سایت خبری پیام ما آنلاین | بحران خواننده و نویسنده!

بحران خواننده و نویسنده!





۶ دی ۱۳۹۴، ۲۲:۳۰

بحران خواننده و نویسنده!

چاپ و نشر کتاب با بحران مواجه است. از چاپ و نشر گرفته تا فروش و… همه و همه با بحران های خاص خود دست و پنجه نرم می کنند. نه الآن،بلکه سال هاست که اوضاع شان بحرانی است و واقعیت این است که دست و پنجه ای هم برای شان نمانده که بخواهند بیش از این نرمَش کنند. تیراژ های خجالت آور 1000 و 500 جلدی که همین تعداد هم در کتاب فروشی ها خاک می خورد و…
بحران مخاطب کتاب قطعا تنها دلیل این وضعیت است. کسی کتاب نمی خرد و این یار مهربان اندک اندک از سبد خانواده ها خارج شده است. با شرمندگی باید بگویم اگر تعداد کتاب هایی که در خانه پسرخاله ها و دخترخاله ها و دختر دایی ها و پسر دایی های به اصطلاح، لیسانس و فوق لیسانس امروزی هست را با هم جمع بزنی به اندازه کتابخانه خصوصی پدر بزرگ مشترک شان که دو کلاس اکابر قدیم را خوانده بود نمی شود. این یعنی این که مردم کتاب نمی خوانند. مطالعه نمی کنند. و کتاب در زندگی شان جایگاهی ندارد. اما همین کتاب در زندگی پدر بزرگشان جایگاه داشته است. به خاطر همین شیرین ترین حکایت های تاریخی را از زبان پدربزرگ می شنیدیم. زیبا ترین حکمت ها از دهان پدربزرگ بیرون می آمد. بهترین لحظات هم نشینی با پدر بزرگ همان لحظاتی بود که دیوان حافظ را در دست داشت. تأثیرگذارترین دیالوگ ها نزد پدربزرگ بود که در قالب شعر به فضای غمگینت می پاشید و شادمانت می کرد. اصلا به خاطر همین کتاب خواندن پدر بزرگ بود که پدران و مادران مان به آن ها احترام می گذاشتند. اگر او کتاب نمی خواند که نمی توانست با حکمت و حدیث و آیه و حکایت فرزندانش را آرام کند.
حالا که ما پدر و مادر شده ایم چه داریم که به فرزندان مان ارائه کنیم. اصلاً فرزندان ما برای چه باید به ما احترام بگذارند؟ مگر ما به آن ها چه یاد داده ایم؟ کِی به آن ها آرامش داده ایم؟ وقتی که سرمان گرم گروه های مجازی و دوستان دیده و نادیده مان بوده است. وقتی که همه اش برای چرندیات بی منبع و مأخذ این و آن در گروه های مجازی به قول خودمان «کامنت» گذاشته ایم. چرا فرزندان مان باید به ما احترام بگذارند. وقتی خودمان هنوز تعریف درستی از احترام نمی دانیم که به او بیاموزیم؟ چرا باید درس و کتاب بخواند، وقتی که موبایل به دست! به او دستور مطالعه می دهیم؟ آخرین کتابی را که ورق زده ایم چند ماه پیش بوده است؟ آخرین باری که به گروه های مجازی کم فایده سر زده ایم چند دقیقه پیش بوده است؟ ما که دائم از گرانی کتاب می نالیم، در همین ماه گذشته پول چند کتاب را صرف پرداخت قبض موبایل و اینترنت جهت آنلاین نگه داشتن خودمان در فضای مجازی کرده ایم؟ پس نباید انتظار احترام از سوی فرزندان مان داشته باشیم. چون ما به آن ها هیچ چیز نیاموخته ایم. ما مثل معلمی می مانیم که درس نداده و قصد امتحان گرفتن دارد. ما چیزی بلد نیستیم که به کودکان مان بیاموزیم. همین کتاب نخواندن هاست که ما را از درون تهی کرده است. تیراژ کتاب های مان را در حد صفر پایین آورده است و نشر کتاب را با بحران جدیدتری مواجه کرده است. بحران نویسنده! نویسندگانی که امروز از نگارش کتاب دست کشیده اند و به جرگه «آنلاین» ها پیوسته اند. گروه هایی را تشکیل داده اند و بیست و چهار ساعته آنلاین هستند. نمی دانم این نویسنده ها کِی می نویسند. اصلا کِی مطالعه می کنند. امروز و فرداست که فرزندان نویسندگان هم به آن ها احترام نگذارند. چون آن ها هم کتاب…!

به اشتراک بگذارید:

برچسب ها:

،





پیشنهاد سردبیر

نظر کاربران

نظری برای این پست ثبت نشده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *