردهای عینی و عزم جدی(بنابر ادبیات منتخبان شورای ششم، مدیریت جهادی) برای آن است، مدیریت جهادی که باید در چارچوب برنامههای مدون، پیوسته به مسیر و همافزا باشد و به پروژهگرایی علیه برنامهمحوری و نهادگرایی منجر نشود.
برچسب ها:
پیشنهاد سردبیر
مطالب مرتبط
ترانه یلدا معمار و شهرساز در گفتوگو با «پیام ما» جریان معماری ایران را نقد کرد
زنگ خطر غفلت از آمایش سرزمین
مراسم بزرگداشت «حکمتالله ملاصالحی»، باستانشناس پیشکسوت برگزار شد
نگهبان باستانشناسی ایران
مدیر سابق تماشاخانه «سنگلج»:
حق ساختوساز، بدون تعیین حریم وجود ندارد
«گیتی آذرپی»، ایرانشناس مقیم آمریکا درگذشت
برگزاری هفدهمین دوره «یادمان و جایزه معماری میرمیران»
جایزه جشنواره معلولان هند برای مستند «احمد»
نمایش نقاشیهای «بهنام کامرانی» در «امروزِ دیروز»
معماری سنتی ایران چگونه به اقلیم توجه میکرد؟
نسخه پایداری در «کندوان»
گفتوگو با فرزانه سفلایی، استاد دانشکده معماری دانشگاه همپتون ویرجینیا:
معماری ایران دچار تجملگرایی شده است
گفتوگو با وحید قبادیان، معمار، مولف و استاد دانشگاه:
در معماری پایدار از همسایهها عقب افتادیم
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- ۱۰ ماده غذایی که به شما در سفر به سوی کاهش وزن کمک میکنند
- چاپ ترافارد؛ هر آنچه که باید درباره این نوع چاپ دستی بدانید
- اقدامات لازم برای اسباب کشی و جابجایی منزل
- بسته بندی مواد پودری با دستگاه ساشه: شغل پردرآمد این روزها
- طبع روغن زیتون در طب سنتی چیست؟ معرفی 4 خواص روغن زیتون
- خرید ساک دستی تبلیغاتی چه مزایایی برای هر برند دارد؟
- تعریف درست هوش مصنوعی (AI) چیست؟
- 10 ایده شغل دوم با سرمایه اولیه کم برای کارمندان
- مقایسه تعرفه پنلهای پیامکی و تبلیغاتی
- مقاصد جذاب و معروف برای کمپ زدن در طبیعت بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید