سایت خبری پیام ما آنلاین | سیاست‌های اشتباه مصرف عامل اصلی کمبود گاز است

گفت‌و‌گو با سید حامد توانگر پژوهشگر پژوهشکده سیاست‌گذاری شریف

سیاست‌های اشتباه مصرف عامل اصلی کمبود گاز است

ناچاریم به جای افزایش تولید، به سمت اصلاح مصرف و افزایش بهره‌وری حرکت کنیم





۲ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۲۶

آمارها می‌گویند ایران با دارا بودن حدود ۳۴ تریلیون متر‌مکعب گاز طبیعی، بعد از روسیه دومین کشوری است که بیشترین ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. اما علی‌رغم در اختیار داشتن این گنجینه بزرگ، نه تنها هنوز نتوانسته به بازیگری تاثیرگذار در بازار بین‌المللی تولید و صادرات گاز تبدیل شود، بلکه در تامین گاز مورد‌نیاز داخلی هم با چالش‌های جدی مواجه است. چالش‌هایی که تبعات گسترده‌ای به دنبال داشته و دارد. بسیاری معتقدند اجرای غیراصولی پروژه‌های گازرسانی که اغلب برای پیشبرد اهداف سیاسی و در مقاطعی خاص صورت می‌گیرد در شهرها و روستاها، بدون در نظر گرفتن نیاز اقلیمی آن‌ها، باعث شده بخش عمده گاز در کشور صرف گرمایش و انرژی حرارتی شود. راهکاری که صاحب‌نظران حوزه انرژی برای حل مشکل گاز در کشور ارائه می‌دهند، اصلاح الگوی مصرف است. اما با توجه به شرایطی که دولتها در سال‌های اخیر با اجرای پروژه‌های گازرسانی به وجود آورده‌اند، باید دید امکان اجرایی شدن این راه‌کار چقدر است؟ مشکلات عمده‌ای که در ماه‌های اخیر بر اثر کمبود گاز به وجود آمد، بهانه‌ای شد تا گفت‌وگویی با «سید حامد توانگر» پژوهشگر پژوهشکده سیاست‌گذاری شریف، داشته باشیم تا از نگاه او موضوع کمبود گاز و راهکارهای حل این مسئله را مرور کنیم. او فارغ‌التحصیل اقتصاد انرژی دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع کارشناسی ارشد است و در حال حاضر تحلیلگر ارشد بخش نفت و گاز پژوهشکده سیاست‌گذاری شریف است و تجربه حضور در پروژه‌هایی نظیر «ارزیابی فرصت‌های صادرات انرژی ایران به عراق» و «نظام تنظیم‌گری صنعت نفت و گاز ایران، مرکز پژوهش‌های مجلس» را در کارنامه دارد.

در بحران کمبود گاز و برق که امسال کشور با آن مواجه شد، مهم‌ترین نکته‌ای که مسئولان به آن اشاره می‌کردند، سهمی بود که مصرف‌کنندگان خانگی در این بحران داشتند، به نظر شما این آدرس درستی است؟ با توجه به این‌که گاز با یارانه و با قیمت غیر واقعی در اختیار بخش صنعت قرار می‌گیرد و صاحبان صنایع چندان ضرورتی برای اصلاح الگوی مصرف در واحدهای صنعتی احساس نمی کنند. آیا می‌توان سهم عمده‌ای برای مصرف بخش صنعت در نظر گرفت؟

برای پاسخ به این سوال بهتر است مصرف روزانه و سالانه را از یکدیگر تفکیک کنیم. علت اصلی بحران زمستان امسال، تقاضای گرمایشی بود. طبق آماری که مدیرعامل شرکت گاز ارائه کردند، در پیک مصرف زمستان، حدود 90 درصد مصرف گاز کشور، مصرف گرمایشی بوده که به دو بخش خانگی و تجاری اختصاص داشته است.
البته این مصرف بالای گاز در بخش خانگی را می‌توان ناشی از دو سیاست دانست، اولا وابستگی بیش از حد به گاز طبیعی در سبد تولید انرژی کشور و عدم استفاده از ظرفیت‌هایی مانند انرژی‌های تجدیدپذیر و ثانیا سیاست‌های قیمتی اشتباه. مطابق داده‌های مرکز آمار، هزینه گاز تنها 1 درصد از هزینه خانوار شهری را در ماه‌های سرد شامل می‌شود. این میزان اندک موجب شده تا هیچ انگیزه اقتصادی برای صرفه‌جویی یا کنترل مصرف وجود نداشته باشد.
از سوی دیگر نگاهی به مصرف سالانه کشور، نشان از سهم 30 درصدی مصرف بخش صنعت از کل مصرف کشور دارد. اگرچه متاسفانه میزان و هزینه گاز مصرفی صنایع انرژی‌بری مانند فولاد و سیمان در صورت‌های مالی آن منعکس نشده است، اما هزینه انرژی این شرکت‌ها که شامل هزینه‌های گاز، برق و آب مصرفی واحدهاست از کل هزینه آن‌ها، بین 3 تا 8 درصد است که با توجه به ماهیت انرژی‌بر بودن این صنایع بسیار ناچیز است و عملا انگیزه‌ای برای شرکت‌ها در سرمایه‌گذاری بهبود مصرف وجود ندارد. این سهم بالای صنایع، موجب شده تا عملا توان ذخیره‌سازی برای ماه‌های سرد و پیک مصرف زمستان کاهش پیدا کند و از این جهت صنایع هم در ایجاد بحران در زمستان مقصرند.

در ماه‌های اخیر کمبود گاز باعث بروز چالش‌های بسیاری شد. در این میان اخباری مبنی بر افت تولید در میدان گازی پارس جنوبی هم منتشر شد که البته وزارت نفت تکذیب کرد، اما افت تولید با شرایط موجود در این میدان مشترک ناگزیر است، به نظر شما با شرایط موجود چه راهکاری می‌تواند تغییری در شرایط موجود پارس‌جنوبی ایجاد کند؟

سیاست کشور در بخش مصرف انرژی، همواره بر سرمایه‌گذاری در تولید برای پاسخ به تقاضای داخلی متکی بوده، این مساله حتی در بخش‌های دیگر مثل برق یا بنزین هم به چشم می‌خورد. اگر این روند کماکان ادامه پیدا کند، ما نیازمند افزایش تولید گاز طبیعی یا واردات هستیم و با توجه به محدودیت گزینه‌های واردات، سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید در پارس جنوبی به عنوان اصلی‌ترین راهکار شناخته می‌شود. اما باید توجه داشت حتی با سرمایه‌گذاری جدید، افت تولید پارس جنوبی اجتناب‌ناپذیر است. این سرمایه‌گذاری تنها بین 7 تا 15 سال می‌تواند افت تولید را به تعویق بیندازد. بر این اساس ما ناچار خواهیم بود بالاخره به جای سیاست‌های افزایش تولید، به سمت سیاست‌های اصلاح مصرف و افزایش بهره‌وری حرکت کنیم.

به نظر شما بحران گاز امسال به خاطر الگوی مصرف بود یا کمبود تولید گاز؟

ایران همواره جزء چند تولید کننده اصلی گاز طبیعی در دنیا به شمار می‌آید، حتی با در نظر گرفتن سرانه مصرف، ایران در رتبه‌های بالا قرار می‌گیرد. پس الگوی مصرف مسلما در بحران امسال نقش اساسی را داشته است. نکته‌ای هم که باید اشاره کرد، نوسانات بالای مصرف است، یعنی اگرچه ما در زمستان بحران مصرف داریم، اما در همین بخش گاز، در تابستان با کمبود تقاضا مواجه هستیم. پس افزایش سرمایه‌گذاری از نظر اقتصادی تصمیم بهینه‌ای نخواهد بود.

آیا مسئله فقط کاهش سرمایه‌گذاری است یا الگوی مصرف هم موثر است؟

طی دو دهه گذشته حدود 90 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری فقط در بخش توسعه میادین گازی انجام شده است. همچنین سرمایه‌گذاری‌های سنگین دیگری نیز برای پالایش و گازرسانی به واحدهای مختلف انجام شده. اگرچه آمار دقیقی از سرمایه‌گذاری در سایر بخش‌ها مانند تولید نفت، احداث کارخانه‌ها و … وجود ندارد، اما با مروری کلی به نظر می‌آید گاز رتبه اول سرمایه‌گذاری در کشور را داشته است. پس به نظر من نمی‌توان کاهش سرمایه‌گذاری را به عنوان مقصر شناسایی کرد. بر اساس برآوردهای انجام شده در شرکت ملی نفت، 50 میلیارد سرمایه‌گذاری می‌تواند تولید گاز کشور را به 1.5 برابر شرایط کنونی افزایش دهد. اما سوال مهم محل تامین منابع مورد‌نیاز برای این سرمایه‌گذاری خواهد بود.

یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس اعلام کرده است عدم سرمایه‌گذاری کافی، تحریم‌ها، سختگیری در انعقاد قراردادهای مناسب از عوامل کمبود گاز در کشور هستند، به نظر شما سهم کدام یک از این موارد در کمبود گاز بیشتر است؟

قبلا اشاره کردم عامل اصلی کمبود گاز را سیاست‌های اشتباه حوزه مصرف می‌دانم، سیاست‌هایی که با قیمت‌گذاری اشتباه و صرف هزینه‌های گزاف برای گازرسانی به تمام نقاط کشور، این مساله را رقم زده است. اما اگر بخواهم از میان سه مورد بالا انتخاب کنم، تحریم ها بیشترین تاثیر را داشته‌اند. تحریم‌ها باعث شده تا شرکت‌های خارجی دارای سرمایه حاضر به سرمایه‌گذاری نشوند و شرکت‌های داخلی هم در دسترسی به منابع مالی و برخی فناوری‌های روز دنیا مشکلاتی را داشته باشند.

با توجه به این‌که کشور در حال صنعتی شدن است و کارخانه‌های جدید در حال احداث هستند ما چقدر باید تولید را افزایش دهیم تا هم پاسخگوی نیاز مصرف کنندگان خانگی باشد و هم پاسخگوی صنعت، تا مثل امسال به بحران برنخوریم؟

بر اساس مطالعات انجام شده در شرکت ملی گاز و نفت، صنایع بزرگ ما که صنایعی همچون فولاد، پتروشیمی، سیمان و… را شامل می‌شوند در سال 98، به طور متوسط حدود 115 میلیون مترمکعب گاز در روز مصرف کرده‌اند. بر اساس تخمین‌های موجود این عدد طی بیست سال آینده در بازه بین 210 تا 250 میلیارد مترمکعب خواهد بود. اگر این افزایش را در کنار افزایش در مصارف خانگی و تجاری ببینیم، در صورتی که اصلاحی در ساختار کنونی بخش گاز انجام نشود، نیازمند 1400 میلیون مترمکعب گاز در روز خواهیم بود اما اگر سیاست‌های اصلاح قیمتی و بهینه‌سازی مصرف گاز انجام شود تنها به 900 میلیون مترمکعب نیازمند خواهیم بود.

یکی از عوامل بروز بحران امسال موضوع صادرات بود، فکر می‌کنید ما با وضعیت موجود اساسا می‌توانیم روی سیاست صادرات گاز تمرکز کنیم یا خیر؟

اول باید اشاره کنم که قراردادهای صادرات گاز، قراردادهای بلندمدت هستند و کشورهای دو طرف قرارداد متعهد به اجرای وظایف خود هستند، پس قراردادهای فعلی صادرات به ترکیه و عراق باید کماکان ادامه پیدا کند. اما سیاست صادرات گاز هیچ وقت به صورت جدی به عنوان سیاست بخش گاز مطرح نبوده است.
این مورد حتی در سیاست‌های کلی بخش انرژی نیز منعکس شده که هدف تولید گاز، جایگزینی مصرف داخلی است. اما در پاسخ به سوال شما باید گفت که کشورهای منطقه به دلایلی مانند قیمت و شرایط سیاسی، تمایل به خرید گاز از ایران ندارند. کشورهای هند و پاکستان از این جنس هستند که با وجود برگزاری چندین دور مذاکره، قراردادی برای صادرات منعقد نشد و در ثانی مصرف گاز در صنایع، علاوه بر ایجاد اشتغال، ارزش افزوده بالاتری را نصیب کشور می‌کند. به همین دلیل اولویت را باید به مصرف صنایع داد تا صادرات گاز.

به اشتراک بگذارید:





پیشنهاد سردبیر

مسافران قطار مرگ

مسافران قطار مرگ

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *