سایت خبری پیام ما آنلاین | زندگی توفان‌زده در شرق کرمان

پارسال مردم ریگان 13، فهرج 33 و بم 15 روز هوای پاک داشتند

زندگی توفان‌زده در شرق کرمان

مدیر‌کل منابع طبیعی شمال استان کرمان: مردم باید سازگار شوند





زندگی توفان‌زده در شرق کرمان

۱۹ فروردین ۱۴۰۰، ۷:۲۵

می‌دانید ماهی یک روز هوای پاک داشتن یعنی چه؟ زندگی شرق‌نشینان کرمان این گونه است اما در خبرها نشانی از آنها و احوالشان نیست. مشکلات تنفسی بیداد کرده و تمام روز خانه‌های اهالی پر از گرد و خاک است. مشکل وقتی حادتر می‌شود که در فصل برداشت تنها محصولشان، توفان حمله کند و در یک روز کل زندگی‌شان را به باد می‌دهد. نخلی که زیر بار رمل رفته، آرام آرام خشک می‌شود و خشکیدگی خرما سال به سال محصول بیشتری از مردم می‌گیرد.«مثل سگ ناغافل حمله می‌کند». اهالی روستاهای شرقی کرمان توفان را با این جمله وصف می‌کنند. می‌گویند هنگام توفان روز به یکباره شب می‌شود و چشم چشم را نمی‌بیند. هوا که غبار‌آلود می‌شود حتی ماشین‌ها هم در امان نیستند.
پلاک‌ها خوانده نمی‌شود
در صندوق عقب ماشین همه مردم ظرفی پر از ریکا (مایع ظرفشویی) است. احمد مسعودی از اهالی بم می‌گوید: «به محض اینکه توفان شد، ماشین را کنار جاده پارک می‌کنیم و سطحش را با ریکا می‌پوشانیم. اگر این کار را نکنیم یک روز نشده رنگ ماشین می‌رود.»
بدنه، چراغ، پلاک، سپر هیچ جزئیاتی از توفان در امان نیست. ریکا روی تمامی ماشین پاشیده می‌شود. با این حال رنگ شماره‌ پلاک بیشتر خودروها رفته.
فقر حتی در شدت خسارت از توفان هم تاثیر دارد. افرادی که غنی‌ترند با شیشه دوجداره جلوی غبار را می‌گیرند، دیگران اما همواره خانه‌ها و ریه‌هایشان غرق خاک است.
ایمان رنجبران که در اداره راهداری ریگان کار می‌کند به «پیام‌ما» می‌گوید که هر روز که وارد اتاقش می‌شود قبل از هر چیز با دستمال صندلی و میزش را از غبار پاک می‌کند: «اگر یک روز این کار انجام نشود، کل اتاق غرق خاک می‌شود.»
فقط میز و صندلی نیست، سیستم‌های الکترونیکی بالاترین آسیب را از این گرد‌وغبار می‌بینند: «سالانه 4، 5 بار باید سیستم‌ها سرویس شوند، هر چند که عمر تجهیزات در این منطقه یک پنجم سایر نقاط استان است.»
مشکل تنفسی، رایج‌ترین بیماری است
محمد برجی یک بازنشسته آموزش‌و‌پرورش است که توفان جان یکی از اقوامش را گرفته است. می‌گوید به یک اردو رفته بودند که در میانه راه درگیر توفان شدند: «از 7 نفر 5 نفر جان سالم به در بردند و دو نفر دیگر روانه خاک شدند.»
برجی ساکن فهرج است. او و و خانواده‌اش مثل سایر فهرجی‌ها درگیر مشکلات تنفسی است. می‌گوید در این منطقه خانواده‌ای پیدا نمی‌شود که یکی از اعضایش دچار آسم، مشکلات ریوی و تنفسی نباشد.
نیمی از شرق کرمان بیابان است
از چهار دهه پیش راهکار منابع طبیعی برای این مردم پاشیدن مالچ نفتی بوده. شرق کرمان شامل چهار شهرستان ریگان، فهرج، نرماشیر و بم است. مجموعا دو میلیون و 300 هزار هکتار که حالا طبق گفته منابع طبیعی این استان نیمی از آن بیابان است؛ دقیقا یک میلیون و 300 هزار هکتار بیابان.
نیمی از کانون‌های حساس مالچ‌پاشی شد
تمرکز منابع طبیعی بر کانون‌های حساس به فرسایش بادی است. مناطق استراتژیکی که یا در نزدیکی خانه‌های مسکونی‌اند یا نزدیک جاده مواصلاتی. در همین رابطه حدود 11 هزار هکتار کانون حساس شناسایی شده است. تاکنون روی 5 هزار و 600 هکتار از این اراضی مالچ نفتی پاشیده شده است و قرار است تا سه ماه دیگر این عدد به 6 هزار و 500 هکتار برسد.
با وجود مالچ‌پاشی نیمی از کانون‌های حساس به فرسایش بادی اما همچنان این مردم سهمی از هوای پاک ندارند. به طوری که در سالی که گذشت مردم ریگان 13 روز، فهرج 33 روز و بم 15 روز هوای پاک را تجربه کردند. این میان شهرستان نرماشیر به طور کلی از داشتن دستگاه سنجش کیفیت هوا محروم است.
شرق کرمان هوا ندارد
مهرانگیز حیدریان، رئیس اداره پایش محیط زیست در گفت‌وگو با «پیام‌ما» وضعیت سال 99 در این سه شهرستان را این گونه رصد می‌کند: «در ریگان، 13 روز هوای پاک، 191 روز قابل قبول، 58 روز ناسالم برای گروه‌های حساس، 17 روز ناسالم برای همه، 6 روز بسیار ناسالم و 8 روز خطرناک بود. به طور کلی وضعیت این سه شهرستان از نظر گرد‌و‌غبار از بدتر به بهتر شامل ریگان، فهرج، نرماشیر و در آخر هم بم است.»
اطلاعات اداره پایش محیط زیست نشان می‌دهد که وضعیت فهرج نیز تفاوت چندانی با ریگان ندارد. در فاصله زمانی این یک سال مردم فهرج فقط 33 روز هوای پاک داشتند. 225 روز از سال هوا برای تنفس قابل قبول بوده و 40 روز هم برای گروه‌های حساس ناسالم بوده است. همچنین 16 روز از سال 99 وضعیت به گونه‌ای شده که هوا برای عموم مردم ناسالم شده و 6روز در وضعیت بسیار ناسالم و 7 روز هم خطرناک بوده است.
اطلاعات پایش کیفیت هوای بم به مراتب کمتر از فهرج و ریگان است. حیدریان علت این را خراب بودن دستگاه‌های سنجش می‌داند. به گفته او پایش اطلاعات در روزهایی که دستگاه سنجش کار می‌کرده تنها یک روز هوای پاک را در بم نشان داده است.
جزئیات این اطلاعات در بم بدین صورت است: «15 روز هوای پاک، 195 روز قابل قبول،47 روز ناسالم برای گروه‌های حساس، 27 روز ناسالم برای همه، 2 روز بسیار ناسالم و 2 روز هم خطرناک.»
نسخه مالچ نفتی درحالی جواب نداده که حالا این استان به سمت خشکسالی بیشتر هم گام بر می‌دارد. پیش‌بینی‌های هواشناسی سال آبی ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که کرمان به همراه ۹ استان دیگر در صدر جدول خشکسالی کشور قرار دارند.
از سوی دیگر محیط زیست این شهرستان نسبت به بروز تبعات این مالچ‌ها هشدار می‌دهد. مرجان شاکری به «پیام‌ما» می‌گوید: «هنوز مشخص نیست که اگر زمانی گرد‌و‌غبار به این مالچ‌های نفتی آلوده شود، چه تبعاتی خواهد داشت و چه بلایی سر دستگاه تنفس مردم می‌آید.»
محیط زیست مجوزی برای مالچ‌پاشی نداده است
به گفته شاکری تمامی این مالچ‌ها بدون مجوز محیط زیست در این مناطق پاشیده شده است. او می‌گوید: «محیط زیست هیچ مجوزی برای پایش این مالچ‌ها صادر نکرده و منابع طبیعی هم اجازه پایش آن‌ها را نمی‌دهد. وقتی که منابع طبیعی حاضر نیست که آزمایش‌های اولیه را انجام دهد، مسلما مالچش استاندارد نیست.»
با وجود تردید و اعتراض محیط زیست، مهدی رجبی‌زاده، مدیرکل منابع طبیعی شمال استان کرمان مالچ‌پاشی را «ثمربخش‌ترین» شیوه مقابله با گرد‌و‌غبار می‌داند. او مدعی است که در تمام مناطقی که مالچ نفتی پاشیده شده مردم شاهد کاهش ریزگردها بوده‌اند. هرچند اطلاعات دستگاه‌های سنجش کیفیت هوا، ادعای او را تایید نمی‌کند.
او می‌گوید:«قرار نیست شرق کرمان مانند شمال شود، مردم باید با گرد‌و‌غبار سازش کنند. ما با یک مکان کاملا بیابانی و تحت تاثیر بادهای شدید سر و کار داریم، به طوری که باد در کل 12 ماه سال می‌وزد. 6 ماه اول تحت تاثیر بادهای شمالی و 6 ماه دوم هم بادهای جنوبی.» به گفته او از کل اعتباراتی که تاکنون برای مقابله با ریزگرد گذاشته شده بیشترینش در منطقه ریگان و فهرج و بخشی هم در نرماشیر خرج شده و غالب این اعتبارت نیز در بخش مالچ نفتی بوده است.
افزایش گرد‌و‌غباردلیلی بر بی‌تاثیری مالچ نیست
مدیر‌کل منابع طبیعی شمال استان کرمان معتقد است که افزایش روزهای درگیر گرد‌و‌غبار دلیلی بر بی‌تاثیری مالچ پاشی نیست چرا که تاثیر این مالچ‌ها بر مهار توفان و رمل‌هاست. «تمرکز ما روی رمل‌ها و توفان است و سعی داریم خسارات را کم کنیم.» رجبی‌زاده مدعی است که به عکس توفان‌ها، منبع گرد‌و‌غبار استان بیشتر از آن‌که داخلی باشد، خارجی است.
صد درصد توفان‌های کرمان منشا داخلی دارد
گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس نیز تا حدی این موضوع را تایید می‌کند. این گزارش که در سال 98 منتشر شده، نشان می‌دهد که 100 درصد توفان‌های گرد و خاک در کرمان منشا داخلی دارند. بر اساس این گزارش دو سال پیش در این استان 31 توفان گرد و خاک ایجاد شده که منشا همه آن‌ها داخلی بوده است.
گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس البته منتقد سیاست‌ها و روش‌های اجرا شده در مهار توفا‌ن‌های گرد‌و‌غبار است. در بخش‌هایی از این گزارش آمده است که عملکرد دستگاه‌ها در مهار ریزگردها مطلوب و قابل توجه نبوده و عملا هیچ گونه تاثیر ملموسی مشاهده نشده است.
شواهد این موضوع در بهمن 99 نیز هویدا بود؛ توفان ۴۳ راه ارتباطی به ریگان را مسدود و ۱۹ نفر را راهی بیمارستان کرد. در 21 بهمن ماه شدت این توفان به حدی رسید که 150 روستا در محاصره شن‌های روان قرار گرفتند. آن زمان فرماندار ریگان از 16 روستایی گفته بود که به واسطه همین توفان‌ها خالی از سکنه شده‌اند.
تعاملی بین محیط زیست و منابع طبیعی نیست
عیسی عارف‌کیا، فعال محیط زیست و رئیس پیشین محیط زیست بم علت اصلی ناموفق بودن سیاست‌های مقابله با را ریزگرد را ناهماهنگی منابع طبیعی و محیط زیست می‌داند. عارف‌کیا به «پیام ما» می‌گوید: «تعاملی بین محیط زیست و سازمان جنگل‌ها وجود ندارد و برای مقابله با ریزگرد راهکارهایی به کار می رود که در دنیا منسوخ شده است.»
اشاره اصلی او به استفاده از مالچ نفتی برای کنترل ریزگرد است: «مالچ بر پایه مواد نفتی است و تابش مستقیم آفتاب باعث می‌شود که این ماده از حالت جامد به گاز تبدیل شود. این فرایند در بلندمدت هم در دستگاه تنفس افراد تاثیر خواهد گذاشت و هم در بروز سرطان.»
به گفته او سه عامل کاهش نزولات آسمانی، ساخت سد «نسا» و افزایش بی‌رویه کشاورزی در بروز پدیده گرد‌و‌غبار در این چهار شهرستان موثر است. او می‌گوید: «یکی از دلایل خیلی مهم در بروز ریزگرد در فهرج، نرماشیر و ریگان سیاست دولت بر اشتغال‌زایی مردم از طریق کشاورزی بود. بیش از هزار موتور پمپ برای کشاورزی در این مناطق واگذار شده و نتیجه‌اش نخلستان‌هایی است که روز به روز سفره‌های آب زیرزمینی را خالی‌تر می‌کنند.»
افزایش بی‌رویه استفاده از سفره‌های زیرزمینی مسئله‌ای است که اهالی ریگان نیز به آن اشاره دارند. زین‌العابدین شهمرادزاده از اهالی روستای شور آباد ریگان است که 100 درخت نخلش در توفان سال پیش خشکید. او به «پیام ما» می‌گوید: «شن و ریگ به قدری زیاد است که سالی یک بار مجبوریم خاک جمع‌شده پشت دیوار باغ و خانه‌مان را با لودر یا تراکتور کنار بزنیم.»
به گفته شهمرادزاده در منطقه‌ای که تا اواسط دهه 60 با یک متر حفر چاه به آب می‌رسیدند حالا با کندن 50 متر هم آب پیدا نمی‌شود. او دلیل این امر را چاه‌های مجاز و غیرمجازی می‌داند که 500 متر به 500 متر در جای‌جای این آبادی حفر شده‌ است.
عارف‌کیا هم معتقد است که این برداشت‌های بی‌رویه در بلندمدت منجر به کویرزایی شده چون هم رطوبت خاک را کم کرده است و هم نخلستان‌ها را خشک.
سد نسا از دیگر عواملی است که به گفته این فعال محیط زیست و اهالی منطقه ریگان با مسدود کردن مسیر آب، جلوی سیلاب‌های فصلی که کهورهای منطقه را آبیاری می‌کرد، گرفته و رفته رفته پوشش گیاهی را خشک کرده است. با خشکیدن و از بین رفتن این بادشکن‌های طبیعی در کنار کاهش رطوبت خاک، هم ریزگردها بیشتر شد و هم عارضه‌های همچون خشکیدگی خرما.
هیچ گزارش مستندی از رشد سرطان و مشکلات تنفسی در منطقه منتشر نشده است. اما همین سه روز پیش 13 نفر از اهالی ریگان به دلیل مشکلات تنفسی راهی بیمارستان شدند؛ این پیامد غلظت سه برابر حد مجاز ریزگردها در هوا بود. برآورد سازمان بهداشت جهانی هم نشان می‌دهد که سالانه حدود پانصد هزار نفر در اثر مواجهه با ذرات معلق هوا دچار مرگ زودرس می‌شوند.
نتایج این سازمان نشان داده شد که ذرات کوچکتر از 5/2 میکرون به صورت جدی بر سلامتی تاثیر گذاشته و مرگ ناشی از بیماری‌های تنفسی، عروقی و قلبی و سرطان ریه را افزایش می‌دهد. در مواجهه‌های‌ طولانی مدت با این ذرات نیز، به ازای افزایش هر 10 میکروگرم در مترمکعب، 6 درصد نرخ مرگ و میر افزایش می‌یابد. به‌ازای همین افزایش، بیماری‌های قلبی- عروقی به میزان 12 درصد و سرطان ریه نیز به میزان 14 درصد افزایش می‌یابد.

به اشتراک بگذارید:





نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *