چرا پروژه یوز در آستانه تعطیلی کامل است؟
سه سال از تعلیق پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی میگذرد و این امر میتواند در بلندمدت به آسیبهای جدی در حفاظت بیش از یک سوم مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست منجر شود.
۲۹ بهمن ۱۳۹۹، ۱۳:۵۹
سه سال از تعلیق پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی میگذرد و این امر میتواند در بلندمدت به آسیبهای جدی در حفاظت بیش از یک سوم مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست منجر شود.
شروع پروژه تکثیر در اسارت و افزایش مشاهدات در یک منطقه، تنها اهدافی نبودند که پروژه یوز به دنبال آنها باشد. حداقل آسیب تعطیلی پروژه و ادامه این روند، کاهش انگیزه استانها، کاهش سطح حفاظتی زیستگاهها، آسیب به طعمههای اصلی یوز در اکوسیستمهای شکننده خشک و فراخشک کشور، و همچنین تمرکز توجه به تک مناطق خاص است، و از آنجا که یوز رفتار پراکندگی بلند دارد موجبات آسیبهای جدی به جمعیتها و تک افراد پراکنده و اندک ذخایر ژنتیکی باقیمانده خواهد شد.
وضعیت پروژه یوز و به تبع آن وضعیت یوز در طول دو دهه گذشته فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشت.
از نگاه دفتر عمران ملل متحد به عنوان دیگر شریک اصلی پروژه و ارزیابان بینالمللی، این پروژه تا حدود زیادی موفق بوده اما از نگاه بسیاری از کارشناسان و حتی مدیران سازمان حفاظت محیط زیست، به ویژه در جمعهای خصوصی این پروژه یک طرح هزینهبر میلیاردی بوده که کارنامه موفقی نداشته، چرا که احتمالا جمعیت یوز در این سالها نه تنها روند افزایشی را تجربه نکرده، بلکه از بسیاری زیستگاهها نیز حذف شده است.
دلایلی بر این وضعیت پرچالش یوز و احتمالا نبود موفقیت در زیستگاهها مطرح است، که اینجانب با وجود آنکه با توجه به سطح امکانات و بودجه تخصیصی، این پروژه را تا حدود زیادی موفق میدانم؛ ایراداتی نیز بر آن وارد است که توجه به آنها برای تصمیمگیریهای آتی ضرورت دارد. یکی از شکستهای بارز آن است که مدیران پروژه در هیچ دورهای نتوانستند وظیفه، نقش و جایگاه اصلی پروژه را به عنوان «تنها دفتر علمی و مشاورهای برای تسهیل حفاظت یوز و زیستگاهها» حتی در بدنه سازمان حفاظت محیط زیست به درستی تبیین کنند. با نگاهی به جمع کل بودجه پروژه در تمام حدود 20 سال گذشته و تعداد بسیار اندک پرسنلی که در طول این سالها برای پروژه فعالیت داشتند کاملا مشهود است که پروژه هیچگاه نه بودجهای برای تامین نیروی انسانی، تجهیزات پایش و حفاظت داشته و نه اصلا در اهداف پروژه هم بوده. پس چرا اغلب مدیران به ویژه استانی توقع ارزآوری از پروژه یوز داشتند؟!
پروژه یوز هیچگاه کارنامه خوبی در جذب منابع مالی نداشته و به نظر میرسد مدیران آن همیشه به حداقلها راضی بودند. این پروژه هیچگاه به دنبال ایجاد فرصتهای مالی پیوسته، به ویژه تفاهمنامه با کشورها، دولتها و ارگانهای مطرح ملی و بینالمللی نبوده و تنها به ورود و مشاوره دو سه کارشناس بینالمللی مطرح در این زمینه آن هم با هزینه شخصی آنها بسنده کرد. ایجاد فرصتهای مالی بینالمللی و مشارکت دادن دولتها شرط بقا در این زمینه است. در همین ارتباط نگاهی به یکی از پروژههای دیگر و موفق سازمان، طرح حفاظت از تالابها، تفاوت فاحش این دو دفتر را نشان میدهد.
شاید در اوایل دهه 80 آمدن محققانی چون جورج شلر و استفاده از دوربین تلهای جذاب بود اما امروز به سختی میتوان با مولفهها و اهداف تکراری در سند پروژه مدیران بالادستی را قانع کرد. علاوه بر اینکه به دلیل نبود رویکرد جامعنگر در سند پروژه یوز از ابتدا ایرادات بسیار جدی به آن وارد بوده و در سندهای تدوین شده بعدی نیز هیچگونه نگاه رو به جلو و تکاملی دیده نشده. از سوی دیگر در این سندها اغلب تکرار فعالیتها فقط به زبانی دیگر، وابسته بودن اقدامات به معدود تکنولوژی موجود، در تنگنا بودن مالی پروژه در هنگام تدوین سند و همچنین استفاده نکردن از دانش جمعی محققان به ویژه محققان داخلی صاحب تجربه اختصاصا در مورد یوز به خوبی دیده میشود.
به ندرت نشستهای تخصصی بوده که در آن از همه متخصصان و فعالانی که روی یوز تجربه دارند دعوت و از خروجی آن برای تدوین برنامهها استفاده شده باشد. اولویت همیشه پایش یوز بوده که آن هم داوطلبانه و توسط یکی دو سمن (سازمان مردمنهاد) به واسطه کمبود تجهیزات، نیروی انسانی و هزار و یک مشکل، با دشواری زیاد، به طور بسیار پراکنده انجام شده و با این همه بعد از دو دهه باز هم فقط میتوانیم بگوییم حداقل جمعیت موجود احتمالا 30 تا 70 فرد است!
نگاهی به گزارشهای پایانی و مقایسه آنها با سندهای بالادستی پروژه نشان از آن دارد که پروژه در اغلب موارد، حتی با نگاه به همان سند ضعیف هم جلو نرفته! ارائه گزارشهای مرحلهای پیشرفت کار به هیچ عنوان در طول این سالها در پروژه رسم نبوده. متاسفانه تقریبا در همه دورهها هیچگاه مدیری که خود سکاندار پروژه بوده، تدوین گزارش عملکرد فاز را به عهده نداشته و گروه یا افراد دیگر غالبا با جستوجو در تصاویر و اسناد، تدوین گزارش نهایی را بر عهده داشتند.
حفاظت فیزیکی زیستگاهها به عنوان اصلیترین نیاز، به ویژه در کنترل تهدیدات، ضعف شدیدی دارد. تصور کنید وسعتی برابر با یک استان کشور را با تنها شش محیطبان حفاظت کنید. نایبندان طبس که یکی از مهمترین زیستگاههای زادآور یوز در تمام این سالها بوده، فقط با شش محیطبانی که همه آنها به دلیل کهولت سن دچار آسیبهای جدی فیزیکی هستند، حفاظت میشود. سایر مناطق نیز وضعیت بهتری ندارند. استفاده از خودرو و موتوسیکلتهای بیکیفیت در کنار هزینه سوخت هم که دردی روی دردهاست.
صرفا یک موتور و یک ماشین تحویل محیطبان شده، اما همه آنها بعد از یک سال اسقاط شده و محیطبانها در پاسگاهها زمینگیر هستند. یک سوم مناطق سازمان تنها با سه درصد محیطبانان حفاظت میشود. این موضوع را در همه جلسات و گزارشاتم ارائه دادم. نه تنها بهتر نشد بلکه تعداد محیطبانان از 120 نفر به کمتر از 90 نفر رسید.
این مشکل هم تا حدود زیادی به شفاف نبودن نقش و جایگاه پروژه مربوط است. تصور اغلب مدیران کل از پروژه یوز یک بانک ارزی بوده که خود باید پول بیاورد، محیطبان استخدام کند، تجهیزات بخرد و حفاظت کند.
بسیار مواردی هم بوده که حتی محیطبان آموزشدیده زیستگاه یوز را به مناطق دیگر منتقل میکردند. شوربختانه آنکه در شرایط فعلی امکان افزایش محیطبان در این زیستگاهها تقریبا وجود نداشته و سهمیه اختصاص پیدا کرده حتی به تعداد جایگزینی محیطبانان بازنشسته شده نیز نیست. در سطح ملی اقدامات خوبی برای معرفی یوز صورت گرفته اما در سطح محلی و برای ارتقا سطح دانش مردم حاشیه زیستگاهها بسیار ضعیف عمل کردیم.
حفاظت از زیستگاههای بینابینی که کار آنها به اشکال مختلف به ویژه قرقهای مردمی شروع شده بود در چندسال اخیر تقریبا به طور کامل متوقف شده است.
حال آنکه در شرایط تحریم و کمبود منابع مالی، این روش علاوه بر جذب سرمایه بخش خصوصی، راهکار موثری برای افزایش حفاظت خارج از بروکراسیها و دستورالعملهای دولتی با جذب نیروهای بومی توانمند اما با مدارک تحصیلی پایین است. قرار بود یوز بهانهای برای حفاظت از مجموعه زیستگاهها و همچنین نماد حفاظت از کل حیاتوحش کشور باشد. در حالی که تنها ارزیابی جمعیت خود یوز معیار موفقیت قرار گرفته است و چون طبیعتا در این زمینه موفقیت قابل توجه نبوده، پس پروژه شکست خورد! قابل توجه آنکه فقط تغییر یک پله در وضعیت حفاظتی یوز، با توجه به اکولوژی گوشتخوار اجباری بودن، نرخ رشد بسیار پایین و تهدیدات بیشمار، جمعیتها و افراد پراکنده، به چندین دهه حفاظت متمرکز و مستمر نیاز دارد. زیستگاههای فعلی یوز به دو بخش زیستگاههایی با اولویت کمتر به عنوان زیستگاههای چاهک یا پذیرنده و مناطق با اولویت بالاتر که یوز در آنها زادآوری دارد، تقسیم میشود. در حین جابجایی فصلی بین این زیستگاهها، از گروه سومی به عنوان زیستگاههای بینابینی یا کریدور نیز استفاده میکند. در حفاظت از این گونه باید این سه نوع زیستگاه شناسایی و اولویتبندی حفاظتی در آنها صورت گیرد. صرف هزینه، زمان و تمرکز حفاظتی برابر خطاست. از نگاه اینجانب پروژه یوز خدمات بیشماری به حفاظت از حیات وحش ایران کرده و تداوم فعالیت این دفتر با شناخت نقاط ضعف و مشکلات و چارهاندیشی، برای حفاظت از حیات وحش کشور ضرورت دارد.
مطالب مرتبط
امضای سند همکاری با ارمنستان برای پایش رودخانه ارس
هیچ مجوزی از سوی محیط زیست برای سد تنگ سرخ صادر نشده است
آزادی در نوروز
ادعای افزایش تراز دریاچه ارومیه به ۴۷ سانتیمتر
استاندار فارس میگوید، محیط زیست بعد از ۱۲سال با ساخت یک سد موافقت کرد
«تنگ سرخ» فاجعهای برای اقلیم فارس
از عدم تعهد نهادهای بینالمللی به محیط زیست ایران ناراضی هستیم
دو کارشناس مدیریت پسماند بررسی کردند
خطرات پنهان خشکالهٔ غیراستاندارد
سیزده سال پیش از فاجعهٔ انفجار نیروگاه اتمی، ژاپن فاضلاب آلوده به رادیواکتیو را به اقیانوس میریزد
نگرانیهای بهجا مانده از «فوکوشیما»
«فرشاد اسکندری»، کارشناس حیاتوحشاز روند احیای گوزن زرد ایرانی میگوید
بازگشت از لبهٔ انقراض
سازمان جهانی بهداشت در گزارشی تأکید کرد افزایش سلامت عمومی نیازمند تغییر الگوی مدیریت شهرها است
شهرها را برای شهروندان «زیستپذیر» کنید
نظر کاربران
نظری برای این پست ثبت نشده است.
تبلیغات
وب گردی
- 8 نمایندگی تعمیر پکیج ایران رادیاتور در تهران + اطلاعات تماس
- اسپیکر بلوتوثی ارزان و باکیفیت: کدام مدلها را بخریم
- کیفیت و زیبایی را با خدمات دندانپزشکی دکترتو کلینیک تجربه کنید
- علائم دندان آسیاب درآوردن کودکان چیست؟ 5 علائم + راه تسکین
- اجاق گازهای ﺧﺎﻧﮕﯽ بدون ترموکوپل توقیف و جمعآوری میشود
- معرفی تورهای خارجی ارزان
- آلبوم جدید مُجال ظرفیت جدی و جدیدی از موسیقی را فریاد میزند!
- آیا مشاوره حقوقی تلفنی کاربردی است؟
- برونشیت کودکان چیست و چه علائمی دارد؟
- برگزیدگان اجلاس توسعه نرمافزار ایران (۲۰۲۴) معرفی شدند بیشتر
بیشترین نظر کاربران
معمای ریاست محیط زیست در کابینه رئیسی
بیشترین بازنشر
ستاندن حیات از غزه
پربازدیدها
1
به نام حیوانات به کام باغوحشداران
2
«بمو» را تکهتکه کردند
3
سوداگران گنج پل تاریخی ۳۰۰ ساله در بابل را تخریب کردند
4
محیطبانها با رد زنی چرخهای موتورسیکلت به شکارچیان رسیدند
5
کبوتر نماد مناسبی برای صلح است؟
دیدگاهتان را بنویسید